بررسی« اقتصادسرآمد» از عوامل مهم در حوادث معدنی ایران؛
تکرار تراژدی مرگبار معادن ایران
گروه صمت- مهدی بیرانوند روژمان- تراژدی در اعماق زمین برای چندمین بار در ایران تکرار شد. مردانی که پدر بودند برای لقمه ای نان در دل زمین برای آسایش و رفاه خانواده هایشان در دل زمین میان دود با نفس هایی که به شماره میافتد جاودان شدند. پیش از این هم بارها شاهد تکرار چنین حادثه دلخراشی بودهایم. نبود امکانات حرفه ای، خطاهای عوامل انسانی، نبود مدیریت بحران، استاندارد نبودن تجهیزات، سوءمدیریت در امور بازرسی از تجهیزات ایمنی معادن از عوامل اتفاقات تلخ این چنینی است. البته باید درنظر داشته باشیم عوامل سودجویانه مدیران معادن برای استفاده بیشتر از کارگران و تأمین نکردن تمامی موارد مهم استخراج از دیگر عوامل این اتفاقات غم انگیز است.
شاید بتوان گفت تاکنون درماتیکترین حادثه زغال سنگ جهان در شیلی رخ داده است. در پنجم اوت ۲۰۱۰، سقف معدن سن خوزه، فرو ریخت و ۳۳ معدنچی را در زیر زمین به دام انداخت. معدن سن خوزه تقریباً در ۴۵ کیلومتری شمال کوپیاپو در شیلی واقع است. معدنچیان تقریباً در عمق ۷۰۰ متری زمین و در ۵ کیلومتری ورودی اصلی معدن گیر افتاده بودند. یک گزارش دولتی پیش از این حادثه هشدار داده بود که صاحبان معدن تا بهحال در تقویت سقف معدن شکست خوردهاند. ضعف در بازسازی سقف معدن، در سال ۲۰۰۶ نیز منجر به فرو ریختن سقف این معدن شده بود. بعد از حادثه ریزش آوارد، تنها راه ارتباطی معدنچیان با بیرون، یک تونل به قطر ۶۸ سانتیمتر بود. مأموران امداد و نجات کپسولهایی حاوی آب، غذا و اکسیژن را از داخل این تونل به ۳۳ معدنچی منتقل میکردند و یک وسیله ویدئویی و پخش صدا هم در اختیار این افراد قرار دادند تا بتوانند با خارج تماس حاصل کنند.
محمولهای با نام ققنوس برای ۳۳ معدنچی اهل شیلی که بعد از ۴۴ روز که در معدن مس و طلا به دام افتادهاند، با موفقیت ارسال شد. این محموله شامل مواد غذایی ضروری و قندی برای زنده ماندن و ارسال برخی داروهای ضروری بوده است.
پس از ۶۹ روز حبس در عمق ۷۰۰ متری معدن سن خوزه، در تاریخ ۱۲ اکتبر ۲۰۱۰ سرانجام عملیات نجات معدنچیان آغاز شد.
کمی پس از نیمهشب به وقت محلی و در دقایق آغازین ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰ اولین معدنچی فلورنسیو آوالس ۳۱ ساله توسط کپسولی موشکی شکل که به رنگهای پرچم شیلی رنگ شده بود، به سطح زمین آورده و نجات داده شد. او پس از خارج شدن از کپسول پسر و همسرش را در آغوش کشید. پس از حدود یک ساعت، دومین معدنچی ماریو سپولودا اسپینا ۴۰ ساله با روحیه بسیار خوب از عمق معدن بیرون کشیده شد. او پس از در آغوش کشیدن همسرش الویرا سنگهای یادگاریای را که از عمق معدن با خود آورده بود، به گروه نجات اهدا کرد. سومین معدنچی نجاتیافته خوان ایانس ۵۲ ساله بود. چهارمین معدنچی کارلوس مامانی ۲۳ بود که اهل بولیویا و تنها معدنچی خارجی در این گروه بود. پنجمین معدنچی جیمی سانچز ۱۹ ساله، جوانترین معدنچی این گروه بود.علاوه بر گروه نجات و رئیسجمهور شیلی، سباستین پینیرا، جمعیتی از ساکنان شهر کوپیاپو در کنار خانواده معدنچیان برای حمایت و همراهی با معدنچیان محبوس حضور داشتند. کپسول با سرعت یک متر در ثانیه حرکت میکرد و هر سفر کپسول از عمق معدن تا سطح زمین حدوداً ۱۵ دقیقه طول میکشید. فاصله زمانی برآوردشده میان نجات هر معدنچی تا معدنچی بعدی حدوداً یک ساعت بود. در نهایت ۳۳ معدنچی از زیر خاک زنده بیرون آورده شدند. حال می پردازیم به اتفاقات ناگوار طبس و عوامل مهم در حوادث معدنی.
