printlogo


بررسی وضعیت آموزشی و کیفیت  فرآیندهای آموزش دریایی در نشست تخصصی اقتصاد دریاپایه؛
دانشگاه ها  سند چشم اندازی برای نیروی انسانی دریا  ندارند

مروری بر راهبرد آموزش دریانوردی کشور
​​​​​​​گروه دانش دریا - در دنیای کنونی به دلیل تغییرات شگرف در زمینه تکنولوژی، اطلاعات، روش انجام وظایف و ... و همچنین وجود رقابت تنگاتنگ بین کشورها، شرکت ها و سازمان ها در کسب سهم بزرگتر و حتی انحصاری در بازار برحسب کیفیت بالاتر و خدمات دسترس پذیر مقرون به صرفه، اتخاذ شیوه هایی که با افزایش بهره وری، پویایی و ماندگاری آن کشور/ شرکت/ سازمان را ضمانت کند، ضروری است.
در ادامه سلسه نشست هاي اقتصاددرياپايه روزنامه دريايي اقتصادسرآمد، ششمین نشست تخصصی آن  با موضوع بررسی وضعیت آموزشی و کیفیت فرآیندهای آموزش دریایی و با حضور مسعود پُل مه، دبیرکل انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران و حسن ضیایی مدیر آکادمی دریایی سیراف در محل انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته ایران برگزار شد كه مشروح این نشست را در ذیل با هم مرور می کنیم:

در تربیت نیروی انسانی باید نگاه بلندتری نسبت به نیازهای درونی خود داشته باشیم
مسعودپل مه: موضوع دیگری که باید بحث شود، در مورد خدمه های و نیروهای خارجی بر روی کشتی ماست. یعنی در کشورهای دیگری دریایی صادرات نیروی کار دریایی در دستور کار قرار دارد و حاصل آن حضور خدمه و نیروی خارجی بر روی شناورهای ماست. پس ما باید در تربیت نیروی انسانی باید نگاه بلندتری نسبت به محدوده سرزمینی و نیازهای درونی خود داشته باشیم و بسترهای لازم برای توسعه این نوع کسب و کار را به وجود بیاوریم که متأسفانه تا به امروز شاهد آن نبودیم. بخشی از بندهای قانونی و آیین نامه ای که می تواند صادرات نیروی کار دریایی را تسهیل کند، مربوط به سال ها قبل است و قابلیت اجرا ندارد.
بعد از نگاه یک کوتاه به عدم انگیزش آفرینی برای جذب نیروی کار و حتی صادرات آن، مقوله آموزش را مد نظر قرار می دهم. بین عدم انگیزش و تسهیل آفرینی و آموزش، مدیران مربوط به دریا قرار دارند. بیش از ۹۹ درصد مدیران دولتی و شبه دولتی که امور دریایی فعالیت دارند، با بندر و دریا بیگانه هستند. نه تجربه و نه دانش آموخته این حوزه هستند و دانش لازم برای حفظ ارکان های بندر و دریا را نیز ندارند. به دلیل آنکه استنتاج لازم را از تحلیل کارشناسی ندارند و تصمیمات آن ها با سعی وخطا مواجه می شود. نتیجه آن که دانشگاه هایی که در موضوع علوم دریا فعالیت دارند، تلاش خود را برای علوم و فنون مهندسی متمرکز می کند. این در حالی است که ما به مشکلات ساخت در واقفیم و اگر بر روی صادران نیروی کار دریایی تمرکز کنیم به توسعه فردی آن ها نیر پرداخته خواهد شد.

