قرارداد محرمانه ۱۹۰۷ با ایران چه کرد؟ «روزنامه دریایی سرآمد» منتشر کرد:
از حمله نظامی نیروی دریایی بریتانیا تا اشغال هرمزگان بوشهر و جزایر ایرانی شمال خلیجفارس
تاثیرپذیری ایران از نقشههای پی در پی تزارهای روس
گروه ایران - هادی فرهنگ زاد - همزمان با نشست وزرای وقت امور خارجه انگلیس و روسیه در سن پترزبورگ و امضای قرارداد محرمانه ۱۹۰۷ میرزا علیاصغر خان اتابک ملقب به اتابک اعظم، صدراعظم وقت ایران در تهران ترور انقلابی شد.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، ۹ شهریور صد و هفدهمین سالروز انعقاد قرارداد محرمانه ۱۹۰۷ معروف به قرارداد سنپترزبورگ بین روسیه و انگلیس و تقسیم ایران در سال ۱۲۸۶ است.
حمله نظامی نیروی دریایی بریتانیا به استانهای جنوبی ایران و اشغال استانهای هرمزگان و بوشهر و جزایر ایرانی شمال خلیجفارس علاوه بر سال ۱۹۰۷ چند بار دیگر تکرار شد از جمله در سالهای ۱۸۳۷، ۱۸۵۶، ۱۹۰۹ و ۱۹۱۵ نیز تکرار شد.
سِر هِنری دروموند ولف، وزیر مختار انگلیس در تهران همان سیاستمدار مکار و کهنه کاری است که به کمک بازیگردانی سایر همکارانش در دولت وقت انگلیس، ایده تجزیه ایران به دو منطقه شمالی و جنوبی را در سال ۱۸۸۷ در فکر اربابانش انداخت اما ایزولسکی، وزیر وقت امور خارجه روسیه معتقد بود که «دیر یا زود تمام ایران تحت سلطه روس قرار میگیرد.» با این حال انگلیس ۲۰ سال بر خواستهاش پافشاری کرد و بالاخره تزارهای روس را به تجزیه ایران راضی کرد.
در روز امضای این قرارداد محرمانه در سنپترزبورگ روسیه، میرزا علیاصغر خان اتابک ملقب به اتابک اعظم و امین السلطان، صدراعظم وقت ایران در دوره ۲ سال و ۷ ماهه سلطنت محمدعلی شاه در ایران به دست عباس آقا تبریزی صراف آذری ترور شد.
او تحت تعلیم حیدرخان عمواوغلی تاریوردی از نظامیان مخالف میرزا کوچک خان جنگلی و از موسسان حزب کمونیست ایران، اتابک اعظم را مقابل مجلس شورای ملی ترور کرد.
اتابک اعظم همان صدراعظمی است که در دوران سلطنت ناصر، مظفر و محمدعلی شاه قاجار دست راست شاهان بود و با گرفتن رشوههای سنگین از دولتین روس و انگلیس امتیازات فراوانی فروخت.
لیست بلندبالای امتیازات اتابک اعظم طولانی و مطول است اما مهمترینش شامل امتیاز لاتاری، احداث خط کشتیرانی در کارون، تأسیس بانک شاهی و استخراج معادن به انگلیسیها و واگذاری امتیاز گمرکات شمال، احداث خط راهآهن شمال ایران، استخراج معادن قراچهداغ آذربایجان و تأسیس بانک استقراضی به تزاریهای روس است.
او البته با گرفتن رشوه سنگین امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو در عهد ناصرالدین شاه را در قالب قرارداد رژی به جرالد تالبوت انگلیسی فروخت که به قیام نهضت تحریم تنباکو و صدور فتوا توسط میرزا سید محمدحسن شیرازی ملقب به میرزای بزرگ منجر شد.
زمینه قرارداد
در جهان قدیم، جمهوری سوم فرانسه متحد روسیه بود و انگلیس متحد ژاپن، روسیه و ژاپن هم دشمن یکدیگر بودند.
منافع روسیه و انگلیس اقتضاء میکرد که روسیه و ژاپن به اتحاد فرانسه و انگلیس وارد شوند اما سیاستهای بلندپروازانه روسها، قدرت نظامی این کشور و نزدیکی دوستانه دو امپراتوری روسیه و آلمان مانع این کار بود.
