لزوم همگرایی اندیشکدههای علوم اجتماعی و مهندسی
مهدی استادی جعفری - با افزایش پیچیدگیها و گستردگی مسائل بشری، بطور فزاینده از متخصصین و کارشناسان انتظار میرود با انجام اقدامات نوآورانه و خلاقانه نسبت به حل مسائل گوناگون اقدام کنند. از آنجایی که این مسائل تابع قوانین طبیعی و نیاز جوامع انسانی هستند، لازم است تا بستری برای همگرایی صاحبنظران رشتههای مختلف شکل گیرد که بر آن اساس بتوان انتظار ادغام دانش را داشت.از طرف دیگر، به واسطة ضرورت جامع نگری در حل مسائل و فهم پیچیدگی و چند بعدی بودن مسائل پیش روی محققان، این ایده شکل گرفته که اگر پژوهشگران یک رشتة علمی برای حل مسائل مهم بر اساس روش تخصصی خود، بدون کمک گرفتن از متخصصان سایر رشتههای علمی به ارائه راه حل اقدام کنند (به خصوص در پژوهش های مربوط به مسائل اجتماعی) ممکن است باعث ایجاد راه حل های متعدد، ولی ناکارآمد شوند. بر این اساس ایجاد یک همگرایی بین رشته های مختلف مطالعاتی ضروری بنظر می رسد.
در این میان، اندیشکدهها و مراکز علمی نقش کلیدی در همگرایی علوم اجتماعی و مهندسی ایفا میکنند. این مؤسسات با انجام تحقیقات پیشرفته، ارائه راهکارهای علمی و کاربردی، و ترویج نوآوری و آموزش میتوانند به ایجاد زیرساختهای فکری و عملی برای توسعه پایدار کمک کنند. در ادامه، به نقشهای مهم این نهادها پرداخته میشود.
1-تحقیقات میانرشتهای و فرارشتهای
اندیشکدهها و مراکز علمی با انجام تحقیقات میانرشتهای میتوانند به تولید و پیشبرد دانش جدید در نقاط تلاقی علوم اجتماعی و مهندسی بپردازند. این تحقیقات میتوانند شامل موضوعاتی مانند تأثیرات اجتماعی-فرهنگی پروژههای عمرانی، طراحی شهری انسانمحور، و پایداری زیستمحیطی باشند. بر اساس مطالعات انجام شده، مراکزی که بر تحقیقات میانرشتهای تمرکز دارند، تا 40 درصد بیشتر از مراکز تکرشتهای در ارائه راهکارهای نوآورانه موفق هستند. در یک نمونه موفق داخلی، مرکز تحقیقات سیاستهای علمی کشور با انجام تحقیقات میانرشتهای در حوزههای مختلف مهندسی و اجتماعی به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و توسعه پروژههای عمرانی کمک کرده است.
2-ارائه مشاوره و سیاستگذاری
اندیشکدهها و مراکز علمی میتوانند به عنوان مشاوران علمی در فرآیندهای سیاستگذاری و برنامهریزی توسعهای حضور داشته باشند. این مراکز با ارائه تحلیلهای علمی و راهکارهای مبتنی بر شواهد به دولت و بخش خصوصی، به تدوین سیاستهای کارآمد و پایدار کمک میکنند. تحقیقات نشان میدهد که سیاستهایی که با مشاوره اندیشکدهها و مراکز علمی تدوین میشوند، تا 50 درصد بیشتر از سیاستهای بدون پشتوانه علمی موفقیتآمیز هستند. در یک نمونه موفق خارجی، اندیشکده بروکینگز در ایالات متحده با ارائه گزارشهای تحلیلی و مشاوره به دولت و نهادهای بینالمللی نقش مهمی در تدوین سیاستهای توسعهای و عمرانی ایفا میکند.
3-آموزش و توانمندسازی
اندیشکدهها و مراکز علمی میتوانند با برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای تخصصی، به توانمندسازی مهندسان، جامعهشناسان و سایر متخصصان کمک کنند. این آموزشها میتوانند مهارتهای لازم برای کار در پروژههای میانرشتهای و توسعه پایدار را ارتقاء دهند. بررسیها نشان میدهد که در کشورهایی که مراکز علمی به صورت فعال به آموزشهای میانرشتهای میپردازند، میزان نوآوری و کارایی در پروژههای عمرانی تا 35 درصد افزایش یافته است.
4-ایجاد شبکههای همکاری
تسهیل شبکهسازی: اندیشکدهها و مراکز علمی میتوانند با ایجاد شبکههای همکاری میان مهندسان، جامعهشناسان، و سایر متخصصان، به تبادل دانش و تجربیات و تقویت همکاریهای میانرشتهای کمک کنند. این شبکهها میتوانند به بهبود کیفیت و کارایی پروژهها منجر شوند.
اهمیت این راهکار این است که شبکههای همکاری میانرشتهای میتوانند تا 30 درصد به افزایش نوآوری و کیفیت پروژههای توسعهای کمک کنند. بهعنوان نمونه در اروپا، شبکههایی مانند "EurActiv" با ایجاد بستری برای تبادل نظر و همکاری میان محققان و متخصصان مختلف، به توسعه پروژههای مشترک میانرشتهای کمک کردهاند.
5- پشتیبانی از تصمیمگیریها
اندیشکدهها و مراکز علمی میتوانند با تحلیل دادهها و ارائه مدلهای پیشبینی، به تصمیمگیران کمک کنند تا بهترین راهکارها را برای مواجهه با چالشهای توسعهای انتخاب کنند. این تحلیلها میتوانند شامل بررسی تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی پروژهها باشند. مطالعات نشان میدهند که مدلهای پیشبینی مبتنی بر دادههای علمی میتوانند تا 25 درصد دقت تصمیمگیریها در پروژههای عمرانی و توسعهای را افزایش دهند. بعنوان یک نمونه داخلی موفق، پژوهشگاههای مختلف در ایران، از جمله پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با ارائه تحلیلهای جامع و مدلهای پیشبینی به نهادهای دولتی و خصوصی در تصمیمگیریهای کلان کمک کردهاند.
با توجه به نیاز رویکرد مشترک میان علوم اجتماعی و علوم مهندسی به حل مسائل جوامع و بهبود زندگی انسانها و کاهش مخاطرات آنان، در این یادداشت به همگرایی هدفمند و همافزای این علوم اشاره گردید. بطور کلی، منظور از همگرایی، دستیابی به سازگاری متقابل، ترکیب، ایجاد ارزش افزوده و خلق نوآوری در این حیطه مشترک است که انتظار میرود اندیشکدهها و مراکز علمی بتوانند در این جریان پیشقدم و پیشتاز باشند.
اندیشکدهها و مراکز علمی با انجام تحقیقات میانرشتهای، ارائه مشاوره و سیاستگذاری، برگزاری دورههای آموزشی، ایجاد شبکههای همکاری، و پشتیبانی از تصمیمگیریها نقش حیاتی در همگرایی علوم اجتماعی و مهندسی ایفا میکنند. این نهادها با ایجاد زیرساختهای فکری و عملی برای توسعه پایدار، به بهبود کیفیت و کارایی پروژههای عمرانی و مهندسی کمک میکنند.
تجربیات موفق داخلی و خارجی نشان میدهند که استفاده مؤثر از ظرفیتهای اندیشکدهها و مراکز علمی میتواند به دستیابی به اهداف توسعهای کشور کمک شایانی نماید.
کارشناس ارشد برنامهریزی حملونقل
و علوم اجتماعی