printlogo


 «روزنامه دریایی سرآمد» اهمیت اقتصادی دریای  چین جنوبی بررسی می کند؛
پنج دلیل اختلاف  در دریای چین جنوبی

آینده رقابت در دریای چین جنوبی
گروه بین الملل-توحید ورستان - درگیری‌ها در دریای چین جنوبی با ادعاهای ارضی و مشارکت در فعالیت‌های نظامی منطقه، به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. این اختلافات ثبات در منطقه را تهدید می‌کند که گهگاه به درگیری منجر می‌شود. اهمیت استراتژیک دریای چین جنوبی به عنوان یک آبراه حیاتی برای تجارت جهانی، اهمیت ثبات منطقه‌ای و امنیت دریایی را افزایش می‌دهد. از آنجایی که ایالات متحده برای انتخابات آتی خود آماده می‌شود، دموکرات‌ها حرکتی چشمگیر انجام داده و متعهد شده‌اند که ۵۰۰ میلیون دلار برای تقویت قابلیت‌های نظامی فیلیپین اختصاص دهند که نشان دهنده یک نمایش قوی از همبستگی است. انتخابات آتی آمریکا مجموعه‌ای از بحث‌ها را بین دو حزب دموکرات و جمهوری خواه باز می‌کند. برای دموکرات‌ها، تنش‌های دریای چین جنوبی تهدیدی برای حاکمیت کشورهای منطقه و فضای دریایی گسترده اقیانوس هند و اقیانوس آرام است. تصمیم آن‌ها برای تامین بودجه قابل توجه در پاسخ به درخواست مانیل، به عنوان گامی در جهت نظامی‌سازی منطقه دریای چین جنوبی تلقی می‌شود. این اقدام سؤالات مهمی را در مورد پیامدهای آن برای منطقه و اقیانوس هند و اقیانوس آرام ایجاد می‌کند. 

اهمیت توافقنامه دفاعی فیلیپین
 و ایالات متحده
به گزارش اقتصادسرآمد مرکز آنکسام آورده است: نگرانی‌ها پس از مذاکرات مانیل در مورد فعال‌سازی بالقوه حمایت نظامی مستقیم آمریکا بر اساس معاهده دفاع متقابل فیلیپین-ایالات متحده (MDT) در سال ۱۹۵۱ افزایش یافت. فیلیپین و ایالات متحده یک اتحاد راهبردی طولانی مدت دارند که به امضای معاهده دفاع متقابل در سال ۱۹۵۱ برمی‌گردد. این توافقنامه هر دو طرف را متعهد می‌کند در صورت حمله مسلحانه به قلمرو یا نیروهای مسلح از یکدیگر حمایت کنند. این ائتلاف به عنوان سنگ بنای سیاست امنیتی فیلیپین عمل می‌کند و به این کشور بازدارندگی قابل توجهی در برابر تهدیدات خارجی و تقویت قابلیت‌های دفاعی آن ارائه می‌دهد. از منظر ژئوپلیتیک، اتحاد فیلیپین و ایالات متحده به چند دلیل مهم است. اول، این کشور به عنوان یک وزنه تعادل در برابر نفوذ و قدرت فزاینده چین در منطقه آسیا و اقیانوسیه، به ویژه در دریای چین جنوبی عمل می‌کند. ایالات متحده به عنوان یک قدرت نظامی و متحد دیرینه فیلیپین، نقش کلیدی در جلوگیری از تنش احتمالی و حفظ ثبات در منطقه ایفا می‌کند. واشنگتن تعهدات منطقه‌ای را برای منافع امنیتی خود حیاتی و بخشی از استراتژی ژئوپلیتیکی گسترده در راستای مقابله با ظهور چین و تضمین یک هند و اقیانوس آرام آزاد می‌داند. اتحاد با ایالات متحده همچنین امکان دسترسی فیلیپین به فناوری پیشرفته نظامی، آموزش و قابلیت‌های اشتراک اطلاعات را فراهم می‌کند و توان دفاعی و قابلیت همکاری با نیروهای آمریکایی را افزایش می‌دهد. این امر به ویژه برای فیلیپین که با چالش‌های امنیتی مختلفی از جمله اختلافات ارضی، تروریسم و بلایای طبیعی مواجه است، اهمیت راهبردی دارد. 

