اقتصادسرآمد تحلیل می کند؛
«معدن طبس» درس عبرتِ ایران
گروه اقتصاد - مهدی بیرانوند روژمان - طی روزهای گذشته خانواده معدنچیان به دلیل انفجار و نشست گاز در معدن «زغال سنگ طبس» داغدار شدند. پدر، برادر و پسرانی که برای کسب درآمد و تأمین خانواده هایشان جان خود را به خطر انداخته و دل به اعماق زمین می زنند آن هم تنها و تنها برای حقوق ماهیانه ۱۲ ملیون تومان رقمی که در برابر تورم و خرج بازار همانند یک جُک میماند. ظلم صاحبان شرکت، صنایع و معادن به کارگران از دیرباز برای کسب سود بیشتر همیشه جان مردان بی گناه را گرفته است. هربار آنان برای گرفتن حق شان اعتراضی کرده اند عصیان گر و شورشی خطابشان کردند اما صاحبان صنایع و شرکت ها هربار که حق کارگر را ندادند درب اتاق هایشان را بسته و تمامی راه های ارتباطی خود را از دسترس خارج نمودند و یا با خبر کردن نیروی پلیس اعتراض کارگران را پراکنده کردند. آیا این رفتار حرفه ای و درخور زحمات کارگران است؟
معادن دیگر از حادثه معدن طبس
درس عبرت بگیرند
به گزارش اقتصادسرآمد، نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که دقیقا مشابه چنین اتفاقی می تواند برای سایر معادن کشور نیز اگر به فکر ایمن سازی و نوسازی تجهیزات و ماشین آلات خود نباشند، رخ دهد.
به عنوان مثال در مجمع عمومی شرکت زغال سنگ پروده طبس در سال ۱۴۰۲ مقرر شد ۹۰ درصد سود انباشته این سال مالی، بین سهامداران تقسیم شود تا سهامداران به ازای هر سهم مبلغ ۲۲۸۰ ریال سود دریافت کنند.
اولین سوالی که در اینجا مطرح است که اتفاقا صرفا مربوط به این معدن نمی شود و مبتلا به همه معادن و اکثر شرکت های بورسی است، این است که چرا در شرایطی که توسعه و ایمن سازی معادن در بلند مدت سودسازی بیشتری برای سهامداران دارد، تقریبا تمامی سود چنین شرکتهایی در بین سهامداران تقسیم می شود؟
آیا وضعیت کوتاه مدت شاخص بورس و رشد و افت های آن، ارزش چنین فجایعی را دارد که هیئت مدیره شرکتها اقدام به توزیع سود ۹۰ درصدی کنند و بخشی از سود ساخته شده را صرف طرح های توسعه ای و برنامه های پیشرفت صنعت از جمله ایمن سازی و خرید ماشین آلات مدرن نکنند؟
حادثه معدن طبس اتفاقی بود یا انسانی؟
انفجار معدنجوی طبس اتفاقی نبوده که بخواهیم اسم آن را حادثه بگذاریم چرا که چنین اتفاقاتی مسبوق به سابقه نیز بوده است. به عنوان مثال فقط در ۶ ماه ابتدایی امسال، شاهد اتفاقاتی نظیر ریزش معدن شن و ماسه دهاقان اصفهان، ریزش معدن شن و ماسه شازند اراک، ریزش معدن ذغال سنگ آبنیل، حادثه در معدن قلعه شاهین کرمانشاه، حادثه در معدن گل کهر سیرجان و ... بوده ایم. گفتنی است هر اشکال فنی که به عدم ایمن سازی یا عدم توسعه معادن برگردد، مستقیما ریشه آن عدم مدیریت درست سود ساخته شده توسط شرکت ها و هیئت مدیره آنها است.
اگرچه دبیر انجمن زغال سنگ ایران اعلام کرد که این معدن طبس به صورت تعاونی اداره میشده و سهامداران آن عمدتاً کارگران معدن بودند و این معدن به صورت مستقل اداره میشد و هیچ یک از شرکتهای بزرگ و بورسی سهامدار آن نبودند.
