printlogo


«خلیج فارس» در گذر تاریخ؛ « روزنامه دریایی سرآمد» بررسی می‌کند
نگاهی به موقعیت تاریخی خلیج فارس

گروه دانش دریا - مهدی بیرانوند روژمان - خلیج فارس «پارس» سومین خلیج بزرگ جهان روای حکایت‌های تاریخی از دوران پیشدادیان تا عصر حاضر یکی از شاهراه‌های استراتژیک مهم دنیا محسوب می‌شود. خلیجی که همیشه برای ساکنانش برکت داشته و دارد. کشورهای حاشیه خلیج فارس از این موقعیت شاید بیشترین سود تجاری را برده باشند. اما سرزمین ایران که بیشترین مرز آبی را از این خلیج مهم دارد شاید بهره تجاری – گردشگری کمتری برده باشد. اما دلیل این مسئله چه عواملی می‌تواند باشد؟!  سوءمدیریت و بدسلیقگی در امور گردشگری و گردشگری دریایی و تجارت غیرنفتی - گازی شاید یکی از مهم ترین عوامل این موضوع باشد. 
به گزارش روزنامه دریایی سرآمد، طبق آخرین برآوردها حوزه خلیج فارس در حدود ۷۳۰ میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت و بیش از ۷۰ تریلیون مترمکعب ذخیره گاز طبیعی را در خود جای داده است.
همچنین، خلیج فارس از نظر منابع طبیعی از غنی‌ترین پهنه‌های آبی جهان است. علاوه بر نفت و گاز، مروارید، فسفات، گوگرد، مرجان، انواع ماهی‌ها و میگو از جمله ثروت‌های خلیج فارس محسوب می‌شوند. یکی دیگر از ویژگی‌هایی که باید به آن اشاره کرد، آب‌های گرم خلیج فارس و جزایر آن است که صدف‌های رنگارنگی در آن یافت می‌شود و مرواریدهای زیبایی در قلب این صدف‌ها نهفته است. همه ساله بسیاری از این صدف‌ها به نقاط مختلفی از جهان صادر می‌شود. این ویژگی‌ها خلیج فارس را به یکی از مهم‌ترین و البته حساس‌ترین نقاط جهان تبدیل کرده که از نام تا منابع آن همواره محل بحث و مناقشه میان کشورهای منطقه و حتی سایر کشورهای جهان بوده است.

نگاهی به موقعیت تاریخی خلیج فارس
خلیج فارس (یا شاخاب پارس) آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه‌جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۷,۴۷۳ کیلومتر مربع است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هادسون سومین خلیج بزرگ جهان به شمار می‌آید. زمین‌شناسان معتقدند که در حدود پانصد هزار سال پیش، صورت نخستین خلیج فارس در کنار دشت‌های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت. خلیج فارس در آغاز، بسیار پهناور بوده است به ‌طوری ‌که تا اواخر دوره سوم زمین‌شناسی، بیشتر جلگه‌های برازجان، بهبهان و خوزستان ایران تا کوه‌های زاگرس، زیر آب بوده‌اند. خلیج فارس در ۲۴ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریا‌های آزاد مرتبط است. از بین کشور‌های همسایه خلیج فارس، کشور ایران بیشترین مرز آبی مشترک را با خلیج فارس دارا است. طول مرز آبی کشور ایران با خلیج فارس، با احتساب جزایر آن در حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و بدون احتساب جزایر در حدود ۱۴۰۰ کیلومتر است. طول خلیج فارس از تنگه هرمز تا آخرین نقطه پیشروی آن در جهت غرب حدود ۸۰۵ کیلومتر است. عریض‌ترین بخش خلیج فارس ۲۹۰ کیلومتر است. عمیق‌ترین نقطه خلیج فارس با عمق ۹۳ متر در ۱۵ کیلومتری تنب بزرگ و کم‌عمق‌ترین نقطه آن با عمقی بین ۱۰ تا ۳۰ متر در سمت غرب است.
