printlogo


فرهنگ‌سازي در حوزه دریاپایه، نیازمند راهبرد بنيادين است «روزنامه دریایی سرآمد» تحلیل می کند
 شوراي عالي صنايع دريايي راهبرد  فرهنگی ندارد؟!

نقش اساسي و كليدي در پيشبرد اهداف توسعه دريايي كشوربا کیست؟ 
​​​​​​​گروه مهندسی دریا - امید اسماعیلی - طی ماههای گذشته خبر برگزاري جلسه كارگروه‌هاي تخصصي شوراي عالي صنايع دريايي به ميزباني ارکان دریایی کشور منتشر شد. همانطور که از نامش بر می‌آید شوراي عالي صنايع دريايي مهم بود و با تاكيد رييس جمهور فقید مبني بر تقويت شوراي عالي و جلوگيري از ايجاد ساختار موازي بيشتر در بدنه دريايي كشور، مهم‌تر شده است. نظر به اين كه تصميمات و مصوبات اين شورا مي‌تواند نقش اساسي و كليدي در پيشبرد اهداف توسعه دريايي كشور ايفا كند، چند كلامي خطاب به اين شورا با نگرش فرهنگي مي‌تواند كارساز بوده و گره از كار بسته فرهنگ و فرهنگ‌سازي دريايي كشور بازگشايد. 

اول: ورود به فرهنگ و فرهنگ‌سازي دريايي
در زبان آن را مهم مي شمارند؛ اما در عمل كاري نمي‌كنند.
قبل از هر چيز، شوراي عالي صنايع دريايي بايد و بايد به فرهنگ و فرهنگ سازي دريايي به طور رسمي ورود كند و آن را به رسميت بشناسد. اين كه به طور كلي گفته شود فرهنگ مهم است بايد فرهنگ سازي كرد؛ اما به طور رسمي و قاطع به آن ورود نكرده و در باره آن مصوبه‌اي نداشت، فايده‌اي ندارد. 
جالب است بدانيم كه فرهنگ سازي براي مسئولان دريايي كشور، مقدم بر ديگران است؛ زيرا اين مسئولان خود به كار فرهنگي قائل نيستند. در زبان آن را مهم مي شمارند؛ اما در عمل كاري نمي‌كنند. برخي سازمان‌ها به طور رسمي به ما گفتند كه «كار فرهنگي، كار ما نيست!» در تصور ابتدايي و سطحي اينان، هر جا نام فرهنگ به ميان مي‌آيد فقط به عهده وزارت فرهنگ و آموزش و پرورش است و مابقي بايد كناري بنشينند و نظاره كنند. گو اين كه در حوزه صنايع دريايي، هر ركن از اين صنعت مسئول است و بايد برنامه‌هاي فرهنگي مرتب و منظم و اثربخش در برنامه‌هاي خود بگنجاند. 
اكنون، فضاي برنامه‌اي ارکان های دریایی ازجمله سازمان بنادر و دريانوردي از يك برنامه كلان فرهنگي خالي است. برنامه‌هاي سازمان شيلات به عنوان ركن ديگر و اثرگذار دريايي همینطور. همچنين است ساير اركان دريايي كه به خيال اين كه فرهنگ‌سازي به آن‌ها ربطي ندارد، برايش برنامه و بودجه نمي‌بينند.
اين است كه ورود رسمي و محكم شوراي عالي درهمه سطوح، به اين امر اهميت دارد. اگر نيمه مصوبه‌اي از شورا خارج شود مبني بر مسئوليت كار فرهنگي اركان دريايي، شروع خوب و باشكوهي براي فرهنگ‌سازي خواهد بود كه زيربناي توسعه دريايي كشور است. 

دوم: راهبردها و سياست‌هاي فرهنگ دريايي
در گام دوم، شوراي عالي صنايع دريايي بايد تكليف فرهنگ و فرهنگ‌سازي دريايي را روشن كند. تشخيص راهبردهاي فرهنگي و تبيين سياست‌هاي كلان بسيار مهم و حياتي است. در چنين روندي است كه شاكله كلي فرهنگ دريايي ايرانيان مشخص مي‌شود و مي‌توان دورنماي آن را در افق برنامه هاي مختلف توسعه ديد و به تحقق آن اميدوار بود؛ زيرا با وجود راهبرد رسمي فرهنگي توسعه دريايي، برنامه و بودجه ريزي براي آن ممكن مي‌شود. توجه داشته باشيم كه بخش بزرگ صنايع دريايي ايران دولتي هستند و اين دولتي‌ها بدون راهبرد و سياست كلان، به هيچ مقوله‌اي ورود نمي‌كنند. بايد راهبرد باشد، سياست باشد و دستور باشد تا اركان دريايي در بعد فرهنگ و فرهنگ‌سازي ورود كنند و ساير دستگاه‌ها را به كمك فراخوانده و به خدمت بگيرند. 