اما لازم به ذکر است این معدن ذغال سنگ با وسعت بیش از ۳۰ هزار کیلومتر مربع و ذخیره اکتشافی ۷۵.۲ میلیارد تن زغال سنگ کک شو و حرارتی از بزرگترین منابع زغالی ایران محسوب میشود که این حادثه، گذشته از تلفات جانی، خسارات زیادی به صنایع کشور از جمله فولاد وارد کرد.
چرا حقوق کارگران معدن منصفانه نیست؟
نکته ی مهمی که باید به آن اشاره کرد، عدم تناسب بین سودسازی شرکت با حقوق کارگران آن است. در واقع اگر نگاهی عدالت محور و البته اسلامی به چنین پروژه هایی داشته باشیم، کارگران معادن باید در محصول شریک باشند نه اینکه صرفا به عنوان ابزار تولید در اختیار مالکان (سهامداران) معدن قرار بگیرند.
لازم به ذکر است بررسی ها نشان می دهد خالص دریافتی یک کارگر در عمق ۷۰۰ متری، در سال گذشته فقط ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده و حق سختی کار معدن نیز حدود ۶۰۰ هزار تومان است.
شاید ریشه این حقوق های کم، به همان تفکری برگردد که یکی از راه های مقابله با تورم را سرکوب دستمزد عنوان می کنند و هر سال های و هویشان در زمان تعیین دستمزدها بلند می شود که افزایش حقوق ها منجر به تورم می شود.
آیا معدن زغال سنگ پروده طبس عملیات ایمن سازی خود را تکمیل کرده بود؟
در گزارش عملكرد اين شركت در سال مالي گذشته، بخشي نيز به موضوع آلودگي معدن به انواع گازهاي مونوكسيد كربن، دياكسيدكربن و اكسيدهاي نيتروژن و گوگرد اختصاص پيدا كرده است. فعاليتهاي معدنكاري مانند حفاري، انفجار، حركت ماشينها در جاده، تجمع و حمل و نقل و جابهجايي زغالسنگ، غربالگري و واحدهاي تفكيك و جداسازي زغالسنگ، منبع عمده پراكنده شدن ناپايدار مواد معلق و گاز متان هستند.
در معدنكاري زيرزميني، گرد و غبار از دپوهاي زغال سنگي و دمپهاي باطله پراكنش پيدا ميكنند كه در اين ميان پراكندگي مونوكسيد كربن، دياكسيدكربن و اكسيدهاي گوگرد و نيتروژن به دليل خودسوزي زغالسنگ و نشت گاز متان از لايهها و رگههاي زغالي بيشتر است. اما نكته جالب توجه اينكه شركت زغال سنگ پروده در گزارش عملكرد خود عنوان كرده: «تجهيزات استاندارد زهكشي و بهرهگيري گاز معدن، قبل از آغاز فعاليت معدنكاري در نظر گرفته شده است.» اين شركت اضافه كرده كه علاوه بر اين اقدام «با مشاركت پژوهشكده صنعت نفت، در خصوص امكانسنجي توليد برق و حرارت، اقداماتي صورت گرفته است.» همچنين «درباره كنترل گرد و غبار با كمك بخش فني كارخانه، اقداماتي در اين خصوص صورت گرفته است.»
البته چيزي كه اين شركت عنوان كرده يك گزارش رسمي و روي كاغذ است. انفجار اخير بلوكهاي مختلف زغال سنگ كه بيش از همه به موضوع تجمع گاز متان مرتبط دانسته ميشود را ميتوان به حساب اين گذاشت كه اينها فقط گزارشي بوده كه به امضاي هياتمديره رسيده و اگر خلاف چنين چيزي اثبات شود، افكار عمومي منتظر پاسخ درست مديران زغالسنگ پروده است.
اين موضوع را هم بايد اضافه كرد كه در «كاتالوگ معرفي اين شركت» كه روي وبسايت آن قرار گرفته، از «سيستم زهكشي متان جهت استحصال گاز معدن» به عنوان زيرمجموعه «تجهيزات معدني» اين شركت ياد شده است اما مشخص نيست پيمانكار اين سيستم چه شركتي بوده و چه كاركردي داشته كه چنين فاجعهاي را به دنبال داشته است؟