آب و هوای خلیج فارس خشک و نیمه استوایی است. در تابستان دما گاهی تا ۵۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسد و میزان تبخیر بیشتر از میزان آب‌های وارده می‌شود. در زمستان دما تا سه درجه سانتی‌گراد هم گزارش شده‌ است. در عین شوری زیاد آب خلیج فارس، ۲۰۰ چشمه آب شیرین در کف و ۲۵ چشمه آب کاملا شیرین در سواحل آن جریان دارند که منشا همگی آن‌ها از کوه‌های زاگرس در ایران است. نام تاریخی این خلیج، در زبان‌های گوناگون، ترجمه عبارت «خلیج فارس» یا «دریای پارس» بوده‌ است. همچنین در تمام سازمان‌های بین‌المللی نام رسمی این خلیج، «خلیج فارس» است. اما برخی از کشور‌های عربی آن را به نام جعلی خلیج ع.ر.ب.ی یا به‌سادگی «خلیج» می‌نامند. سازمان آب‌ نگاری بین‌المللی از نام «خلیج ایران» برای این خلیج استفاده می‌کند. 
اسناد زیادی در مورد خلیج فارس وجود دارد؛ به‌اندازه‌ای که حتی صدها کتاب برای نمایش آن‌ها کافی نخواهد بود. این منطقه برای نیروهای استعماری سابق نقش حیاتی و ضروری داشته است، چراکه از این طریق سلاح‌هایشان را به منطقه می‌فروختند و در عوض منابع غنی‌ از نفت و گاز این کشورها را می‌گرفتند که تهدیدی هم برای صلح جهانی بود.
تغییر این نام غیرمتمدنانه و غیرعلمی است و با بخشنامه سازمان ملل متحد، به‌عنوان بالاترین منبع قانونی جهان، ‌در تضاد است. باید از هر نام دیگری برای خلیج فارس اجتناب شود، چراکه نام جغرافیایی استاندارد آبراه بین ایران و عربستان «خلیج فارس» است.

موقعیت استراتژیک خلیج فارس 
خلیج فارس از جنبه های گوناگون دارای ویژگی های متمایزی در مقایسه با دیگر مناطق آبی و خشکی های جهان است که به آن جایگاه و برجستگی های فوق العاده ای بخشیده است. خلیج فارس نقش خود را به عنوان شاهراه بازرگانی از روزگاران باستان آغاز کرد. از هنگام گسترش رقابت های سیاسی استراتژیک قدرت های اروپایی، منطقه خلیج فارس به عنوان یک شاهراه بازرگانی مهم و حلقه ای پر اهمیت در زنجیره استراتژی آنان مورد توجه قرار گرفت.  امروزه جایی در جهان وجود ندارد که تمامی توجهات را به یک نقطه و با علایقی یکدست متوجه کند و در حال حاضر برای سلامت اقتصادی و ثبات جهان، جایی به اهمیت خلیج فارس وجود ندارد. خلیج فارس با منابع طبیعی و معدنی فراوان خود دیگر نه تنها بخاطر ایفای نقش ارتباط دهندگی یک بزرگراه تجاری میان شرق و غرب جهان، بلکه به عنوان یکی از ۲ سر انتهایی در مبادلات اقتصادی جهان به شمار می آید.
ارزش فزاینده آن نیز باعث بروز برخی اختلافات و منازعات اقتصادی و به خصوص سیاسی شده است. منطقه ای نفت خیز که از مهمترین مناطق تامین نفت جهان محسوب می شود. خلیج فارس بیشترین خط ساحلی را با ایران دارد، یعنی از دهانه فاو گرفته تا تنگه هرمز جزو مناطق ساحلی ایران محسوب می شود. همانطور که مورخان در کتاب های تاریخی نوشته اند، وسعت خلیج فارس به موصل و کرکوک می رسیده یعنی در آن زمان هنوز عراق شکل نگرفته و اصلا سرزمین خشکی به نام عراق وجود نداشت به گونه ای که در کتاب های تاریخی آمده است تا پیش از حمله اسکندر به ایران کشتی های تجاری و... در شوش لنگر می انداختند. در خصوص نام خلیج فارس همچنان که اسناد تاریخی نشان می دهد و در منابع تاریخی هم موجود است، این منطقه از همان ابتدا و از گذشته با عنوان خلیج فارس مطرح بوده است. در حالی که امروزه برخی از کشورهای غربی و منطقه‌ای که حتی برخی از آنها سابقه تاسیس شان به ۶۰ سال هم نمی رسد، تلاش گسترده ای به کار می برند تا یک نام جعلی را که همان خلیج عربی و فاقد استنادات تاریخی و استدلال های منطقی است، برای خلیج فارس در محافل و  مجالس بین المللی به کار گیرند و تثبیت کنند.
