گریزی به تاریخ نگاری آزادسازی جزیره هنگام؛ «روزنامه دریایی سرآمد»منتشر می کند
تثبیت موقعیت جزیره هنگام با شجاعت فرمانده بنادر خلیج فارس
گروه جزایر - با توجه به اتفاقاتی که در بخش پیشین بیان شد، نظامیان انگلیسی در جزیره هنگام باقی میمانند و عملیات خودسرانه انگلیسها در این جزیره نیز ادامه مییابد و حتی کشف میادین نفتی در هنگام و استخراج نفت از این حوضچه ها نیز در دستور کار انگلیسها قرار می گیرد. چنین وضعیتی تا سال ۱۳۰۷ خورشیدی پابرجا میماند تا اینکه در اردیبهشت ماه ۱۳۰۷، دولت ایران در صدد اعمال حاکمیت بر جزیره هنگام میافتد. بیستم اردیبهشت ماه ۱۳۰۷، سه کشتی نظامی ایران به نامهای گیلان، آذربایجان و پهلوی به فرماندهی ریاست ساخلوی بندرعباس به عزم تصرف هنگام و آزادسازی این جزیره از اشغال نظامیان انگلیسی حرکت مینمایند.
به گزارش روزنامه دریایی سرآمد، موسسه مطالعه و پژوهش های سیاسی با انتشار مطلبی نوشت: در زمان پیاده شدن نظامیان ایرانی به جزیره هنگام، فرمانده کشتی انگلیسی به نام اینترپرایز (Enterprise) از پیاده شدن نظامیان ایرانی به عنوان اینکه حدود امتیاز است ممانعت میکند. فرمانده نظامیان ایران به این اقدام فرمانده انگلیسی اعتنایی نکرده و امر به پیاده شدن نظامیان ایرانی میدهد. در مقابل این اقدام قشون ایران، فرمانده کشتی انگلیسی ابراز میدارد که هرگاه (قشون ایران) کتباً حفظ اتباع و املاک انگلیس را متعهد شود عدة خود را به کشتی انگلیسی عودت میدهد. فرمانده ایرانی در پاسخ اظهار میدارد: «شما ملکی در اینجا (جزیره هنگام) نداشته، جز متعلق به دولت و چنین تعهدی را نخواهم کرد زیرا هنگام نیز با سایر نقاط ایران یکسان و هر کجا دولت بخواهد ساخلو مستقر دارد، مختار و ملزم به دادن تعهد نیست، البته خود دولت حفظ منافع خارجی را خواهد نمود، این مسئله از وظیفه من خارج و در هر صورت حتماً عده را پیاده خواهم کرد.»
به دنبال این مذاکره، نظامیان ایرانی وارد جزیره هنگام میشوند و نظامیان انگلیسی هم فوراً به کشتی خودشان میروند. پس از ورود افراد قشون ایران به جزیره هنگام، «شیخ احمد»، شیخ خودخوانده هنگام ابتدا پیغام میدهد که برای تسلیم و اطاعت حاضر است ولی متعاقباً مخفیانه از جزیره فرار میکند.پس از این رویدادها، قشون ایران سرتا سر جزیره را تصرف کرده و یک ساخلو با هفتاد و هفت نظامی و یک مسلسل در هنگام ایجاد مینماید. ضمن اینکه کشتی گیلان نیز در خدمت ساخلوی هنگام قرار داده میشود. ورود نظامیان ایرانی به جزیره هنگام به معنای پایان تسلط نظامی انگلیس بر این جزیره مهم و با موقعیت کمنظیر استراتژیک به شمار میرفت و از این رو بود که دولت انگلیس به شیوههای گوناگون تلاش کرد در مقابل اعمال حاکمیت دولت ایران بر هنگام ایستادگی ورزد. در وهله اول، تلاش میگردد با تهدید دولت ایران از لشکرکشی احتمالی اعراب ساحل جنوبی خلیج فارس به هنگام، در دولت ایران ایجاد بیم و تشویش گردد. در شب نوزدهم تیرماه ۱۳۰۷ کنسول انگلیس در بوشهر ضیافتی برپا کرده و از فرمانده ساخلوی بنادر خلیج فارس مستقر در بوشهر نیز برای این ضیافت دعوت مینماید. در ضمن میهمانی، کنسول به فرمانده بنادر اظهار میدارد: «از زمانی که قوای نظامی به جزیره هنگام اعزام و شیخ فرار نموده، اعراب دوبی و مسقط به هیجان آمده، به دولت انگلیس، اظهار میکنند که چرا با شیخ همراهی ننموده، منجمله خیال دارند، (با) عدهای قریب 10 هزار نفر، غفلتاً نظامیان را مورد حمله قرار [داده] و مجدداً هنگام را متصرف گردند.»