مشکل اول با شکست روسیه از ژاپن حل شد. قضیه از این قرار بود که در سال ۱۸۹۸ روسیه توانست بندر پورت آرتور و دماغهٔ لیائودونگ را از چین اجاره کند و به دنبال آن خط آهنی از هاربین به پورت آرتور از طریق موکدن و بندر دالیان یا دالنی کشید و با احداث این خط آهن، توانست بر این منطقه تسلط پیدا کند. این اقدام و همچنین اطلاع از علاقهٔ روسیه به تسخیر کره، ژاپن را ناگزیر به عقد قراردادی با کشور انگلستان رقیب روسیه در سال ۱۹۰۲ کرد.
این قرارداد دو بار تجدید نظر پیدا کرد و مدت اعتبار آن ۲۰ سال تعیین شد. انگلستان در این پیمان، منافع ژاپن در کره را به رسمیت شناخت همچنین مقرّر شد که در صورت جنگ بین روسیه و ژاپن، انگلستان بیطرف باقی بماند و در صورت یاری رساندن کشور دیگری به روسیه در هنگام جنگ، از جمله فرانسه، انگستان نیز به ژاپن در جنگ یاری برساند در عوض ژاپن نیز حاضر به پذیرش تسلط انگستان بر دره یانگتسه در چین شد.
چندی بعد مذاکرات برای رفع اختلاف مابین ژاپن و روسیه با شکست مواجه شد و سرانجام در فوریه سال ۱۹۰۴ ژاپن با آگاهی از برتری نظامی خود و اطمینان از بیطرفی قدرتهای اروپایی به ویژه بریتانیا به ناوگان روسیه در پورت آرتور حمله کرد و توانست از برتری خود در جنگ دریایی و توفان دریایی ایجاد شده در دریای ژاپن علیه قدرت منحصر به فرد دریایی روسیه استفاده کرده و نابود کند.
بقیه اختلافات روس و انگلیس نیز بر دو مسئله متمرکز بود. یکی بالکان برای تصرف بلغارها و دیگری در ایران که انگلیس دوست داشت این مناطق کاملا در اختیار خودش باشد. سرانجام، در قراردادی که در هشتم شهریور ۱۲۸۶ برابر با ۳۱ اوت ۱۹۰۷ در سن پرزبورگ بسته شد روسیه و انگلیس اختلافات خود دربارهٔ ایران و افغانستان را حل کردند.
با حل اختلافات سیاسی انگلیس، فرانسه و روسیه، سه دولت هفت سال بعد در جنگ جهانی اول با یکدیگر ائلاف کرده و در مقابل اتحاد مثلث متشکل از امپراتوریهای آلمان، عثمانی، اتریش مجارستان و بلغارستان تشکیل اتفاق مثلث را دادند که هدفشان جلوگیری از نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی آلمان در اروپا و جهان بود.
تاثیر قرارداد ۱۹۰۷ بر ایران
هر چه مقامات سیسیا وقت امپراتوری انگلیس برای امضای قرارداد ۱۹۰۷ پافشاری و عجله داشتند در عوض مقامات تزار روس به دلیل سیطره بر مناطق شمالی ایران و امید به تسلط بر سایر نواحی ایران، تمایلی به امضای قرارداد ۱۹۰۷ نداشتند.
کامل موجب تن دادن روس ها به این قرارداد شد. اولین عامل جنگ نیروی دریایی روسیه و ژاپن که از ۲۰ بهمن ۱۲۸۲ تا ۱۴ شهریور ۱۲۸۴ در آبهای شبه جزیره کُره درگرفت و موجب شکست سنگین نیروی دریایی و زمینی روسیه تزاری از امپراتوری ژاپن شد و دوم ظهور نشانههای تفکرات تجاوز گرایانه و تمایل به کشورگشایی از سوی آدولف هیتلر موجب امضای قرارداد محرمانه ۱۹۰۷ در سن پترزبورگ روسیه شد.
اصرار بر تجزیه
بیمه حمله تزارها به قلمرو انگلیس در شبه جزیره هند، تبدیل ایران به دژ پهناور در برابر قدرت نظامی هیتلر، بهرهمندی از مزیتهای ژئوپولیتیکی ایران در منطقه خاورمیانه و سیطره بر چاههای نفت و گاز تازه کشف شدهِ ایران در مسجدسلیمان از مهمترین دلایل و استدلالهای وزیر وقت امور خارجه و سرکنسول انگلیس در روسیه برای امضای بی سر و صدای این قرارداد با وزیر امور خارجه روسیه در سنپرزبورگ بود.