دانشگاه ها سند چشم انداز علمی درباره
 نیروی انسانی دریا ندارند
یکی دیگر از مسائل این است که دانشگاه ها سند چشم انداز علمی درباره نیروی انسانی دریا ندارند. هرچند این موضوع مطلق نیست و دانشگاه هایی در چابهار، خارک و ... وجود دارند؛ اما این دانشگاه ها به صورت دستوری شکل گرفتند و جامعیت لازم را در حوزه علمی دانشگاه بین المللی را ندارند و فقط دانشجویان بورسیه که توسط سازمان ها و نهادها حمایت می شوند را آموزش می دهند و برای داوطلبان مستقل فرصتی وجود ندارد.
همچنین باید به ضرورت برخورداری از تکنولوژِی روز که بخشی از آن سمیلاتورهاست، نیز اشاره شود. اما در این موضوع بر روی توان داخلی اصرار می شود، در حالیکه نمونه خوب خارجی آن وجود دارد و نیازی نیست به دلیل عدم برخورداری از دانش و تکنولوژی آن، چرخ را دوباره اختراع کنیم که به هدررفت منابع  و سرمایه می انجامد و منجر به شرایطی می شود که به از دست رفتن زمان و فرصت ها منتج می شود. اما اگر به سراغ تجربه دیگران برویم که حاصل سعی و خطای گذشته آن هاست، فرصت لازم را برای رشد به دست خواهیم آورد بدون آن که بخواهیم هزینه های همان سعی و خطا را بپردازیم.
یکی دیگر از مسائل آموزشی کشور، کمبود مراکز آموزشی است. حتی در حوزه های فنی و مهندسی ، بعد از فارغ التحصیلی ضرورت دارد تا در کنار افراد مجرب و کارآزموده قرار بگیرد تا جزییات عملی کار اعم از اینکه موتور چیست؟ گیربکس چیست؟ شفت و پروانه چیست و قس علی هذا را یاد بگیرد. با همه این موضوعات در کتاب آشنا شده است و کارگاه وجه کمتری را در این حوزه دارد.

پایه اصلی برای علم آموزی برای نیروی کار در کشتی
 تجربه است 
مسعودپل مه:  پایه اصلی برای علم آموزی برای نیروی کار در کشتی تجربه است. فرد با هر مدرک مکتسبه از دانشگاه باید کار در دریا را تجربه کند. مثال های متعددی وجود دارد که نیروی فارغ التحصیل از دانشگاه، بعد از ورود به محیط کار دریایی، دچار دریازدگی شده و نتوانسته بعد صرف سال ها برای تحصیل در این خصوص، در آن محیط کار کند و عطای آن را به لقایش بخشید. بخشی از این مسأله مربوط به عدم وجود امکانات و پیش بینی های لازم برای محصلین رشته های دریایی است که تا پایان تحصیل و فارغ التحصیلی تنها به درس و کتاب مشغولند و هیچ گونه لمس و تجربه ای از محیط واقعی دریا ندارند.  
مهندسین فارغ التحصیل از دانشگاه ها نگرش درستی از محیط کار ندارند تصور کارشناس ارشد بودن و کار پشت میزنشینی دارند، اما با ورود به محیط کار متوجه می شود که باید در موتورخانه ای گاهاً با دمای ۵۰ درجه کار کند که انگیزه کافی ایجاد نخواهد کرد. یکی از دلایل عدم انگیزه این است که تسهیلات و رفاهیات لازمه مربوط به به این کار متناسب با سطح بین المللی در کشور رقم نخورده است؛ بدیهی ترین این رفاهیات، حقوق است که در کشور به صورت ریالی به فرد داده می شود، در حالی که در توسعه نیافته ترین کشورها مانند کشورهای آفریقایی، افراد به صورت دلاری حقوق دریافت می کند که انگیزه کافی برای کار در دریایی که ماه ها آن ها را از خانواده دور نگه می دارد و نسبت به شغل موازی آن در خشکی درآمد بسیار بهتری را ایجاد می کند، خواهد داشت.
در نتیجه می توان اذعان کرد که در یک دور و تسلسلی قرار داریم که حلقه های مفقوده زنجیره نادیده گرفته می شود و همیشه تلاش می شود که موفقیت های بیشتری را بدون لحاظ آن حلقه های مفقوده کسب کنیم که منتج به نتیجه نخواهد شد. این تلاش ها منجر به آموزش مؤثر و تربیت کننده نیروی کاری که بتواند درآمد مناسب برای خود، توسعه پایدار برای کشور و اشتغال زا باشد، رقم نخواهد خورد.

روزنامه دريايي سرآمد: آموزش دریایی را تعریف بفرمایید، آیا تفاوتی با آموزش های دیگری دارد؟
یکی از عالی ترین سطوح آموزشي در آموزش های دریایی است
 حسن ضیایی:آموزش های دریایی، مجموعه آموزش هایی می باشد که منتج به مهارت می شود و این شاید مهم ترین تفاوت آن با سایر رشته ها باشد. در این آموزش، افزایش دانش به همراه مهارت هدف گذاری شده است. در زمان تحصیل بنده در دانشکده دریایی، ما باید با هر ترم تحصیل، دو ماه را در دریا می گذراندیم. برای این منظور که علاوه بر آشنایی و سازگاری با محیط دریا، بتوانیم علوم و دانش آموخته شده در دانشگاه را به صورت عملی در دریا شاهد باشیم و مهارت بهر گیری از آن را بر روی کشتی تجربه کنیم.
بعد از فارغ التحصیل شش ماه، کارورزی داشتیم و در کنار سرمهندس ها آموزش می دیدیم و کار اجرایی انجام می دادیم، بدون آن که مسئولیت داشته باشیم. این روند آموزشی به صورت قانون مند در حال حاضر هم انجام می شود و می توان به جرأت گفت یکی از عالی ترین سطوح آموزش را در آموزش های دریایی ببینید.

