«روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد» تحلیل می کند؛
هر ایرانی یک خانه در جزیره بوموسی!
سرنوشت هدیه بوموسی به مردم ایران چه شد؟
گروه دریا محور - ایرج گلشنی - ابوموسي، همان بابا موساي خودمان است كه همراه با دو جزيره ديگر، در خليج فارس جا خوش كرده است تا معروف شوند به جزاير سه گانه.
سالهاست كه امارات متحده عربي، مدعي مالكيت اين سه جزيره است؛ ادعايي كه پوچ است؛ اما دلايلي را ميتوان برشمارد كه باعث اين ادعا شده است:
نام جزیره ابوموسي
ابو موسي، يك عبارت عربي است و به معناي پدر موسي. اصل نامگذاري بوموسا است كه عنوان فردي است به نام موسا كه براي اولين بار باني آباداني در اين جزيره بوده است. به تعبير عاميانه خودمان: موسا آباد.
اما نكته در لفظ عربي آن است كه در افواي عاميانه، غيرايراني ميتواند تلقي شود. موسا آباد، به مرور زمان، بوموسي شد و سپس به لحن عربي ابو موسي كشيده شد. شايد اين شبهه براي برخي وجود داشته باشد و از آن به نفع خود بهرهبرداري كنند. برخي كارشناسان غربي و به تبع آنها، برخي سياستمداران غربي براي تنش و مقابله با ايران، اين عنوان را دستاويز قرار ميدهند و ميگويند نام جزيره نشان ميدهد كه اين جزيره عربي است!
اين است كه من به رسم خودمان، اين جزيره را به نام اصلي و اوليه آن، بابا موسا ميخوانم كه همين شبهه را هم كنار زده باشم. چه بسا، در صورت آباداني و اسكان ايرانيان در آنجا، نام اين جزيره به طور كلي عوض شود و يك نام تمام ايراني بگيرد؛ كما اين كه تغيير نام ابوموسي به نامهاي اصلي خود يعني بوموسي و يا حتا نام جديد، مورد نظر مقامات ايران بوده است و حتا مجلس به آن ورود كرده است.
فاجعه بحرين
از وقتي كه امضاي ننگين هويدا- نخست وزير وابسته رژيم منحوس پهلوي- زير سند فروش و واگذاري بحرين نشست و جدايي بحرين از ايران به طور رسمي پذيرفته شد و شاه نكبت آن روزگار نيز بر آن صحه گذاشت، براي برخي اين توهم رقم خورده كه ميتوانند با تهديد و فشار و مناقشه، بخشهاي ديگري از كشورمان را ببُرند و ببرند.جدا كردن قسمتهايي از سرزمين ايران به طور ويژه از زمان قاجار بياراده آغاز شد. شهرهاي زيادي از ما به سرقت رفت. در زمان رضاخان ميرپنج ادامه يافت وبخشهاي از سرزمين ايران در شمالغرب(حوزه آرارات) و بخشهايي از سرزمينهاي شرقي(مرز پاكستان و ايران) از ايران جدا شد. نوبت به پهلوي دوم كه رسيد از خيانت پدر جا نماند و بحرين را واگذار كرد! حال عدهاي در آن توهم به سر ميبرند كه در دوران جمهوري اسلامي نيز بتوانند تكه اي از وطن ما را بكنند و جدا كنند. اما اين توهم واقعي نخواهد شد و چه بسا، سرزمينهايي كه به دليل ضعف و زبوني حاكمان وقت از ما به سرقت رفته، بايد به وطن برگردند و اين واقعيتي است كه عينيت خواهد يافت.
عدم اسكان ايرانيان
دليل ديگر، رها كردن جزاير به امان خداست. نه آبي و نه آباداني. زندگي در اين جزاير آن گونه كه بايد، جريان ندارد و اين خيال را به آنها داده كه ايران به اين جزاير احساس تعلق نميكند؛ پس ميتوانند به ضرب و زوري آنها را از ايران جدا كنند. راه حل اين مساله بسيار ساده است:ساخت و ساز در جزاير و اسكان بخش قابل توجهي از ايرانيان در آن جزاير. اين راه حل اكنون در دستور كار قرار گرفته است كه جاي خوشحالي است و قرار شده است كه هر ايراني بتواند يك خانه در اين جزاير- به خصوص بابا موسا- داشته باشد. در اين باره، خبرگزاري مهر خبري منتشر كرده است:
هر ایرانی، یک خانه در جزیره ابوموسی!
معاون وزیر راه و شهرسازی درباره اختصاص زمین به هر ایرانی در جزایر ابوموسی گفت: «پیشنهاداتی در این زمینه داده شده و قرار بر این است که حذف برخی از شرایط از جمله فرم ج به تصویب برسد و با این شرایط به هر ایرانی که متقاضی زندگی در این جزیره باشد زمین داده میشود.»
پیش از این استاندار هرمزگان اعلام کرده بود که برای شهرستان بوموسی شرط فرم ج حذف شده و هر ایرانی میتواند یک خانه در ابوموسی داشته باشد. مهدی دوستی افزوده بود: «برای شهرستان ابوموسی شرط فرم جیم را حذف کردیم و هر ایرانی میتواند یک خانه در ابوموسی داشته باشد. به هر فرد در قطعات ۳۰۰ متری زمین تخصیص مییابد و تسهیلات مسکن نیز داده خواهد شد.»
فرم ج ثبت نام مسکن، فرمی است که افراد متقاضی برای تسهیلات دولتی مسکن باید تکمیل کنند و تنها در صورتی در وضعیت سبز قرار میگیرد که فرد متقاضی تسهیلات مسکن دولت و افراد تحت تکفل وی، در ۵ سال گذشته، زمین یا ملکی به نام شان نبوده و وام خرید یا ساخت ملک نگرفته و پس از انقلاب ۱۳۵۷، از هیچ یک از امکانات نهادهای عمومی غیردولتی استفاده نکرده باشند.
جمعيت از هزار به ميليون
اكنون در جزيره بابا موسا، جمعيتي وجود ندارد. جمعيت بسيار اندك است و جريان زندگي به معناي قوي در آن وجود ندارد. حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اين جزيره، هم دلگرمكننده است و هم سازنده. با اضافه
شدن جمعيت از سراسر كشور، بابا موسا ميتواند زندگي واقعي را تجربه كند.
فرودگاه و سيستمهاي آبشيرينكن دارد و از نعمت برق به حد كافي برخوردار است. امنيت را سپاه به غايت معنا تامين كرده است. جمعي از ايرانيان از ديرباز در آن ساكن بوده و مشغول كسب و كار هستند و باقي ميماند ايرانياني كه بتوانند بروند و در آنجا كار و زندگي كنند. با تدبير اهداي زمين به مردم، فرصت خوبي است كه بابا موسا به سوي آباداني بيشتر برود و حال و هواي بهتري بگيرد. كافي است مسئولان ذيصلاح بيشتر در اين باره با مردم سخن بگويند و زيرساختهاي لازم براي ساخت و ساز فراهم آورند. باقي راه را خود مردم خواهند رفت.