هدف پادشاهی انگلستان از انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ در مقاله روزنامه دیلینیوز اینگونه تشریح شد: «... بنای قرارداد وقتی شد که روس دولت بزرگی بود و ژاپن، ما را از حمله روس ایمن نکرده بود و ایران، به نظر طعمه میآمد که منتظر درندهای بود و نفوذ ما در ایران در جنگ ترانسوال تقریبا از میان رفته بود و تعرفه جدید ایران سرا پا نفع روس بود، تجارت ما را برانداخته بود. در همچو وقتی قرارداد با روس پلیتیک عاقلانهای بود و بدان نوع ممکن بود که هند را از حمله روس محفوظ بداریم و قسمتی از تجارت خود در ایران را برای خود نگهداریم ...»
سفیر کبیر انگلیس در استانبول در نامهای محرمانه که در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۰۶ خطاب به سِر اِدوارد گِری نوشت درباره خطر آلمان و اهداف این کشور در حمله به ایران، هشدار داد و بر شتاب روسیه و انگلیس برای تنظیم قرارداد ۱۹۰۷ تاکید کرد.
به دنبال این نامه، در سپتامبر همان سال وزارت خارجه انگلیس به نیکلسن، سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ، ماموریت داد تا هر چه زودتر نظر ایزولسکی، وزیر وقت امور خارجه روسیه را در این زمینه جویا شود.
نیکلسن همچنین ماموریت داشت با شروع مذاکرات درباره افغانستان، برای انعقاد قرارداد بین روسیه و انگلیس درباره ایران اقدام کند.
سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ در همان ماه، موافقت وزیر وقت امور خارجه روسیه با منطقه نفوذ پیشنهادی انگلیس یعنی از بیرجند تا بندرعباس را به وزارت خارجه این کشور گزارش کرد و ایزولسکی وزیر وقت امور خارجه روسیه در واکنش، گفت: «باید نظر موافق امپراتور و دولتمردان روسیه را جلب کنم. راه ارتباطی روسیه با خلیجفارس نباید قطع شود ... تمام قضیهِ سازش و قرارداد مربوط به ایران ناشی از سیاست انگلستان است، چون انگلیسیها آن را به میان آوردهاند.»
دلایل روسیه برای امضای قرارداد
ایزولسکی در جمع تزارهای دربار و دولتمردان روس، گفت: «چنین پیشنهادی تا چندی قبل البته جالب توجه نبود زیرا همه معتقد بودند که دیر یا زود تمام ایران تحت سلطه روس قرار میگیرد اما دیگر، دلایلی که باعث ایجاد این نظریه شده بود از بین رفته است.»
با این حال پافشاری انگلیس بر امضای قرارداد، ادامه یافت. تابستان ۱۹۰۶ هم برای این کشور بینتیجه سپری شد. سِر ادوراد گِری، وزیر وقت خارجه انگلیس در سپتامبر ۱۹۰۶ نیکلسن، سفیر وقت انگلیس در سنپترزبورگ را مامور پیگیری موضوع کرد.
ایزولسکی، وزیر خارجه روسیه با انتقاد از عجله انگلیس برای امضای قرارداد ۱۹۰۷ خطاب به نیکلسن، نوشت: «عجله شما کار را خراب خواهد کرد. بهتر است دولت انگلیس در انجام این امر قدری حوصله کند زیرا تقسیم ایران به منطقه نفوذ بین دولتین، یک کار بس مشکلی است و بدین آسانی که انگلیسیها تصور میکنند، نیست. خوب است که شما را بگذارند تا زمینه را حاضر کنید.»
هارتویک، وزیر مختار روسیه در تهران در اکتبر ۱۹۰۶ به سِر اسپرینگ رایس، وزیر مختار انگلیس در تهران گفت: «دلیل درنگ روسیه برای امضای قرارداد، نگرانی از امکان افتادن ایران به دامن آلمانها و ایجاد مزاحمت برای روسیه است.»
سِر ادوارد گِری با آگاهی از آرزوی روسیه برای تسلط کامل بر تنگه داردانِل واقع در شمالغرب ترکیه، به ایزولسکی وعده واگذاری این تنگه را داد. پیشنهاد انگلیس موثر واقع شد و دولت روسیه به زودی پای میز مذاکره نشست.