رییس سازمان مدیریت بحران ایران در گفتوگو با رسانه ها درباره آخرین وضعیت امدادرسانی در محل انفجار معدن در طبس گفت: بهعلت تصاعد آنی گاز متان در کارگاه استخراج شماره ۸۲ بلوک C پروده ۶ و بلوک B شرکت معدنجو یک انفجار صورت میگیرد.
وی ادامه داد: در دو کارگاه b , c مجموعا ۶۷ نفر حضور داشتهاند که تا این لحظه ۳۳ فوتی و ۱۷ مصدوم و ۱۷ محبوس وجود دارد و ۸ تیم مشغول امداد و نجات تخصصی هستند. در حال حاضر عملیات معدنی متوقف شده و بر اساس گزارشات اولیه به تجهیزات و ماشین آلات نیز خسارت وارد شده است.
وی درباره جزییات حادثه گفت: کارگاه استخراج ۸۲ بلوک C، دارای طول ۱۰۰ متر و ارتفاع زغال ۱ متر لایه C۱ به روش سنتی با استفاده از پیکورهای بادی استخراج می گردد.با توجه به فوق کاتاگوری بودن لایه های زغالی در منطقه پروده و حجم بالای گاز متان و وجود حفره های گازی در لایه های زغالی؛در زمان انجام کار کارگران در کارگاه مذکور در اثر تصاعد آنی گاز ناشی از حفره گازی موجود،حجم زبادی از گاز وارد کارگاه شده و باعث انفجار لحظه ای و در نتیجه انتشار گاز co در کارگاه ۸۲ بلوک c و متعاقب آن نشر گاز co در بلوک B شده است.
اما سوالی که پس از چنین اتفاقاتی که رخ می دهد پیش می آید این است که عوامل مهم در حوادث معدنی چه مواردی می تواند باشد ؟
خطرات و شرایط نامناسب کاری که معدن کاران با آن در مواجهه اند را می توان در 5 گروه خطرات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، ارگونومی و روانشناختی طبقه بندی نمود که درذیل به شرح وتوضیح هریک از انواع خطرات مذکور پرداخته می شود.
۱- عوامل شیمیایی
در اواخر قرن نوزدهم ،به مدت زیادی سیلیس کریستالی که دارای شدیدترین ریسک ابتلا به سیلیکوزیس می باشد، در طول حفاری های خشک خطر جدی درمعدن کاری محسوب می شد.تحقیقات زیادی درزمینه سیلیکوزیس انجام شده است.مته های با تغذیه آب محوری، تکنیک های مرطوب،سیستم تهویه،کابین های بسته ومحافظت دستگاه تنفسی کنترل زیادی درسیلیکوزیس درکشورهای توسعه یافته داشته است.با این حال هنوز سیلیکوزیس به عنوان یک معضل درکشورهای درحال توسعه مطرح است.مواجهه طولانی مدت با سیلیس کریستالی می تواند باعث بیماری انسدادی مزمن ریه گردد.برخی شواهد وجود دارد که سیلیکوزیس باعث تشدید وتسریع بیماری آرتریت روماتید وبیماری کلیه به دنبال مواجهه طولانی مدت با سیلیس می شود.اکنون شواهد کافی مبنی بر این که مواجهه طولانی مدت با سیلیس کریستالی باعث افزایش ریسک سرطان ریه می گردد وجود دارد. گرد و غبار زغال سنگ نیز خطر جدی درمعدن کاری است که باعث پنوموکونیوزیس کارگران زغال سنگ یا ریه سیاه وبیماری انسدادی مزمن ریه می گردد. امروزه درکشورهای توسعه یافته با استفاده ازته نشین کردن ذرات ، سیستم تهویه ومحافظت ازدستگاه تنفسی این ریسک به مقدار قابل توجهی کاهش یافته است،با این حال برای کنترل موثر مراقبت وهوشیاری لازم است.
