نگاه«روزنامه دریایی سرآمد» بر ارزشهاي بزرگ اجتماعي-علمي پيشكسوتان
پيشكسوتان دریایی ایران را ارج نهیم
گروه دریاپایه - امید اسماعیلی - «پيشكسوت»، فردي است مجرب و كارآزموده كه بخش مهمي از سرمايه زندگي خود را صرف يادگيري، كار و ياددهي يك كار حرفه اي بوده است؛ از اين رو، در گام اول براي شناخت پيشكسوت، بايد او را از «پيرمرد يا پيرزن» بازشناخت و تفكيك كرد. به بيان ديگر، پيشكسوتي به سن پيري نيست و هر كس از نظر سني به پيري برسد، لزوما پيشكسوت محسوب نميشود. بازشناسي ارزشهاي بزرگ اجتماعي- علمي يك پيشكسوت از اينجا مهم ميشود؛ درست از جايي كه بتوانيم فرق بين يك پيشكسوت با غيرپيشكسوت را بشناسيم. در غير اين صورت، دچار خطاي هالهاي ميشويم و ارزش و اعتبار واقعي يك پيشكسوت را درك نميكنيم، زيرا تعريف درست و تصوير روشن از او نداريم.
پيشكسوت كيست؟
فهم اين نكته كه پيشكسوت كيست، ميتواند ما را به مفاهمه دقيقي برساند. گاهي تصور ميشود كه هر كس به دوران بازنشستگي برسد، پيشكسوت ميشود؛ در حالي كه چنين نيست. بازنشستگي يك شاخص معين و اصلي دارد و آن، داشتن بيمهاي است كه كم و بيش، ۳۰ سال كار او را تاييد ميكند. همين براي بازنشستگي كافي است. اما براي پيشكسوت شدن، اين فقط يك معيار است نه شاخص.
برخي چنين ميانديشند كه اگر كسي به دوران پيري برسد و موي سپيد كند، پيشكسوت است كه باز هم چنين نيست و هر پيري، پيشكسوت نميشود. از قديم گفتهاند كه هر گردي، گردو نميشود، مصداق اين سخن است. هر پيري، پيشكسوت نيست و البته پيري ميتواند يكي از معيارهاي پيشكسوتي باشد نه شاخص اصلي آن.
بدين ترتيب است كه بايد بدانيم كه جنس پيشكسوت با ديگران فرق اساسي و بنيادين دارد و بازنشستگي و پيري، شاخصهاي اصلي آن نيستند؛ هر چند ميتوانند به عنوان يك معيار مورد توجه قرار گيرند.
نكته مميزه پيشكسوت با بازنشسته اين است كه كار براي يك بازنشسته، بعد از بازنشستگي به پايان ميرسد و فرد بازنشسته ميرود پي كار ديگر، يا تفريح و استراحت. به هر روي از مسير اصلي كار قبلي خود معمولا خارج ميشود. براي مثال، يك كارمند بعد از بازنشستگي يا سراغ كار ديگري ميرود و يا به استراحت ميپردازد و ديگر به اداره بر نميگردد. ضمن اين كه نميتواند اداره اي براي خود بسازد و همان كار را ادامه دهد! اما يك پيشكسوت، وقتي به دايره پيشكسوتي پا نهاد و در شان و شخصيت يك پيشكسوت شناخته شد، تازه كارش آغاز ميشود. كار پايان نمي يابد، بلكه در همان شكل و يا به سياق جديد، ادامه مييابد. براي مثال، يك دريانورد حرفهاي بعد از سالهاي سال كار و تلاش، فعاليت جسمي را كنار مي گذارد، اما تدريس در دانشگاه يا آموزشگاه و يا تدوين مقاله، كتاب و تنظيم خاطرات و نيز پرروش شاگردان را دنبال ميكند. يعني پيشكسوت، از فعاليت جسماني خارج شده و به مرحله انتقال علم و تجربه وارد ميشود. بدينسان است كه پيشكسوت هيچگاه تمام نميشود.
به هر روي، مداقه در تفاوت بين پيشكسوت و غير آن، مهم است و ما را به سمت هدف مشخص در شناسايي و معرفي پيشكسوتان هدايت ميكند.
ارزش مقام پيشكسوتان
رومن رولان – نويسنده شهير فرانسوي- جملات زيبا و عميقي دارد. جايي مينويسد: «جامعهاي كه در ساختن يك قهرمان شركت نكند، جامعه بدبختي است». پيام روشن است، هر پديده اجتماعي- هر چه كه باشد- براي پيشرفت و ترقي، نياز به قهرمان دارد. در مشاغل و حرفهها، اين پيشكسوتان هستند كه قهرمان آن شغل و حرفه ميشوند. نبود قهرمان، به معناي نبود الگو اجتماعي است و نبود الگوي اجتماعي، يعني بي توجه شدن نسلها به آن پديده اجتماعي.
