printlogo


مشعل خاموش المپیک و تداوم آتش جنایات در غزه

مسعود خدیـوی کاشانی- المپیک شرافت بخشیدن به صلح و جایگاه انسانی است که هر چهار سال یک‌بار میلاد آن جشن گرفته می‌شود و تنها در سه مقطع مصادف با جنگ جهانی اول و دوم و یک بار هم در همین اواخر به جهت کرونا این شاهکار انسانی تعطیل می‌گردد
بی شک این امر مهم در اقتصاد میزبان نقش بسزائی خواهد داشت پس کسب میزبانی هم به سادگی اعطا نمی‌شود و گاه رانت هایی در پس پرده با مناسبات غیر اخلاقی میزبان را مشخص می‌سازد.
پرسش این است که همه آرمان های مورد توجه توانسته است تحقق گیرد و آیا پاریس به عنوان آخرین میزبان در این امر نمره قبولی گرفته است ؟
در پرچم المپیک حلقه هایی به عنوان نماد پنج قاره دیده می‌شود که سفیدی پرچم صلح را تاکید می‌کند و بر اساس عرف حاکم در طول زمان المپیک می‌بایست آتش بس اعلام بشود حال چگونه است که در طول المپیک پاریس طراحان جنگ افروز جنایات و نسل کشی خویش را وقیحانه در غزه تداوم می‌بخشند!
قتل و عام بیش از 40000 نفر انسان در بازه زمانی نه ماهه یک حقیقت تلخ است و به راستی بعد از این تاریخ چگونه قضاوت خواهد کرد ؟در طول زمان اجرای المپیک غیرنظامیان بسیاری آماج بمب و موشک قرار گرفته اند و کودکان بی‌گناهی قربانی این توحش شده اند ! این در شرایطیست که روسیه به همین بهانه تحریم می‌گرد اما فلسطین اشغالی چون دُردانه ای نازپرورده از این قانون مستثنی می‌گردد !
متاسفانه نهادها و سازمان های بین المللی آن جایگاه بی‌طرفی لازم را رعایت نمی‌کنند و انسانیت را هم در چهارچوب منافع خویش تعریف می‌کنند! تاریخ در طول عمر المپیک شاهد صحنه های زیبایی بوده است که به عنوان مثال برتری جسی اوونس سیاه‌پوست و دریافت کننده چهار مدال طلا در المپیک برلین از آن نمونه هاست که حتی کمک یک سفیدپوست در کسب یکی از مدال های او حائز اهمیت است و همین امر خشم هیتلر را که در حال تماشای مسابقه است ایجاد می‌کند و...
باعث ترک ورزشگاه توسط او می‌شود و این‌چنین نظریه نژاد برتری او را به چالش کشیده می‌شود و تقابل نمادین با اندیشه تبعیض نژادی در طول این مسابقات کشمکش های حقوقی هم دیده می‌شود به عنوان مثال برتری جنجالی و پر سر و صدای ورزشکار الجزایریی و سوالی که در ذهن ایجاد می‌شود که این تفاوت تستوسترون قابل اغماض است ؟
و تغییر تابعیت ورزشکاران که در این دوره حضور روس ها در تیم های مختلف و پخش مدال امر رایجی می‌گردد و آیا این عملکرد با رویکرد المپیک تضادی را نمایان نمی سازد ؟
و از تصاویر زیبای این دوران نمایش پیروزی و افتخار پرچم سه رنگ قشنگ ایران است که هیچ چشم ایرانی در پیشگاه این تصویر نای مقاومت ندارد و فرو می ریزد به بارانی از اشک و تپش قلبی که فراتر از کالبد جسم احساس می‌شود .
و از آن‌سو پهلوانی دیگر بر روی تشک رزم می رود و این در حالیست که از درد کتف به شدت رنج می‌برد ، حریف نیز فورا بر این امر واقف می‌گردد و آن موضع را محل حملات پی‌درپی خویش قرار می‌دهد تا با چنین حیله ای پیروزی را دریابد !
این‌جاست که نام جهان پهلوان تختی در ذهن ها تبلور می یابد که وقتی در مسابقاتی حساس و درست آن زمان که خود به مدال رنگ طلائی نیاز دارد و در امتیاز عقب افتاده است و در حالی که می‌داند زانوی حریف روس آسیب دیده و کافیست به آن حمله کند هرگز چنین نمی‌کند و باخت قهرمانه را ترجیح می‌دهد و می بازد...
تا در جهانی نامش ماندگار باشد و نام پهلوانی دیگر پوریای ولی است که وقتی شب مسابقه با پارچه ای چهره پوشانده و بطور ناشناس در شهر پرسه می‌زند و در زیارتگاهی به صورت تصادفی توسط پیرزنی حلوایی به او تعارف می‌شود و وقتی علت نذر را می‌پرسد پیرزن می‌گوید غریبه برای پیروزی پسرم و شکست پوریای ولی نذر کرده ام پس دعا کن که به این برد نیاز وافر داریم و پوریای ولی با لبخندی برای فرزندش اجابت دعا می‌خواهد و هنگام مسابقه با وجود برتری کامل و بالابردن حریف روی سر ناگهان او را زمین می‌گذارد و بی جهت خود بر زمین می افتد و این‌چنین تن به باخت می‌دهد او می بازد تا دعای مادری ناکام شده نماند پس از این باخت ، مادر حریف به فریاد در می‌آید که حق نیست که او ببازد و آنچه در زیارتگاه رقم خورده برای اهالی بیان می‌دارد...
حال این فرهنگ گذشت کجا و تصاویری که ما در دنیای امروز شاهد آنیم کجا ! گاه رجزخوانی ها و کرکری هایی که معنای بی اخلاقی به خود گرفته است !
گرچه نباید فراموش بشود که خیلی از این مدال آوران افراد طبقه ضعیف جامعه خویش را شکل داده اند و آمده اند تا به اراده و همت خویش فردای نام‌آوری برای خود و کشورشان رقم زنند ، مدال آورانی که تنها المپیک جایگاه تقدیرشان را تغییر می‌دهد و این بهترین فرصت است برای آنانی که قدر این لحظه ها را خوب می دانند ، نام آورانی که طیف متوسط به پایین جامعه را شکل داده اند 
ایران در میان 206 تیم ملی جایگاه بیست و یکم را به دست می آورد و افتخاری را هم برای بانوان وطن کسب می‌کند آن هم با محدودیت حضوری که بانوان ایرانی دارند ، کارنامه درخشانی را رقم می‌زنند و جالب تر از آن نام خیلی از کشورهایی که گرداگرد ما را گرفته اند اما در کسب مدال ها نامی از آنها شنیده نمی‌شود پس توجه به رشته های مدال آوری چون کشتی و تکواندو که هر یک با کمترین هزینه ها افتخاری در این حد برای میهن شکل داده اند برای مسئولین قابل توجه است پس باید گفت؛
بچه ها متشکریم ..‌.
و چه روزی خواهد شد که نام ایران در اقتصاد نیز در این جایگاه قرار گیرد قطعا این امر شدنی خواهد شد اگر باهم شویم برای ایرانمان .
عضو مرکز وکلا