اقتصادسرآمد: آیا این تعریف شخصی شماست یا تعریف رسمی آموزش دریایی در ایران؟
حسن ضیایی: به عنوان یک صنعت تخصصی، اینکه این آموزش دارای چه ویژگی هایی باشد، مشخص شده است، اما اگر منظور شما آموزش دریایی به صرف دریایی بودن باشد، تعریفی وجود ندارد. 

روزنامه دريايي سرآمد: راهبرد آموزشی دریایی ایران چیست؟ یعنی اینکه یک راهبرد مشخصی وجود داشته باشد تا همه ارکان آموزش بتوانند در آن مسیر حرکت کنند.

دربهره برداری از دریا، راهبرد جامعی وجود ندارد و به شیوه سعی
 و خطا امورات پیش رفته است
حسن ضیایی: در حوزه توسعه منابع انسانی صنایع دریانوردی یک راهبرد مشخص بین المللی حاصل یک کنوانسیون بین المللی وجود دارد که ما هم تابع آن هستیم. اما اگر منظور از راهبرد، وجود یک هدف گذاری مشخص در کشور برای توسعه باشد، متأسفانه وجود ندارد. در کشور علیرغم بهره برداری از دریا، راهبرد جامعی وجود نداشته است و به شیوه سعی و خطا امورات پیش رفته است که منجر به ورود خسارت و هزینه به مالکان و سرمایه گذاران شده است.
در مبحث نیروی دریایی در قبل از انقلاب، به تقلید از کشورهای توسعه یافته، آموزش های آن ها در دستور کار قرار گرفت و زیرساخت های مناسب ایجاد شد و صنعت براساس آموزش های لازم و مناسب پایه ریزی شد و افراد آموزش دیده آن زمان، هنوز هم در صنایع دریایی ما فعال هستند و به صورت خبره از آن ها بهره گیری می شود. صنایع دریایی برپایه سیاست های کشور شکل می گیرد و صنایع دریانوردی برپایه سیاست های بین المللی ایجاد می شود. بخشی از آن که برپایه سیاست داخلی شکل گرفته است، استراتژی مشخصی را ندارد.
 
روزنامه دريايي سرآمد: تعریف و راهبرد مشخص آموزش دریایی کشور به نگاه شما چیست؟

در حوزه دريا به صورت کلان راهبرد نداريم اما به صورت جزيي هدف‌گذاری شده
مسعود پُل مه: به اعتقاد من، سؤال پاسخ بله و خیر را با هم دارد! به صورت کلان باید به صراحت گفت که چنین چیزی وجود ندارد. ولی در بخشی و جزیی از اقدامات راهبرد هدفگذاری صورت گرفته است.
سازمان بنادر و دریانوردی به عنوان سازمان حاکمیتی دریا، در حوزه آموزش لجستیک بندری که به نوعی بدنه اداری و مدیریتی مرتبط با بندر و دریا را آموزش می دهد، هدف گذاری خیلی خوبی را انجام داده است. هرچند به اعتقاد من، این دوره ها به مفهوم خروجی کاربردی صد درصد نخواهد داشت؛ یعنی اگر کسی در این دوره آموزشی فارغ التحصیل شود، لزوماً توانمندی مدیریت در امورات بندری و دریایی را پیدا نمی کند، بلکه پیش زمینه و حداقل هایی را برای اینکه به مقاطع بالاتر دست پیدا کند، برای وی فراهم می کند.
در این حوزه سازمان بنادر و دریانوردی آموزشکده های خوبی را با استفاده از سرمایه گذاری بخش خصوصی ایجاد کرده است. بخش خصوصی هم به خوبی نقش خود را از حیث منابع اعتباری، منابع آموزشی و زیرساخت های آموزشی ایفا کرده است. اما در سطح و نگاه کلان تر به ویژه در دریانوردی و آموزش نیروی کار برای کشتیرانی، سیاست و راهبرد ملی که تعیین کننده وضع جاری و مطلوب ما باشد، وجود ندارد.