گِری، وزیر خارجه انگلیس در ۲۹ اوت ۱۹۰۷ در دستوری به نیکلسن، سفیر کبیر انگلیس در سنپترزبورگ، از او خواست به نمایندگی از دولت انگلستان قرارداد را امضا کند و او دو روز بعد موفق شد در تاریخ ۳۱ اوت قرارداد را با وزیر خارجه روسیه نهایی و امضا کند.
جزئیات قرارداد
به دنبال توافق دول روس و انگلیس درباره جزییات، قرارداد سن پترزبورگ به این شرح امضا شد.
«نظر به اینکه دولتین انگلیس و روس متفقا متعهدند که انتکریته و استقلال ایران را مراعات نمایند و محض آنکه صمیما مایل به حفظ نظم در تمام نقاط این مملکت و ترقی صلحآمیز آن میباشند و مایلند که برای تمام سایر ملل السویه حقوق تجارتی و صناعتی همیشه برقرار بوده باشد و چون هر یک از دولتین مذکورتین به ملاحظه ترتیب جغرافیایی و اکونومی (ثروتی) اهتمام مخصوصی در حفظ امنیت و نظم بعضی ایالات متصله و یا مجاوره ایران به سرحت روس از یک طرف و به سرحد افغانستان و بلوچستان از طرفی دیگر دارند، برای احتراز از هرگونه علل و اسباب حدودث اختلافی نسبت به مصالح خودشان در ایالات سابقالذکر ایران به موجب مدلول فصول ذیل با یکدیگر اتفاق نمودند.
فصل اول
دولت انگلیس متعهد میشود که در آن طرف خطی که از قصرشیرین از راه اصفهان و یزد و خاخ به نقطهای از سر حد ایران منتهی و سر حد روس و افغانستان را تقاطع مینماید برای خود یا کمک به رعایای خود یا معاونت به اتباع دول دیگر درصدد تحصیل هیچگونه امتیاز پلتیکی یا تجارتی از قبیل امتیازات راههای آهن و سایر راهها، بانکها، تلگرافها، حمل و نقل، بیمه و غیره برنیاید و نیز دولت انگلیس متعهد است که وجهها منالوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت روس به مقام معاونت به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره بر میآید، ابدا ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق حزو نواحی است که در آنها دولت انگلیس متعهد است که در مقام تحصیل امتیازات مذکوره فوق برنیاید.
فصل دوم
دولت روس هم متعهد است که در آن طرف خطی که از سر حد افغانستان از راه قازیگ و بیرجند و کرمان رفته به بندرعباس منتهی میشود، برای خود یا کمک به اتباع خود و یا معاونت به رعایای دول دیگر درصدد تحصیل هیچگونه امتیازات پلتیکی یا تجارتی از قبیل امتیازات راههای آهن و سایر راهها، بانکها، تلگرافها، حمل و نقل، بیمه و غیره بر نیاد و نیز دولت روس متعهد است که وجهه منالوجوه به هیچ وسیله در اوقاتی که دولت انگلیس در مقام کمک به مطالبه این قبیل امتیازات در نواحی مزبوره بر میآید، ضدیت ننماید و مسلم است که اماکن مذکوره در فوق جزو نواحی است که در آنها دولت روس متعهد است که در مقام تحصیل امتیازات مذکور فوق بر نیاید.
فصل سیم
دولت روس متعهد میشود که بدون این که قبلا با دولت انگلیس مشاوره و تفهیمی شده باشد، به هیچ گونه امتیازی که به رعایای انگلیس در نواحی ایران واقعه فیمابین خطوط مذکوره در فصل اول و دوم داده شود، ضدیتی نکند.
دولت انگلیس نیز به همین نحو در باب امتیازاتی که به رعایای روس در همان نواحی ایران داده میشود، متعهد است. تمام امتیازات موجوده حالیه در نواحی مذکوره در فصل اول و دویم هم به حال خود برقرار خواهند بود.