براساس تاریخچه بلندمدت درکشورهای توسعه یافته،معدن کاری وآسیاب آزبست باعث تعداد زیادی از بیماری های وابسته به آزبست شده است که این امر امروزه نیز ادامه مواجهه با ذرات حاصل ازموتورهای دیزلی درمعادن زیرزمینی به علت کاربرد تجهیزات حفاری وحمل ونقل سیار با سوخت دیزلی اتفاق می افتد.درتقسیم بندی موادسرطان زا (IARC) ذرات حاصل ازموتورهای دیزلی درگروه A2 (احتمالا برای انسان سرطان زا هستند) قرارگرفته و چندین مطالعه اپیدمیولوژی درصنایع دیگر پیشنهاد کرده اند که این ذرات ،ریسک ابتلا به سرطان ریه را بالا می برد.پیشگیری های کنترلی شامل استفاده ازسوخت دیزلی با غلطت پایین گوگرد، تعمیر ونگهداری موتورها وتهویه می باشد. گاهی اوقات آرسنیک جزء کان سنگ های فلزی بوده وبصورت تجاری درطول زمان ذوب مس به دست می آید که در این فرآیند خطر سرطان ریه وجود دارد.
گزارش شده که مواجهه با ترکیبات نیکل دربرخی از پالایشگاه های نیکل،باعث افزایش ریسک سرطان ریه و سرطان تیغه بینی شده است.با این حال این ریسک ها تا اندازه چشم گیری با بهبود بهداشت کاهش یافته اند.
چندین کان سنگ فلزی دیگر،ازجمله سرب، کادمیوم، منگنز،پلاتینیوم وکبالت اثرات بهداشتی دارند.معمولا در طول فرایند ریخته گری ریسک بیشتری وجود دارد که پیشگیری های کنترلی مناسب مورد نیاز هستند.
براساس گزارشات،مواجهه با مواد فرار ناشی ازقطران زغال سنگ درریخته گری آلومینیوم باعث افزایش ریسک سرطان ریه ومثانه شده است.آسم شغلی نیز یکی ازمشکلات ریخته گری آلومینیوم می باشد.
انفجار گردوغبار زغال سنگ وگاز متان درمعادن زیرزمینی زغال سنگ هنوز به عنوان یک مشکل جدی که نیاز به پایش ومدیریت جامع دارد باقی مانده است. برخی ازمعادن زیرزمینی زغال سنگ مشکل گازدی اکسید کربن وسولفید هیدروژن را نیز دارند.
۲- عوامل فیزیکی
آسیب های تروماتیک دامنه وسیعی ازمشکلات جزئی تا مرگ را درپی دارند. علل معمولی آسیب های کشنده شامل ریزش صخره،حریق،انفجار،تصادفات وسایل متحرک، سقوط از ارتفاع، به تله افتادن والکتریسته می باشد. علل غیرمعمول شناخته شده صدمات کشنده شامل جاری شدن سیل ناشی از کارهای زیرزمینی،هوای دم کرده ومحبوس شدگی ناشی از مسدود شدن غارها می باشد. کاربرد سیستماتیک تکنیک های مدیریت خطر،سهم چشمگیری در کاهش نسبت وقوع این حوادث درملل توسعه یافته داشته است.با این وجود لازم است که بهبود بیشتر تا حد نسبتا معقولی برای سایر جوامع به وجود آید. در معدن کاری اغلب صدا وجود دارد.این صدا ناشی ازحفاری،انفجار،برش،حمل مواد،تهویه،خرد کردن، انتقال وپردازش سنگ معدن می باشد.کنترل صدا درمعدن امری دشوار بوده ومعضل افت شنوایی ناشی ازصدا در معدن کاری امری معمول می باشد.