سازمان ملل و دیگر رژیم های بین المللی و قراردادهای بین المللی از جمله حقوق دریاها نیز اعلام کرده که غیر از عنوان خلیج فارس نام دیگری را نمی شناسد. مهمترین موردی که باعث اهمیت فوق العاده خلیج فارس شده و حتی سبب دست اندازی و طمع ورزی قدرت های بزرگ نسبت به آن شده، وجود ذخایر طبیعی به خصوص نفت است به گونه ای که نام خلیج فارس مساوی با نفت شده است.
دنیا در حال حاضر برای تامین ۶۵ درصد نیازهای نفتی خود به خلیج فارس متکی است و این منطقه غیر از نفت، قریب ۳۰ درصد ذخائر گاز جهان را نیز در خود جای داده و مهم ترین موردی که باعث اهمیت فوق العاده خلیج فارس و حتی سبب دست اندازی و طمع ورزی قدرت های بزرگ به آن شده، وجود این ذخائر طبیعی است. افزون بر این، خلیج فارس همچنین یکی از مناطق مهم راهبردی دنیا محسوب می شود و یکی از دلایل اهمیت راهبردی آن وجود تنگه هرمز است. تنگه هرمز گذرگاهی هلالی شکل که خلیج فارس را به دریای عمان متصل می کند و در میان یازده تنگه دنیا، مهم ترین آنها محسوب می شود که برای قدرت های بزرگ، جایگاه اقتصادی و راهبردی زیادی دارد.
از دیگر موارد اهمیت خلیج فارس، بعد نظامی و راهبردی است. از نظر نظامی وجود پایگاه های متعدد دریایی، هوایی و زمینی در منطقه خلیج فارس که بیشتر متعلق به کشورهای آمریکا و انگلیس هستند و همچنین حضور ناوهای جنگی کشورهای غربی بخصوص آمریکا در آب‌های خلیج فارس اهمیت نظامی و راهبردی این منطقه را نمایان می سازد. جنگ نفت کش ها که در جریان جنگ ایران و عراق رخ داد، یکی از عوامل حضور نظامی کشورهای غربی بویژه آمریکا در خلیج فارس شد.

موقعیت مهم خلیج فارس در تامین انرژی جهان 
افزایش مصرف انرژی در جهان، همزمان با افول ذخایر نفتی دیگر نقاط جهان روز به روز بر جایگاه خلیج فارس به عنوان اصلی ترین مرکز تأمین انرژی می افزاید. منطقه خلیج فارس با وجود حضور چشمگیر در بازارهای جهانی انرژی که ناشی از در اختیار داشتن ۶۲ درصد از منابع نفت و ۴۰ درصد از منابع گاز جهان است، هنوز به موقعیت متناسب با توان بالقوه خود دست نیافته و با وجود تلاش موجود برای کاهش وابستگی صنعت و اقتصاد جهانی به نفت، آمارها از افزایش تقاضای جهانی برای این حامل انرژی حکایت دارد. در این میان، ایران با قرار گرفتن در میان ۲ حوزه سرشار از انرژی یعنی هارتلند خلیج فارس و دریای خزر به عنوان پلی میان این ۲ منطقه از جایگاه ویژه ای در مناسبات استراتژیک و ژئوپولیتیک انرژی، بویژه در منطقه خلیج فارس برخوردار است. موقعیت ممتاز استراتژیک تنگه هرمز، دهانه خلیج فارس و ذخیره گاه منابع بزرگ انرژی نفت و گاز از مهمترین جنبه های اهمیت خلیج فارس به شمار می رود. برای دهه‌های متمادی کشورهای خلیج فارس به خاطر منابع عظیم نفت و گاز جزو مهمترین تأمین کنندگان انرژی در دنیا لحاظ شده‌اند. از اینرو، وجود ذخایر سرشار انرژی در منطقه خلیج فارس، امنیت جهانی بویژه در بُعد اقتصادی را به امنیت این منطقه پیوند زده است. طبق آخرین برآوردها، حوزه خلیج فارس در حدود ۷۳۰ میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت و بیش از ۷۰ تریلیون مترمکعب ذخیره گازطبیعی را در خود جای داده و چنین ذخایری این منطقه را به بزرگترین مخزن انرژی در جهان تبدیل کرده است. در حال حاضر نفتی که در ۶ کشور ایران، عربستان سعودی، عراق، کویت، امارات و قطر تولید می شود، بیش از۲۰میلیون بشکه در روز است. در حالیکه کل نفت خامی که در جهان تولید می شود، حدود ۸۲ میلیون بشکه در روز است. بنابراین، نفت خلیج فارس حدود ۲۵ درصد از نفت جهان را تأمین می کند. افزایش اهمیت جایگاه منطقه خلیج فارس در استراتژی های جدید انرژی، ناشی از ۲ موضوع افزایش مصرف و تقاضا برای نفت خام و کاهش ذخایر نفت حوزه هایی چون دریای شمال، آمریکای مرکزی و حوزه دریای کارائیب است. برپایه پیش بینی ها، حداقل در ۲۵ سال آینده نگاه های جهانی به منطقه خلیج فارس دوخته خواهد شد. هر چند اکنون کشورهای صنعتی می کوشند تا با یافتن جایگزین های دیگری چون نفت روسیه و حوزه خزر از وابستگی خود به منابع خلیج فارس بکاهند اما در همان حال توجه دارند که دوام منابع انرژی در روسیه، خزر و دیگر نواحی جهان در مقایسه با منابع انرژی خلیج فارس پایدار نخواهد بود.

ریشه تاریخی غفلت های مدیریتی در استفاده از موقعیت اقتصادی – گردشگری خلیج فارس
دستورالعمل حاکم بنادر خلیج فارس که به سال۱۳۱۹ ق به دستخط وزیر امور خارجه وقت، میرزا نصر‌الله‌خان مشیرالدوله و به احتمال زیاد به دستور امین‌السلطان نوشته شده و بعد از توشیح مظفرالدین‌شاه برای رضاقلی‌خان مافی – سالار معظم – حکمران بنادر فارس ارسال شده است، یکی از اسناد مهم و ارزشمند به جای مانده از دوره قاجار درباره اهمیت و جایگاه خلیج‌فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران از نگاه دولتمردان قاجار به حساب می‌آید.   این سند مهم در سال‌های گذشته به نام «دستورالعمل حکومت بنادر فارس» به‌صورت کتاب نیز به چاپ رسیده که متاسفانه اشتباهات فاحشی در بازخوانی آن اتفاق افتاده است.  صادرکنندگان این دستورالعمل در چندجا ضمن پرداختن به اهمیت تاریخی خلیج‌فارس و بنادر و جزایر آن در سرنوشت تاریخی ایران، به دلایل غفلت و بی توجهی به این منطقه مهم و استراتژیک نیز پرداخته‌اند. در بحث راجع به اهمیت خلیج‌فارس که آمده: «هر ثروتی که می‌تواند وارد خاک ایران و نصیب ایرانیان شود» یا «هر ضرر و صدمه‌ای هم که دولت ایران ممکن است دچار آن بشود» غالبا از طریق خلیج‌فارس و بنادر و جزایر آن است، مهم‌ترین علت ضعف و ناتوانی ایران در این منطقه سوق‌الجیشی، سوءتدبیر حکام و ماموران محلی معرفی شده است. در جایی دیگر درخصوص سوءاستفاده برخی از حکام قبلی به‌خاطر دریافت بودجه و مخارج اضافی از دولت به علت حساسیتی که روی این بنادر و جزایر وجود داشته، انتقاد شده است: «هر حادثه که در بنادر و جزایر خلیج‌فارس افکار سیاسیه و خزانه مالیه یا قوای عسکریه دولت را مشغول کرد، همانا به سبب غفلت و کوتاهی و مسامحه و سوءتدبیر حکام و ماموران محلیه بود.»  در بحث اهمیت تنگه هرمز نیز با ذکر این نکته که: تنگه هرموز تنگه‌ای است که به قوت آنجا می‌توان مملکت ایران را از تطاول دول حفظ کرده و اهمیت آن به مراتب از بنادر عباسی و لنگه بیشتر است، ضمن انتقاد از «ماموران و حکام بنادر فارس» به علت کوتاهی کردن در حفظ و مراقبت از «استحکامات قدیمیه و محدود کردن کاربرد تنگه هرمز تنها به صدور برات و وصول وجهه که آن هم درست و بجا هزینه نمی‌شود، علت کم‌توجهی به تنگه هرمز، کمبود بودجه و منابع مالی دولت عنوان شده است.»
