printlogo


سلخ روستای رنگ و فرهنگ

حسین روحی
روستای سلخ را باید روستایی پرحکایت دانست که ناگفته‌های بسیاری در خود دارد. آنچه مهم است سلخ می‌تواند در توسعه گردشگری ایران نقش ممتازی ایفا کند. ظرفیتی که تا امروز مغفول مانده است. و اگر برایش برنامه‌ای مدون تدوین شود شک نباید کرد که فردای این خطه روشن‌تر از امروز خواهد بود. شاید در فردای روشن هرمزگان و ایران هم اثرگذار باشد. آنگونه که ازنامش بر می‌آید این روستای حدوداً 35کیلومتری (7*5) که در بخش شهاب قشم واقع شده، الفتی دیرینه با دریا دارد، چه تفسیر نامش برآمده از تپه‌های شنی باشد و چه محلی برای سلاخی کردن کوسه کر (کولی کر)، خط سیر تاریخی اش به دریا متصل می‌شود. چگونه؟ نقل است که در گذشته‌های نه چندان دور مردان روستا به شکار کولی کر و بیرون آوردن جگر کولی و درست کردن سیفَه (روغن جگر ماهی) که برای لنج به کار می‌رود. مشغول بودند درفصل شکار، صیادان به دریا رفته جسد نیمه جان کولی را با طناب به لنج بسته به ساحل می‌آوردند و با کارد بلند و تیز پهلوی کوسه را شکافته و جگر عظیم او را بیرون آورده و ماهی را قطعه قطعه کرده٬ پودر ماهی برای کود درست می‌کنند و از جگر آن روغن می‌گیرند. چون کار آن‌ها سلاخ خانه است، روستا را سلخ نامگذاری کرده‌اند. اگر سلخ با عنوان تپه‌های شنی شناخته شود دقیقاً معرف سرزمین بی پوشش گیاهی است که انگار از دل دریا برآمده است. واگر قربانگاه کوکی کر هم باشد باز نسبت ساکنان این روستا با دریا از آغاز تا به امروز بخوبی عیان می‌شود .. سیاحت در این روستای فوق العاده جذاب، احساس بودن در سیاره‌ای دیگر را تداعی می‌کند. این روستای مهجور در جنوب غربی قشم واقع شده است. که با مرکز شهرستان بین 75تا 80کیلومتر فاصله دارد. بعد مسافت و دوری از زاویه دید مدیران موجب شده منطقه‌ای که به واقع شناسنامه وهویت قشم محسوب می‌شود، رنج محرومیت را بردوش داشته باشد. از کمبود آب آشامیدنی که موجب شده عنوان جزیره تشنه را به قشم و روستاهای تابعه برگزینند. تا آتش سوزی گاه و بیگاه لنج‌ها بندرگاه و نبود یک مرکز آتش نشانی مجهز که انتقاد امام جمعه اهل سنت بندرعباس را موجب شد.
سلخ روستای رنگ و فرهنگ
نقش زینت بانویی که در 16سالگی برقع را برداشت تا در جامعه مردسالار، به امید امداد متولیان برای گریز از فقر و بهبود زندگی ننشیند، در معرفی و احیای سلخ انکار ناشدنی است. شاید او بود که مسیر زندگی ساکنان این دیار را تغییر داد بانویی که نهایت تحصیلاتش فوق پنجم است. نقش او باکتاب «در گرگ و میشِ راه» به قلم ابراهیم مختاری، سینماگر و مستندساز، به خوبی عیان شده است. او بود که به جان سلخ نفس تازه‌ای دمید و روستایی که بخاطر گرد محرومیت به سمت خالی از سکنه شدن می‌رفت، مسیر حرکتش تا پایان بسیار سریع طی می‌شد، به روستایی بدل شد که نه تنها گردشگران ایرانی که از اقصی نقاط جهان به شوق دیدنش راهی این روستا می‌شوند. زینت دریایی سلخی، همان زنی که از پرستاری تا مامایی، از توسعه بهداشت محیط تا رونق کسب وکار ساکنان و از تغییر نگرش مردم نسبت به قاچاق سوخت و اعتیاد تا توسعه بومگردی و صنایع دستی و معجزه تقویت تعاونی‌ها، رد پایش را می‌توان دید. سلخ را برای چه روستای رنگ و فرهنگ نامیده‌اند؟
فردای سلخ
مناظر طبیعی فوق العاده، فرهنگ، آداب و رسوم متمایز، مردمانی خونگرم، مهمان نواز و از همه مهم‌تر قطعه‌ای شکل کاسه‌ای که روستا را در بغل دلفین خفته قشم جاداده و بیابانی پوشیده از ارتفاعات با اشکال عجیب و غریب را شکل می‌دهد، چشم اندازهای زیبا و خاطرات ماندگار را برای هر سلیقه‌ای ایجاد کرده است. سلخ به‌واسطه وجود کوه‌هایی که بر اثر انجماد گدازه‌های جوشیده از زمین تشکیل شده و آن را شبیه تندیس سربازان دوران باستان کرده است، چشمه‌های آبگرم گوگردی که عده‌ای بر خواص درمانی آن تأکید دارند، منطقه بیابانی فاقد پوشش گیاهی، وجود عمیق‌ترین غار نمکی جهان و بام قشم جاذبه‌های طبیعی است که هر بیننده‌ای را جادو می‌کند. سال در سلخ چهار فصل «شهری ماه»، «دمستون»، «جُووا» و «گرما» دارد. سه فصل 100روزه و یک فصل 65روزه که رابطه ساکنان با دریا را مشخص می‌کند. آیین و جشن‌هایی که برخی از یادها رفته‌اند . «نوروز بازیار»، «نوروز دیریا»، جشن «مُشتا» (آخرین روزی که خرماها را جمع و خشک می‌کنند) و «مهرگان» (در امارات و عمان با عنوان مَهرِجان جشن گرفته می‌شود) در این روستا برگزا می‌شد. نوروز دریاکه فرا می‌رسید، ساکنان لباس نو می‌پوشیدند، در خانه‌هایشان گل سرخ «گِلَک» می‌کشیدند و بر در خانه‌ها «یا الله» می‌نوشتند گلک زدن به حیوانات و نخل و در خانه‌ها، لوبن کردن حیوانات و تطهیر با آب دریا از جمله مراسم نوروز دریا محسوب می‌شد. در این روز کسی حق صید از دریا نداشت و همهٔ اهالی گوشت می‌خوردند. به بیان دیگر خوردن ماهی در این روز نوعی تابو بود. در واقع آنها رابطه خود را بادریا به منظور بهره مندی از مواهبش به خوبی تنظیم کرده بودندهرچند صید ترال دیگر این روابط را به کلی از بین برده است. مراسم شوشی، زار و آیین‌های دیگر نشان دهنده همزیستی مسالمت آمیز ساکنان با طبیعت است. ای کاش متولیان دریابند که توجه به سلخ می‌تواند علاوه بر توسعه رفاه ساکنان به رونق گردشگری کمک شایانی نماید.