2-گرماو رطوبت
گرما ورطوبت درمناطق گرمسیرومعادن زیرزمینی عمیق که گرمای صخره ها وهوا با افزایش عمق به علت اصل گرادیان زمین گرمایی وانقباض ستون هوا افزایش می یابد شایع می باشد. مشکل عمده درمعادن زیرزمینی طلای آفریقایی جنوبی گرمازدگی کشنده بوده وخستگی ناشی ازگرما به عنوان یک مشکل درمعدن کاری زیرزمینی امروزه نیز پابرجاست. رطوبت نیز باعث نازکی ولاغری پوست می شود و ممکن است عامل امراض جلدی خصوصا نوعی بیماری قارچی پوستی بنام تینا پیویز(دربعضی مشاهدات آن ها انکلیستومیازیس (کرم قلاب دار)می باشد. ارتعاش تمام بدن درحین کار با وسایل متحرک از قبیل دامپ تراک،کامیون،اسکراپر و ماشین حفاری تجربه می گردد.ارتعاش می تواند عامل ایجاد اختلالات ستون فقراتویا تشدیید اختلالات موجود گردد.نگهداری ضعیف جاده ووسایل نیز می تواند سبب تشدید مشکات مذکور گردد. سندروم ارتاش دست-بازو نیز در استفاده ازوسایل مرتعش از قبیل مته های بادی وجود دارد.
۳- عوامل سيستماتيک و انسانی
بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار از وضعیت بهداشت و ایمنی و نتایج آمارگیری در معادن در حال بهره برداری کشور طی سال ۱۳۹۷ تعداد ۴۹۸۱ معدن در حال فعالیت بوده و بیش از ۹۹ هزار و ۷۰۰ نفر در این معادن مشغول کار بوده اند. سه استان کرمان، خراسان رضوی و اصفهان به ترتیب با ۱۱.۶ درصد، ۸ درصد و ۶.۷ درصد دارای بیشترین معادن و استانهای البرز،ایلام و کرمانشاه به ترتیب با ۰.۵ درصد و ۰.۶ درصد و ۱.۲ درصد کمترین معادن را به خود اختصاص داده اند.
در بحث وقوع حادثه شغلی طی سال ۱۳۹۷، ۲۷۷ حادثه شغلی در این معادن رخ داده و بیشترین تعداد حادثه شغلی متعلق به استانهای مازندران، کرمان، سمنان و فارس بوده است.
در بررسی فعالیت اقتصادی معادن، بیشترین حادثه شغلی در خصوص "استخراج سنگ تزئینی" و "استخراج زغال سنگ خشک" اتفاق افتاده است.
این گزارش در بررسی علت مستقیم آسیب شغلی در معادن در حال بهره برداری نشان می دهد که از تعداد ۸۵۴۱ مورد آسیب شغلی، بیشترین علت مربوط به تصادم یا تصادف با اجسام درحال حرکت، برخورد عمودی یا افقی با اجسام در حال سکون و تماس با اجسام برنده و تیز یا ناهموار بوده است.
همچنین ۱۷۷۵ معدن دارای مسئول ایمنی، ۱۶۸ معدن دارای مسئول بهداشت حرفه ای و ۳۹۹ معدن دارای واحد بهداشت و ایمنی بوده است.
به موجب ماده ۹۵ قانون کار، مسئولیت اجرای مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار بر عهده کارفرما یا مسئولین واحد است و باید برای حفاظت فنی و بهداشت کار، وسایل و امکانات لازم را در اختیار کارگر قرار بدهند؛ در صورتی که بر اثر عدم رعایت مقررات مذکور از سوی کارفرما یا مسئولین واحد حادثهای رخ دهد، شخص کارفرما از نظر کیفری و حقوقی مسئول خواهد بود.
ماده ۱۰۵ قانون کار نیز به صراحت اعلام کرده هرگاه در حین بازرسی، به تشخیص بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفهای احتمال وقوع حادثه و یا بروز خطر در کارگاه داده شود، بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفهای مکلف هستند مراتب را فوراً و کتباً به کارفرما یا نماینده او و رییس مستقیم خود اطلاع دهند.