هرچند که صادرکنندگان این دستورالعمل دلایل اصلی بی‌توجهی و ناتوانی ایران در خلیج‌فارس را به دو عامل سوءتدبیر حکام و ماموران محلی و کمبود منابع مالی دولت نسبت داده‌اند؛ اما شواهد و مدارک موجود نشان می‌دهد که دلایل این امر فراتر از این دو عامل است. دلایل اصلی این غفلت را باید نخست در ضعف حکومت مرکزی و نبود یک ساختار و سازمان اداری منسجم و کارآمد دانست که خود این افراد در رأس آن قرار داشتند. عامل دیگر کم‌توجهی و نبود آگاهی و شناخت کافی از موقعیت و اهمیت سیاسی اقتصادی بنادر و جزایر خلیج‌فارس در میان اغلب سلاطین و دولتمردان قاجار بود.
عامل بعدی فساد و بی‌کفایتی حکام بنادر و نبود ثبات مدیریت در بنادر بود. به نوشته سدیدالسلطنه از زمان تاسیس حکومت بنادر (۱۲۹۹ ق) تا زمان مشروطیت، هفده نفر در بندر عباسی به حکومت رسیده‌اند که این مساله می تواند به نوعی نشان‌دهنده نبود ثبات در حکومت بنادر باشد.  عامل مهم دیگر که در اسناد زیاد به آن اشاره شده است، مشخص نبودن محدوده اختیارات حکمران بنادر و از طرفی تعدد مراکز تصمیم گیری – تهران، فارس، لار، بوشهر – و تداخل وظایف کارگزاران سیاسی، و اداری و مالی مستقر در بنادر بوده است. البته باید به این عوامل ضعف نیروی دریایی و نداشتن کشتی و ناوگان دریایی قدرتمند در خلیج‌فارس و نهایتا حضور کشورهای استعمارگر خارجی به‌ویژه انگلستان و سیاست استعماری آنها در منطقه را نیز افزود. تعابیر مشیرالدوله  از خلیج‌فارس و بنادر و جزایر جنوب با عناوین «اهم مناطق مملکت ایران» و «دروازه دولت ایران» و تاکیدات ایشان بر موضوعات و مسائلی همچون موقعیت، جایگاه و نقش اساسی بنادر و جزایر خلیج‌فارس و تنگه هرمز در سرنوشت تاریخی حکومت‌های ایران، نشان از آگاهی و شناخت صادرکنندگان این دستورالعمل از اهمیت و جایگاه تاریخی بنادر و جزایر خلیج‌فارس دارد. همچنین توجه به کنسول‌خانه‌ها و چگونگی روابط خارجی با دول منطقه و سایر دول بیگانه، توصیه به حکمران بنادر درخصوص همکاری و مشاوره با کارگزاران امور خارجه و رسیدگی به امور تذکره و گمرک بنادر، جلوگیری از استملاک در خاک بنادر و مراقبت از کشتی پرسپولیس از مسائل و موضوعات مهم خلیج فارس و وظایف حکمران بنادر در این دوره بوده است. صادرکنندگان این دستورالعمل دلایل اصلی بی‌توجهی و ناتوانی ایران در دریای فارس را به دو عامل کمبود منابع مالی و سوء‌مدیریت حکام و ماموران محلی نسبت داده‌اند؛ اما به نظر می‌رسد که عوامل اصلی این ضعف، بی‌توجهی و غفلت را باید در نبود آگاهی و نداشتن شناخت کافی از موقعیت و اهمیت استراتژیک بنادر و جزایر خلیج‌فارس در میان اغلب سلاطین و دولتمردان قاجاری، فساد و بی‌کفایتی برخی از حکام بنادر و سازمان اداری ناکارآمد قاجار، تعدد مراکز تصمیم‌گیری و نبود ثبات مدیریت در بنادر، حضور کشورهای استعمارگر خارجی مانند انگلستان و سیاست استعماری آنها در منطقه و ضعف نیروی دریایی و کشتیرانی ایران در خلیج‌فارس دانست.