سوم: متولي و مجريان 
و نكته مهم ديگري كه بايد روشن كند اين است:‌ متولي فرهنگ و فرهنگ‌سازي دريايي ايران كيست؟ چه كسي بايد پرچم اصلي را برداشته از جلودار بيش از ۲۲ دستگاه و ارگان رسمي براي فرهنگ‌سازي شود؟ يك متولي مشخص بايد به طور رسمي تعيين شود و ساير اركان دريايي موظف به همكاري با آن شوند. طبق رسم دولتي‌ها سريع يك دبيرخانه فرهنگي ايجاد و همه دستگاه‌هاي ذي‌ربط عضو آن شوند و سپس طبق يك برنامه فرهنگي كلان و فراگير، تمام ايرانيان مورد بازآموزي دريايي از همه جهات قرار بگيرند. براي مثال: شيلات موظف شود در بازه زماني ۵ ساله، ذائقه ايرانيان را با برنامه‌هاي فرهنگي- ادبي و هنري مورد هدف قرار داده و غذاهاي دريايي را در بين مردم بيشتر از هميشه رايج كند به نحوي كه گرايش به خوراك ماهي و ميگو در سطح كل ايران معنا پيدا كند و با گوشت مرغ و قرمز در رقابت كامل باشد. متولي كه مشخص شود، مي‌تواند طبق برنامه و بر اساس قابليت‌ها، ماموريت‌هاي سازماني و اهداف مشترك، تقسيم كار كرده و مجري هر برنامه را مشخص كند. دراين صورت، هم راهبرد مشخص است، هم متولي اصلي معلوم است و هم مجريان امر در راستاي اجراي برنامه‌هاي خود هماهنگ با ساير اركان قرار مي‌گيرد.
وضعيت اسفناك كنوني
بارها نسبت به وضعيت كنوني هشدار داده‌ايم. بارها در باره اهميت فرهنگ در حوزه دريا سخن‌ها گفته ايم؛ اما كمتر شنيده مي‌شوند اين حرف‌ها. مقام معظم رهبري ، از بس در باره فرهنگ توضيح دادند و تاكيد كردند و كسي نشنيد، در جايي گفتند: مي‌دانيد فرهنگ چيست؟ فرهنگ آن چيزي است كه «من حاضرم جانم را برايش بدهم»!
اين گفته از رنجي انبوه بر مي‌آيد كه يك پيام به گوش مخاطب نمي‌رسد، يا اگر مي‌رسد درك نمي‌شود. وضعيت در حوزه دريايي كشور الان چنين اسفناك است و اركان مهم دريايي به طور رسمي فرهنگ و فرهنگ‌سازي را پس مي‌زنند. بخش راهبردي يك سازمان معتبر و مرجع به طور رسمي به ما گفت: «كار فرهنگي به ما ربطي ندارد! ماموريت ما توسعه دريايي است.!» چگونه يك مسئول در سطح راهبردي نمي‌تواند بفهمد كه توسعه دريايي بدون توسعه فرهنگي امكان‌پذير نيست. چگونه مي‌تواند تصور كند كه بدون سازه‌هاي فرهنگي، مي‌تواند سازه‌هاي فيزيكي برپا كند و مدعي توسعه دريايي باشد؟ اگر توسعه با ابزارهاي فيزيكي امكان‌پذير است، ساخت چند بندر و خريد  چند كشتي مگر كاري دارد؟ ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد هم به تبعيت از رهبري خطاب به شوراي عالي صنايع دريايي كه نقطه اميد دريايي‌ها شده است، و خطاب به اركان بزرگ دريايي كشور مانند کشتیرانی جمهوری اسلامی، سازمان بنادر و دريانوردي، شرکت ملی نفتکش و سازمان شيلات مي‌گوييم: 
مي‌دانيد فرهنگ دريايي چيست؟ فرهنگ دريايي آن چيزي است كه اگر نباشد، هيچ چيزي نخواهد بود و هيچ توسعه‌اي تحقق پيدا نخواهد كرد و توطئه چندصدساله دشمنان براي دور كردن ايرانيان از دريا شكسته نمي‌شود. آيا مي‌دانيد فرهنگ دريايي چيست؟ سازمان‌ها و اركان دريايي ممكن است به صورت تلويحي به فرهنگ اشاره و تاكيد كنند اما اين كافي نيست. مثلا شوراي عالي مي تواند بگويد مقوله فرهنگ و فرهنگ سازي در كارگروه آموزش، منابع انساني و مشاغل دريايي جاي گرفته است؛ اما اين نه صحيح است و نه كافي. زيرا، آموزش و... خود فقط جزئي از فرهنگ‌سازي است و ذيل فرهنگ قرار مي‌گيرد. 
ارزش و اهميت فرهنگ و فرهنگ سازي چنان است كه بايد دقيق و مطلق ديده شود. چيزي كه «من حاضرم جانم را برايش بدهم.» 
در هر صورت با کار فرهنگی باید کاری کرد که همه ایرانیان به موسیقی زیبای دریا خو بگیرند.