حوزه دريا نيز از اين قاعده مستثني نيست. مي گويند حرمت امام زاده را متولي نگه مي دارد. اگر پيشكسوتان در اين مثال، امامزادههاي شغلي و حرفهاي ما باشند، متولي اين امامزادهها ما هستيم و اين ماييم كه بايد حرمت نگاه داريم.
از اين رو، در گام اول بايد در«ساختن قهرمان خود» حركت كنيم. موقعيتي بسازيم كه در آن بتوان هويت و حيثيت و شخصيت يك پيشكسوت را به رسميت شناخت و سپس اقداماتي كرد كه حرمت اين قهرمانان حرفهاي حفظ شود و شان و منزلت ان ها به جامعه معرفي شود تا بدينسان براي نسلها توجه ايجاد كرد و براي خود، منزلت اجتماعي بسازيم.
در اين راستا به اختصار به چند ارزش افزوده پيشكسوتان اشاره ميكنيم:
الف: اميد به نسلها
حرمت يك پيشكسوت، به نسلها اين اميد را مي دهد كه «فراموش نميشوند». صنفي كه بزرگان خود را فراموش كند، نسلها هم آنها را فراموش خواهند كرد و رو به نابودي ميروند. اين برآمد همان سخن رومن رولان است. اما بر عكس، صنفي كه بزرگان خود را ارج نهد، مورد احترام و توجه جامعه قرار ميگيرد و همواره رو به بالندگي خواهد نهاد. اين صنف، اين شغل، اين جامعه، خوشبخت خواهد بود و كساني كه در آن حرفه كار ميكنند، همواره احساس عزت و افتخار خواهند كرد.
ب: منزلت اجتماعي
جايي مانند دريا و مشاغل مرتبط با آن در كشور ما، چندان پايگاه و منزلت اجتماعي ندارد. مخصوصا در بين نوجوانان و جوانان چندان شناخته شده نيست. اساسا كسي قهرمانان دريايي را نمي شناسد. از پيشكسوتان و بزرگان دريايي بي خبرند و چيزي براي جذب آنها به حوزه دريا تقريبا وجود ندارد. معرفي و گراميداشت پيشكسوتان در سطح ملي ميتواند اين معادله را به هم بزند و معادله نو بنويسد. وقتي يك حرفه از بزرگان شناخته شده برخوردار باشد، در چشم و دل جامعه قرار ميگيرد و منزلت اجتماعي پيدا ميكند.
پيشكسوتان، يكي از مهمترين مراجع اجتماعي هستند كه مي توانند مبناي پايگاه اجتماعي شوند و محبوبيت ايجاد كنند.
ج: انتقال تجارب
وقتي تجربه از علم بالاتر است، يعني ارزش و اعتبار تجربه، همواره بيش از علم است. به طور منطقي، علم برآمدي است از تجربه. مبناي دانش تجربي، آزمون و خطاست كه فقط در عمل رخ ميدهد. محيط آزمايشگاهي، يعني محيطي براي تجربه و تجربه و تجربه تا زماني كه اين تجارب اثبات شده و تبديل شوند به علم.
پيشكسوت دقيقا كسي است كه يك عمر در آزمايشگاه واقعي و عيني و عملي به سر برده است و تجاربي دارد كه به راحتي قابليت تبديل شدن به علم را دارند.
در بستر فعاليتهاي دريايي كه خاصيت عملگرا دارند، وجود پيشكسوتان غنيمت بزرگي است تا با انتقال تجارب خود، همواره وزن توانايي دريانوردي ايران را ثابت نگه داشته و حتا به پيش برانند. حذف يك پيشكسوت از دايره انتقال تجربه، مانند حذف يك سرمايه بزرگ از يك كار تجاري است. اين است كه پيشكسوتان سرمايه بزرگ و معدن طلاي تجربه هايي هستند كه طي سالها كار و فعاليت به دست آمده و بهرهبرداري از آن، ميتواند موجب رشد و ترقي فني و علمي در امور باشد.
د: حفظ حرمت درياييها
يك عمر تلاش و فعاليت، و سپس فراموش شدن؟! اين بسيار تلخ و دردناك است. آن هم در دريايي كه رفتنش دل ميخواهد و برگشتنش هزار اميد و تجربه و دعا. حرفه دريا، يك حرفه عادي نيست. يك جريان پرهيجان و خاص است كه هر كس قادر به ميدانداري آن نيست. حيف نيست كسي كه سالهاي سال در چنين شغلي كار كرده است، يكباره به كناري گذاشته شود و فراموش شود؟ اگر فرداي با عزت براي خود و فرزندان خود ميخواهيم، بايد همين امروز به پيشكسوتان خود حرمت بگذاريم و با برنامههاي مختلف و مناسبتهاي مختلف و بهانههاي مختلف از آنها ياد كنيم و به نحوي شايسته، حرمت بزرگي شان را به جاي آوريم. به جاي آوردن حرمت پيشكسوت، به جاي آوردن حرمت خود ما در آينده است.