فصل چهارم
مسلم است که عایدات تمام گمرکات ایران به استثنای گمرکات فارس و خلیجفارس، یعنی عایداتی که به ضمانت وجه اصل و منافع قروض دولت ایران از بانک استقراضی روس تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده، برای همان منظور کما فیالسابق برقرار خواهند بود. نیز مسلم است که عایدات گمرکات ایران در فارص و خلیجفارس و همچنین عایدات عمل صید ماهی سواحل ایران در دریای خزر و همچنین عایدات پست و تلگراف، برای ادای قروض دولت ایران از بانک شاهنشاهی که تا تاریخ امضای این قرارداد حالیه داده شده است کما فیالسابق برقرار خواهد بود.
فصل پنجم
در صورت عدم ترتیب ادای وجه اصل یا پرداخت منافع قروض ایران از بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی تا تاریخ امضای این قرارداد و در صورتی که برای دولت روس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک استقراضی رهن شده و آن محال در نواحی مذکوره در فصل دوم این قرارداد واقعاند، کنترلی بگذارد و نیز در صورتی که برای دولت انگلیس لازم شود در محال عایداتی که برای مرتب رسیدن قروض از بانک شاهنشاهی رهن شده و محال مزبوره در نواحی مذکوره در فصل اول این قرارداد واقعاند کنترلی بگذارد، دولتین انگلیس و روس متعهد هستند که قبلا دوستانه با یکدیگر مشورت نموده، متفقا قرار اقدام به برقراری این کنترل را بدهند و از تمام مداخلاتی که بر خلاف اصول و اساس این قرارداد حالیه است، احتراز جویند.
فرجام
طمع امپراتوری انگلیس به منابع ایران از سال ۱۹۰۷ چنان برانگیخته شد که از هر شیوه، روش و قراردادی استفاده کرد تا پایش را در دربار شاهان ایران محکم کند و البته با استراتژیها و راهبردهای مزورانه و عوام فریبانه توانست امتیازات ویژهای از زیرساختهای مالی و نظامی و سیاسی ایران از دربار قاجار بگیرد.
نتیجه نشست سنپترزبورگ خودش را در قرارداد ۱۹۰۷ نشان داد. کشورمان در این قرارداد محرمانه به سه منطقه نفوذ شمالی، جنوبی و مرکزی تقسیم شد و مناطق نفتخیز ایران در کنترل روزها و انگلیسها درآمد.
نیمه شمالی کشور شامل استانهای خراسان، گرگان، مازندران، گیلان و آذربایجان در تصرف روسها و نیمه جنوبی ایران شامل استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و کرمان و فارس در اشغال انگلیسیها قرار گرفت و منطقه مرکزی ایران منطقه بیطرف اعلام شد تا هر دو قدرت بتوانند در این منطقه رفت و آمد داشته باشند.
در قرارداد ۱۹۰۷ توافق شد تا روسیه و انگلیس برای حفاظت از منافع خود در ایران در مناطق تحت کنترل خود قوای نظامی تشکیل دهند. بدین ترتیب روسیه در شمال ایران قشون قزاق را تاسیس کرد و انگلیس هم در جنوب ایران «پلیس جنوب» را تشکیل داد.
حوزه نفوذ تزاریها از غرب ایران و قصرشیرین آغاز شد و از اصفهان، یزد و خواف گذشت و به مرز ایران، روسیه و افغانستان رسید و حوزه نفوذ انگلستان هم از جنوب کشور از شهر بندرعباس تا شهر کرمان و از آنجا به بیرجند ادامه یافت.
منطقه بیطرف هم که قاعدتا باید تحت نفوذ حکومت مرکزی یعنی شاه قاجار قرار میگرفت، با مداخله سیاسی و نظامی مستمر دو ابرقدرت، ضعف سیاسیِ دربار و انتصاب صدراعظمهای فرصتطلب توسط محمدعلی و احمد شاه، هر بار توسط یکی از آنها مورد دستدرازی قرار گرفت.
قدرتنمایی پادشاهی تزاری در دورهِ یک صدراعظم ایرانی موجب تسلیم دولت وقت و به دست آوردن امتیازات بیحد و مرز از دربار میشد. این وضعیت با چرخش پادشاه به سمت قدرتِ رقیب موجب تمایل صدراعظم بعدی به انگلیسیها میشد. پادشاهی انگلیس نیز با تسلط کامل بر دربار قاجار، قراردادها و امتیازات بیحساب و کتابِ بسیاری را به چنگ آورد.
تکرار این وضعیت به تدریج موجب افتادن سرنوشت تاج و تخت و دربار ایران به دست سیاستمداران استعمارگر روس و انگلیس شد.