پس از این سخنان، کنسول ابراز میدارد که برای جلوگیری از هیجان اعراب، ناگزیرم به دوبی و مسقط رفته، از هیجان اعراب جلوگیری نماید. گزارش سخنان کنسول به امیرلشکر محمود آیرم، «امیرلشکر جنوب» در شیراز ارائه میگردد و «آیرم» نیز این سخنان را به رضاشاه منعکس کرده ولی در ضمن خاطرنشان میسازد، «تصور نمیرود قضیه اعراب موضوعی داشته باشد زیرا که چنانچه مقرون به اساسی بود، قونسول مشارالیه اظهار نمیکرد و شاید منظور از این اظهار، بهانه برای رفتن به دوبی و مسقط جهت نظریات دیگری باشد.» پس از اینکه گزارش سخنان کنسول انگلیس به آگاهی رضاشاه میرسد، وی از تهدید کنسول انگلیس به شدت خشمگین شده و مأموران دولت را به دلیل آنچه کوتاهی در برابر سخنان کنسول میپنداشت، سرزنش مینماید. رضاشاه به آیرم در این باره، ابراز میدارد: «فرمانده نالایق بنادر در مقابل بیانات قونسول چرا اظهار قدرتی ننموده و نگفته است که اعراب نمیتوانند نظامیان را مورد حمله قرار بدهند، دولت با عدة مضاعف با آنها مقابله و جلوگیری خواهد نمود.»
البته پرخاش رضاشاه به فرمانده بنادر بیمورد بود، زیرا وی در برابر سخنان کنسول انگلیس ایستادگی به خرج داده بود و پاسخهای محکمی به او داده بود. «آیرم» در مورد پاسخگویی «یاور امان الله خان نصرت» فرمانده ساخلوی بنادر به کنسول انگلیس در بوشهر به رضاشاه ابراز میدارد:
«اینکه استفسار فرموده اند در مقابل بیانات قونسول از طرف فرمانده ساخلو چه اظهاراتی شده، توضیح میدهد که در حضور حضار، قدرت دولت را کاملاً گوشزد و مخصوصاً برای اثبات عدم توانایی و ثبات اعراب در مقابل قوای نظامی، مصادمه نظامیان را با اعراب در زیدون و هزیمت آنها، جواباً به مشارالیه ابراز گردید.»
با توجه به آمادگی دولت برای مقابله نظامی با هرگونه تهدید نسبت به جزیره هنگام، انگلیسها از تهدید نظامی هنگام صرفنظر مینمایند ولی تلاش میکنند با نامهنگاری با مقامات ایرانی زمینه ادامه حضور نظامیان انگلیسی در جزیره هنگام را فراهم نمایند. زیرا اگر چه دولت ایران جزیره هنگام را تصرف کرده و در این جزیره ساخلو برقرار کرده بود، ولی همچنان نظامیان انگلیسی و کشتیهای آنها در هنگام حضور داشتند. بدیهی بود که ادامه چنین وضعیتی به اعمال حاکمیت مطلق ایران در هنگام صدمه میزد. از این رو در بیست و هشتم شهریورماه ۱۳۱۱، وزارت امور خارجه ایران طی یادداشتی به سفارت انگلیس در تهران ابراز میدارد که چون دولت شاهنشاهی برای محافظت سواحل خود در خلیج فارس و جلوگیری از قاچاق، شش فروند کشتی خریداری کرده و جزیره هنگام را به عنوان اقامتگاه این کشتیها تشخیص داده، باید کشتیها و نظامیان انگلیسی، هنگام را ترک نمایند. متعاقباً، محمدعلی فروغی از دیپلماتهای وزارت امور خارجه در مذاکره با معاون وزارت خارجه انگلیس به وی ابراز میدارد: «باقی ماندن قشون و کشتیهای شما در آب و خاک ایران مطلوب نیست.» اما در نوزدهم آبان ماه ۱۳۱۱، سفارت انگلیس در تهران طی یادداشتی به وزارت امور خارجه ایران از دولت درخواست میکند که از تقاضای تخلیه جزیره هنگام از نظامیان و کشتیهای انگلیسی صرفنظر نماید. البته این درخواست، تأثیرگذار نمیگردد و نظامیان انگلیسی وادار به خروج از جزیره هنگام میگردند و حاکمیت دولت ایران بر این جزیره مهم و استراتژیک خلیج فارس، به طور کامل اعمال میگردد.