«امارات» قورباغه هفتتيركش؛ «روزنامه دریایی سرآمد» تحلیل میکند
ديپلماسي اماراتي «پشتوانه صهيونيستي حمايت امريكايي»
«عِرض خود میبری و زحمت ما میداری»
گروه راهبردی – ایرج گلشنی - ايرانيها خوب گفتهاند كه: شهري كه كلانتر نداشته باشد، قورباغه هفتتير ميبندد» اين ضرب المثلي است كه اين روزها انگ اماراتيهاست. ادعاي مضحك اماراتيها در باره جزاير سه گانه ايران كه به تحريك پدرخوانده بزرگشان انجام ميشود و نقشه صهيونيستي-امريكايي را اجرا ميكنند، باعث خنده و خشم ايرانيها شده است. اخيرا هم تهديد به شكايت به مراجع حقوقي بينالمللي كردهاند! مراجع حقوقي بينالمللي؟ جوكهاي سال 403 ما دارد تكميل ميشود. همه اينها از آن جا ساطع ميشود كه به دليل اهمال كاري ما، جزاير سه گانه رها شده اند و اماراتيها خيال ميكنند شهر بيكلانتر است و ميتوانند هفتتير بكشند.
اسناد تاريخي
به گواه اسناد تاريخي، از ديرباز و به قول خود عربها، از قديمالايام مالكيت ايران را ثابت كرده و ميكند. مراجع حقوقي بينالمللي اگر قرار باشد قضاوتي بكنند، بر مبناي اسناد قضاوت ميكنند نه بر اساس تخيلات. بيدرنگ، وجه خيالباقي از جنس اماراتي، در انديشه روشن قانون و قواعد حقوقي جايي ندارد. اين است كه اين بخش از مساله اصلا از بن و بيخ حل شده است و نيازي به توضيح و تشريح ندارد.
ديپلماسي اماراتي
يك مساله بر ميگردد به بده بستان اماراتيها با امريكا و صهيونيسم. بي هيچ شكي، تفكر صهيونيستي براي غلبه بر جهان، منوط و مشروط به ضعف دولتهاي منطقه و حتا جهان است. يك راه تضعيف ايران اين است كه خاك و گستره بزرگ آن را به هر بهانهاي كوچك كنند. اين يك طرح تازه هم نيست و سالهاي سال است كه روي ميز دشمنان ما قرار دارد. از جنگ بعثي تا ادعاي آذربايجان و اقليم بلوچستان و... تا برسد به جزاير سه گانه. اينها همه در يك طرح مشخص قرار دارند و اگر زورشان ميرسيد، تا كنون ايران را مانند دوره قاجار، به باد ميدادند و گربه ايران را از موش هم كوچكتر ميكردند.
وضعيت جزاير سه گانه از اين جهت مهمتر است كه با تصرف آنها، پا روي گلوي ما ميگذارند و اين است كه ديپلماسي اماراتي به پشتوانه تفكر صهيونيستي و حمايت امريكايي، تلاش مضاعف ميكند كه با اخذ وجه ضمان از امارات و به دست آوردن امتيازات زياد، حمايت كنند، طرح بدهند و تلاش كنند كه جزاير سه گانه را به تاراج ببرند.
قدرت فرهنگي ايران
ايرانيان نسبت به اين موضوع و موارد مشابه بسيار حساساند. چون ايران نباشد تن من مباد، يك فلسفه عملي و يك تفكر فرهنگي- رفتاري است و غير ممكن است كه يك ايراني بپذيرد كه وجبي از خاك ايران كسر شود. اما تفكر دشمنان به دوره قاجار بر ميگردد كه ايران با آن همه وسعت و شكوه را تكه پاره كردند. تمام افغانستان رفت تا جانشيني يك شاه به رسميت شناخته شود! بيغيرتي و وطنفروشي تا اين حد؟ اما روزگار خيلي گذشته و دوران خيلي متفاوت شده است. اكنون شيرمردان ايراني پاي كارند و قدم در ميدان دارند. رستمهاي امروز، هر كدام شكوهي براي حفاظت از ايران دارند و ايماني به خاك پاك وطن دارند كه تزلزل ناپذير است. فرهنگ ايراني، مقتدر و مستحكم است و در اين فرهنگ، صيانت از آب و خاك و ناموس، بالاترين شرف ممكن است. اين است كه شكستن اين فرهنگ زنده و پويا و رخنه در فكر ايراني غيرممكن است و آنها خيال خام در ذهن ميپرورند.
تفكر شيعي، مانند يك ستون بلند و محكم، در كنار فرهنگ ايراني قرار گرفته است و قدرت اين بينش و منش فرهنگي را به اوج آسمان رسانده است و اين است كه ذرهاي شك و ترديد در حفظ و آب و خاك به هر قيمتي براي هيچ ايراني وجود خارجي ندارد. همه يك كلاماند:چو ايران نباشد، تن من مباد.
قدرت نظامي ايران
قدرت نظامي ايران اكنون بيپرده و روشن است. منهاي مواردي كه هنوز رونمايي نشده و جزو اسرار طبقهبندي نظامي است، كليات قدرت ايران مشخص است. قدرت نظامي ايران امروز نه با دوره جنگ تحميلي، بلكه حتا با ده سال پيش هم قابل مقايسه نيست. سرعت تفوق توان دفاعي و هجومي ايران بيش از حد تصور است. اين را امارات و پدرخواندهاش بهتر از ما ميدانند و گرنه همان بلايي كه سر عراق آوردند، سر ما هم پياده ميكردند. اينها كه با كسي نه تعارف دارند و نه رحم. اين قدرت بزرگ منطقهاي كه هر روز به كميت و كيفيت آن افزوده ميشود، يك افسار محكم است به دهان امارات و پدرخواندهاش. اين است كه از قول حافظ بايد گفت:
اي مگس! عرصه سيمرغ نه جولانگه توست
«عِرض خود میبری و زحمت ما میداری»