و اما طبس
با توجه به اینکه معدن طبس جزو معادن نمونه زغالسنگ در کشور بوده و مقررات ایمنی را به صورت دقیق رعایت کرده بود، انتظار چنین حادثهای در این معدن را نداشتیم و این شرکت تا به حال چنین موردی را تجربه نکرده است. با توجه به بررسیهای اولیه، به نظر میرسد تصاعد آنی گاز علت اصلی این حادثه بوده است؛ گاهی اوقات معادن زغالسنگ به مخازن گاز برخورد میکنند که این مخازن قابل پیش بینی نبوده؛این حد و حدود زمانی رخ میدهد که معدن به یک مخزن گازی برخورد کرده و کل تونل را درگیر میکند که در نهایت منجر به چنینی حوادثی میشود. استاندارهای جهانی را بر اساس تکنولوژی تعریف میکنند؛ بنابراین در معادن مکانیزه که از تجهیزات مدرن استفاده میکنند، به دلیل کاهش نیروی انسانی و افزایش دقت سیستمها، احتمال وقوع حادثه به مراتب کمتر است؛ برعکس، در معادنی که عمده فعالیتها به نیروی انسانی وابسته است، طبیعی است که احتمال وقوع حوادث نیز بیشتر باشد. معادن زغال سنگ به دلیل ماهیت خطرناک خود، همواره در کانون توجه قراردارند؛ وجود تونلهای طولانی، کارگران زیاد و حساسیت بالایی که دارند، طبیعتا نسبت به معادن دیگر حادثه پذیرتر هستند. گازی که در کانسارهای زغال سنگ همراه با سایر هیدروکربورها وجود دارد، عمدتا از متان تشکیل شده است. این گاز چنانچه به نسبت معینی با هوا مخلوط شود قابلیت انفجار پیدا میکند.
معادنی که در آنها آزاد شدن گاز زغال از لایهها به داخل حفاریهای معدنی انجام میشود، معادن گازدار نامیده میشوند. در این معادن، ذرات ریز زغال سنگ قابلیت انفجار دارند و بر اثر استخراج به صورت گرد و غبار در فضای معدن پراکنده میشوند.
یکی از نکات مهمی که در این معادن باید رعایت شود، انجام فرآیند گاززدایی است. این فرآیند همان بیرون کشیدن گاز زغال موجود در لایههای زغال سنگ و لایههای اطراف با حفر گمانههای ویژه و انتقال گاز به بیرون از معدن برای کمک به تهویه مؤثر معدن است. همچنین کلیه معادن و کارگاههای آن، اعم از معادن سطحی و زیرزمینی باید قبل از شروع هر نوبت کاری توسط مسئول ایمنی یا نمایندگان وی براساس فرمهای چک لیست ایمنی، بازرسی شوند. مطابق ماده ۳۵۸ آییننامه ایمنی در معادن، دستگاههای گازسنج و اندازهگیری مشخصات هوا باید به طور متناوب طبق دستورالعمل کارخانه سازنده یا دستورالعملی که به تائید مسئول ایمنی یا مسئول فنی معدن رسیده است، توسط افراد آموزشدیده مورد بازدید و کنترل قرار گیرد.
همچنین ماده ۳۸۶ این آییننامه تأکید دارد که مسئولان پیشروی و استخراج در همه معادن زغال سنگ باید مجهز به دستگاه گازسنج باشند و میزان گاز زغال را در شروع و پایان نوبت کاری اندازهگیری و به سرپرست معدن گزارش کنند.
ماده ۳۸۷ نیز تصریح میکند که دستگاههای استخراج مکانیزه زغال سنگ باید مجهز به حسگرهای تشخیص گاز زغال به طور پیوسته باشند و در صورت افزایش گاز زغال، بیش از ۲۵/۱ درصد آن را به طور خودکار خاموش کنند.