موقعیت مهم ترانزیتی خلیج فارس 
موقعیت ژئوپلیتیک کشور در منطقه و جهان و موقعیت ممتاز در منطقه خاورمیانه و مجاورت با منطقه استراتژیک خلیج‌ فارس و تنگه هرمز و واقع شدن در محل عبور کریدورهای مهم شمال-جنوب و شرق-غرب از پهنه سرزمین و وجود شبکه‌های گسترده راه و راه‌آهن در کشور، قابلیت بسیار بالایی را در توسعه ظرفیت‌های رشد اقتصادی از طریق دریا به‌ویژه توسعه حمل‌ونقل دریایی، توسعه صنعت گردشگری دریایی، توسعه شیلات، توسعه صنایع نفت و گاز دریایی، توسعه صنایع دریایی و غیره فراهم کرده است. ایران از جمله کشورهایی است که با توجه به تعدد کشورهای محصور در خشکی واقع در همسایگی خود و نزدیک‌ترین موقعیت جهت اتصال و پیوند کارکردی بین شرق-غرب جهان از مزایای ترانزیتی دریا-دریا، دریا-خشکی و خشکی-دریا به‌ویژه برای همسایگان بهره‌مند است و می‌تواند از این مزیت به‌نحو مطلوب استفاده کند. در شمال ایران هم دریای خزر که بهترین پل ارتباطی میان کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، اروپای شرقی و شمالی است می‌تواند نقش مهمی در تجارت میان این کشورها ایفا کند.
قطعا بهره‌مندی لازم، مناسب، شایسته و رقابت‌مندانه از این فرصت‌ها و از موقعیت استثنایی دریایی کشور جهت کمک به رونق، توسعه، پیشرفت و بالندگی پایدار کشور برای نسل کنونی و نسل‌های آینده، رسالتی تاریخی و تعهدی ملی را متوجه این بخش کرده است که انجام آن، نیازمند عنایت جدی‌تر تصمیم‌گیران ارشد نظام به حوزه دریا و انجام برنامه‌ریزی‌های هوشمندانه است. با افزایش توجهات در دهه‌های اخیر، اقیانوس‌ها و دریاها به‌عنوان یک «پیشران اقتصادی» برای توسعه و رشد شناخته می‌شوند؛ به‌طوری که بسیاری از کشورها مدت‌ها است در حال برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌های مرتبط با بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت دریا و فعالیت‌های دریایی به‌عنوان یک پیشران اقتصادی هستند.
در قرن ۲۱، بسیاری از کشورهای دریایی، ارزش دریاها و سواحل خود را مورد ارزیابی قرار داده و راهبردهای توسعه‌ای و حفاظت از این منابع را پایه‌گذاری کرده‌اند. در ادبیات اجرایی و علمی جهان کم‌کم «مفهومی اقتصادی از دریا» شکل گرفت که با تعابیر مختلفی همچون «صنایع اقیانوسی»، «صنایع دریایی»، «فعالیت‌های دریایی»، «بخش دریایی»، «اقتصاد آبی» و «اقتصاد دریا» از آن یاد می‌شود.
امروزه به لحاظ منافع متنوع، منابع گوناگون و قابلیت‌های منحصربه‌فردی که دریا در اختیار انسان قرار می‌دهد، فعالیت‌ها و رشته ‌فعالیت‌های آبی و دریایی در عرصه‌های مختلف اعم از شیلات و ماهی‌گیری، حمل‌ونقل دریایی، صنایع دریایی، معادن دریایی، منابع نفت و گاز دریایی، انرژی‌های دریایی، گردشگری دریایی، تفریحات و ورزش‌های دریایی، تسلیحات، دفاع و امنیت دریایی و دریاپایه بسیار متنوع و گسترده شده است.
گسترش فزاینده رفاه بشری و توسعه شتابان و روزافزون ابعاد کیفیت زندگی جوامع انسانی، به‌سبب افزایش توانایی نوع بشر در بهره‌مندی هرچه بهتر و بیشتر از منابع، فرصت‌ها و امتیازات دریا است و مجموعه منافع، ویژگی‌ها و امتیازات دریا به‌قدری گسترده، با اهمیت و تعیین‌کننده است که از دوران کهن تا کنون مساله تسلط مقتدرتر و بهره‌مندی بیشتر از دریا، عامل اصلی و انگیزه محوری انواع رقابت‌ها بین ابناء مختلف بشر و اقوام گوناگون بوده است.