«فیلترینگ» هم چوب خوردن پیاز و هم پرداخت جریمه
غلامرضا مصدق - از فحوای کلام رئیس جمهور محترم و وزیر ارتباطات چنین بر میآید که وعده رفع فيلترينگ به صخره سخت برخورد كرده و فعلاً خبری از رفع آن نیست. آقای رئیس جمهور یقه فیلترشکنان را چسبيده، آقای وزیر ارتباطات هم به دنبال اینترنت طبقاتی است!. مشکل فیلترشکن فروشان، نعل به نعل مربوط به خودِ فیلترینگ است و اگر فیلترینگ نباشد، فیلترشکن فروشی هم در کار نیست، فیلترینگ طبقاتی هم از آن حرفهاست. امروزه ضرورت استفاده همگانی از اینترنت، به جائي رسيده كه کاربر دانشگاهی و غیردانشگاهی نمیشناسد، مثل ضرورت استفاده همگانی از برق، تلفن، راه، وسائط نقلیه، خدمات بهداشتی - درمانی و غیره است، که با هیچ منطقی قابل طبقاتی شدن با ظاهر قانونی نیست و فقط صورت جدیدی از آپارتاید است.
بر اساس يك قائده اقتصادي، هزينهِ هر سيستم كنترلي، بايد از منافع آن كمتر باشد و الا ايجاد و هزينه كردن براي آن سيستم، عين بلاهت است. مثلاً اگر قرار باشد، براي جلوگيري از هدر رفت ١٠٠ ليتر آب كه ارزش اقتصادي آن ١٠ هزار تومن است، سيستمي با هزينه ٢٠ هزار تومن براي جلوگيري از نشت ١٠٠ ليتر آب ايجاد كنيم، عاقلانه اين است كه بگذاريم ١٠٠ ليتر آب هدر برود. حال اگر براي جلوگيري از نشت آب مذكور ۲۰ هزار تومن هزينه كرديم و به عينه ديديم مانع از هدر رفتن حتي يك ليتر آب هم نشديم، ادامه ي كار اين سيستم كنترلي پرهزينه اما با نتيجه صفر، عين بلاهت اندر بلاهت است.
تلگرام، واتس آپ، یوتیوب، اینستاگرام، اسپاتیفای ، گوگل پلی، ویز، تیک تاک و … در ایران فیلتر شده اند! اما دهها میلیون ایرانی و به عبارت بهتر بجز، نوزادان، سالخوردگان و بیسوادان، تقریباً همه آحاد مردم با صرف هزينه و اعصابي داغون به مدد فيلترشكن در اين شبکهها و پلتفرم ها حضور دارند، پیدا کنید پرتقال فروش را!!. از عجايب روزگار اینکه مسئولان محترمی که تصمیم گیر و مدافع فیلترینگ هستند، همگي و بدون هر گونه شرمساري در اين شبكهها و پلتفرمهای فيلتر شده حضور فعال دارند، البته اين بزرگواران مجبور به خريد فيلتر شكن براي دسترسي به اينترنت كم سرعت ويژه رعايا نيستند، چون از اينترنت بدون فيلترينگ و پر سرعت استفاده مي كنند.
اینکه چرا فیلترینگ با هزینه سرسام آور مادی و معنوی و با خروجی تقریبا صفر پا برجاست و اصرار عجیبی بر ادامه این سیاست کاملاً شکست خورده وجود دارد با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست. حتی مغزهای با ضریب هوشی بالای ۱۵۰ برای تحلیل این سیاست پر هزینه اما بی فایده گریپاچ می کنند. جالب است که از خيل مشكلات عديده ما، فيلترينگ تنها مشكلي است كه رفع آن نيازمند صرف هزينه و زمان نيست، با زدن يك دكمه در كسري از ثانيه قابل رفع است.
به كسي گفتند، بين خوردن سه من پياز يا خوردن صد ضربه چوب یا پرداخت صد سکه جریمه يكي را انتخاب كن، طرف با خود فكر كرد صد سکه رقم خیلی زیادی است و صد ضربه چوب هم خیلی دردناک است پس خوردن سه من پياز را انتخاب کرد، هنوز یکی دو پياز نخورده بود که متوجه شد توان خوردن سه من پیاز را ندارد، پس قبول كرد صد ضربه چوب را بزنند. اما هنوز سه ضربه چوب نخورده بود که درد ناشی از ضربات او را به جایی رساند که صد سکه را بپردازد و خلاص شود!. حالا حکایت فیلترینگ در کشور ما هم بهترين مصداق اين ضرب المثل تاريخي است.