بر اساس ماده ۳۹۲، مسئولان اندازهگیری گاز موظف هستند قبل از شروع هر نوبت کاری در محل کار حاضر شده و کارگاهها و محلهای مشکوک را بازدید کرده و درصد گاز زغال را به وسیله دستگاه گازسنج اندازهگیری کنند.
اینها صرفا بخشی از موارد ذکرشده در آییننامه ایمنی معادن بوده که مربوط به عملیات گازسنجی است. حال اگر تنها برخی از این موارد انجام میشد و عملیات گازسنجی به موقع انجام میشد، مسئولان میتوانستند جلوی انفجار و نشت گاز را بگیرند یا حداقل کارگران را از آن دو بلوک خارج میکردند. تعویق فرآیند گازسنجی و چرایی انجام نشدن بهموقع آن میتواند یکی از عوامل مهم رخ دادن این حادثه باشد. چرایی احتراق و انفجار همچنان مشخص نیست. گاز متان اگر به نسبت معینی با هوا مخلوط شود قابلیت انفجار پیدا میکند و انجام ندادن به موقع فرآیند گازسنجی و گاززدایی و نبود تهویه، میتواند یکی از علل بروز انفجار باشد. اما ممکن است دلایل دیگری برای احتراق وجود داشته باشد. در آییننامه ایمنی معادن، چندین ماده در رابطه با ایمنی معدن و مواد منفجره نوشته شده، اما اگر نگاهی به وضعیت معادن ایران انداخته شود، تقریبا بخش بزرگی از این آییننامه رعایت نشده و کسی به ایمنی آنها رسیدگی نمیکند.
بر اساس ماده ۸۴ آییننامه ایمنی در معادن، کلیه قسمتهای دستگاههای حفاری مکانیزه در معدن زغالسنگ که احتمال تولید جرقه در آنها وجود دارد باید قبـل و بعد از هـر نوبت کاری، بازرسی و کنترل شوند و درصورتی که صدمه دیده باشند باید قبل از راهاندازی مجدد اقدام به تعمیر و تعویض آنها شود.
همچنین مطابق ماده ۳۹۷، انجام هر نوع عملی که ایجاد جرقه یا شعله نماید در معادن دارای گاز زغال یا گرد زغال ممنوع است و کلیه تجهیزات و دستگاهها باید ضد جرقه باشند. همچنین در مناطقی که خطر مواجه با حفرههای گاز یا انفجار سنگ وجود دارد باید با حفر چالهای بلند در جهت پیشروی از وجود حفرههای احتمالی آگاه شد و اقدامات ایمنی برای بر طرف کردن خطر تصاعد آنی و انفجار سنگ انجام گیرد.
از همه اینها مهمتر، موضوع رسیدگی نکردن بازرسان و سلب مسئولیت دولت نسبت به بررسی ایمنی معادن خصوصی است.
گویا مسئولان پس از خصوصیسازی این معادن، دیگر مسئولیتی را متوجه خود نمیبینند و بررسی ایمنی معادن و نظارت بر رعایت آییننامه، دیگر برای آنها اهمیتی ندارد. افزایش حوادث در معادن کشور در چندین سال گذشته، گواه این موضوع است.
پیشتر در این معدن، یعنی روز چهارشنبه هفتم شهریور ماه، خروج گاز متان از معدن زغال سنگ پروده طبس منجر به ریزش قسمتی از کارگاه شد. تصاعد گاز متان میتوانست زنگ خطری نسبت به وقوع بحران باشد و مسئولان با بازرسی و نظارت بر این معدن از وقوع انفجار جلوگیری کنند. اما سلب مسئولیتی که مسئولان پس از خصوصیسازی معادن از خود نشان دادند، بسیار عمیقتر از تصور است.
آییننامه ایمنی معادن در حد یک سری خطوط روی کاغذ باقی مانده است. خطوطی که شاید میتوانست جان چندین تن از کارگران معدن طبس را نجات دهد، اما نبود ایمنی لازم، جان آنها را گرفت. مسئولان به جای تسلیت گفتن به خانوادههای جان باختگان، باید نسبت به چرایی رعایت نشدن نکات ایمنی پاسخگو باشند و فکری به حال وضعیت ایمنی معادن ایران
کنند.