اهمیت اقتصادی دریای چین جنوبی
در این زمینه، اهمیت استراتژیک دریای چین جنوبی به عنوان یک آبراه حیاتی برای تجارت جهانی، ثبات منطقه‌ای و امنیت دریایی افزایش می‌یابد. دریای چین جنوبی یک آبراه مهم استراتژیک است که بخش قابل توجهی از تجارت جهانی از طریق آن جریان دارد. همچنین از نظر منابع طبیعی غنی بوده و بسیاری از کشورها از جمله چین، فیلیپین، ویتنام، مالزی، برونئی و تایوان به طور کامل یا جزئی ادعای آن را دارند. از همین روی، صخره‌ها و جزیره‌های مرجانی آن به کانون رقابت شدید ژئوپلیتیکی تبدیل شده‌اند. این مناطق دورافتاده و منزوی به دلیل قرار گرفتن در یکی از شلوغ‌ترین خطوط کشتیرانی در آسیا از اهمیت استراتژیک برخوردار هستند و تجارت سالانه بیش از ۳.۴ تریلیون دلار را امکان‌پذیر می‌کند. 

پنج دلیل اختلاف در دریای چین جنوبی
در واقع، دریای چین جنوبی یک منطقه استراتژیک مهم است و دلایل اصلی اختلافات در این منطقه به این دلایل است. ۱- ادعاهای حاکمی: چین با استاناد به نقشه‌هایی مدعی حاکمیتی است که تقریباً کل دریای چین جنوبی را پوشش می‌دهد. با این حال، ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و تایوان نیز مدعی حاکمیت بر جزایر و مناطق دریایی مختلف در این منطقه هستند. ۲- منابع طبیعی: این منطقه دارای ذخایر غنی نفت و گاز طبیعی است. از نظر ماهیگیری نیز بسیار مهم بوده و ادعای این منابع باعث افزایش تنش بین کشورها می‌شود. ۳- موقعیت نظامی استراتژیک: چین جنوبی یک مسیر تجاری مهم است و بخش بزرگی از تجارت جهانی از این آب‌ها می‌گذرد. از این رو، حضور نظامی و امنیت دریایی در منطقه نیز به اولویت کشورها تبدیل شده است. ۴- حقوق بین الملل: بسیاری از کشورها با استناد به هنجارهای حقوق بین الملل مانند کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS) از ادعاهای خود دفاع می‌کنند. اما در مورد اجرا و تفسیر این کنوانسیون نظرات متفاوتی وجود دارد. ۵- منازعات قدرت منطقه‌ای و جهانی: حضور نظامی قدرت‌های خارجی مانند آمریکا و منطقه و روابط آن‌ها با متحدانشان یکی دیگر از عوامل افزایش تنش است. در حالی که چین در تلاش برای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه است، کشورهای دیگر در تلاش برای حفظ این تعادل هستند. 

چشم‌انداز اختلافات
این اختلافات ثبات در منطقه را تهدید می‌کند و گاهی به درگیری منجر می‌شود. البته تلاش‌ها برای حل و فصل این اختلافات از طریق دیپلماسی و گفتگو به ویژه در چارچوب اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) در حال انجام است. فیلیپین مخالف ادعاهای ارضی چین در دریای چین جنوبی است و با وجود تلاش‌ها برای حل مسالمت‌آمیز اختلافات از طریق روش‌های دیپلماتیک، تنش‌های اساسی همچنان ادامه دارد و دستیابی به راه‌حلی پایدار را با چالش‌های مهمی مواجه می‌کند. ادعاهای متضاد ارضی و فعالیت‌‍‌های نظامی در منطقه نگرانی‌هایی را در مورد خطر محاسبه اشتباه و تشدید درگیری‌ها ایجاد می‌کند. آینده این دریا نامشخص است و شرایط کنونی به ادامه اصطکاک و پتانسیل بی‌ثباتی بیشتر در یکی از مهم‌ترین مناطق دریایی جهان از نظر استراتژیک اشاره دارد. همچنین، با انتخابات آتی در آمریکا و احتمال تغییر رهبری، موضع آمریکا در قبال دریای چین جنوبی شاهد تغییراتی باشد. اما علاقه آمریکا به منطقه هند و اقیانوس آرام حتی در صورت تغییر در دولت نیز از بین نخواهد رفت. با این حال، اگر جمهوری خواهان به قدرت برسند، با توجه به تمایل ترجیحی آن‌ها به سیاست «اول آمریکا»، احتمالاً چنین بودجه‌ای را تخصیص
 نخواهند داد.