روزنامه دريايي سرآمد:
 در توسعه متوازن همه ارکان مرتبط با توسعه باید در یک جهت و هم افزا باشند و راهبردهای کلان ملی موظفند تمام این ارکان را در یک جهت قرار دهند، بنابراین ما متوجه شدیم که در حوزه آموزش نیروی کار دریایی صاحب راهبرد نیستیم؛ براین اساس، کلیت ملی ما به یک سمت و سوی مشخص در حرکت نیست و شاهد رشد نامتوازن هستیم، به گونه ای که سازمان بنادر و دریانوردی ما به یک سو حرکت می کند و مابقی ارکان دریایی در این مسیر نیستند که نشان دهنده آن است که کشور در آینده با یک بحران نیروی انسانی در حوزه دریا مواجه خواهد شد. کما اینکه طبق آمار اعلامی دولتی ۴ هزار نیروی  کمبود وجود دارد و طبق اعلام دکتر پلمه، ۱۶ هزار نیروی کار دریایی نیاز است؛ براین مبنا و با توجه به اینکه آموزش نیروی انسانی زمان بر است، آیا پیش بینی اینکه طی ۵ تا ۱۰ سال آینده ما با بحران بزرگ نیروی کار دریایی مواجه شویم و مجبور به وارد کردن گسترده نیروی کار هستیم، می تواند درست باشد؟ با لحاظ این شرط که فعالیت های دریایی، فعالیت های حساسی هستند و کشورها نیروی کار اثربخش و کارا را برای خود نگه می دارند و نیروی با کیفیت پایین تر را صادر می کنند.

استراتژی آموزش سازمان بنادر و دریانوردی هدفمند است
 اما مربوط به ۱۰ سال پیش است
حسن ضیایی: اول باید تصریح شود که صنعت دریایی یک صنعت مشخص نیست. گروه های مختلفی مانند کشتیرانی، بندی، خدمات بندری، فراساحل، شیلات، گردشگری و ... را شامل می شود که هر کدام به اندازه یک صنعت مجزا وسعت داشته و نیاز به زیرساخت دارد.
در موضوع بندر، هرچند سازمان بنادر و دریانوردی هدفمند است، اما استراتژی آموزش آن مربوط به ۱۰ سال پیش است و امروز بنادر نسل سه و چهار در حال کار هستند که با استراتژی گذشته تناسبی ندارند، اما به هر حال این راهبرد در این سازمان موجود است، اما در سایر صنایع دریایی چنین راهبردی را شاهد نیستیم. در سایر کشورها، هر یک از این صنایع راهبرد خاص خود را دارند.
در مورد فقدان منابع انسانی دریایی لازم در آینده، اولاً این تهدید فقط شامل صنایع دریایی نیست و عصر دیجیتال جاری که نیروهای انسانی را از کار در محیط های کاری مثل دریا، به خانه و پشت میز می کشاند، تهدید جدی برای تمام صنایع را پیش آورده است.
اما اگر یک صنعتی مثل صنایع دریایی یک صنعت راهبردی باشد، باید انگیزه های لازم برای اینکه روند کاهش نیروی کار دریایی شیب زیادی نگیرد، ایجاد کنیم. در حال حاضر هم کار در صنایع دریایی شغل بسیار سختی به حساب می آید؛ یعنی کسی که بر روی یک کشتی کار می کند باید بین ۹ تا ۱۰ ساعت در روز کار فشرده انجام دهد و در بنادر کار به صورت پیوسته و شبانه روزی انجام می گیرد. کارهای دریایی کار بسیار سختی است به ویژه برای کشور ما که در مناطق گرمسیر، تراکنش های کاری رخ می دهد. 
عدم انگیزش یکی از دلایل کاهش نیروی انسانی دریایی ماست، دلایلی دیگری هم به این شدت کاهش دامن می زنند. این مشاغل سخت به اندازه کافی برای نیروی کار آینده جذاب نیستند. در گذشته برای ورود به دانشکده های افسری، آزمون کنکور بسیار سختی را می گذراندیم که بسیاری موفق به ورود نمی شدند، اما امروز ورود به دانشکده بسیار تسهیل شده است، اما دیگر استقبال کافی به دلیل مشقت شغل دریانوردی وجود ندارد. اگر دریانوردی درآمدهای بهتری داشت، شاید آموزش مفهوم بهتری پیدا می کرد.