«روزنامه دریایی سرآمد» بررسی کرد؛
سمت و سوی سیاست ترامپ در اقیانوس هند و آرام
معادلات امریکا در آسیای شرقی چگونه پیش می رود؟
گروه اقتصادبین الملل - توحید ورستان - پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دور از انتظار نبود. با این حال، برنده شدن او به این معنی است که بسیاری از کشورهای جهان برای تأثیرات این پیروزی باید آماده شوند. این امر به ویژه در مورد کشورهای آسیایی - به ویژه در منطقه آسیا و اقیانوسیه - صادق است که دولت بایدن، علیرغم برنامههای ناقص خود مایل به سرمایهگذاری اقتصادی و نظامی، برای مقابله با نفوذ چین بود. اگرچه دونالد ترامپ، از بسیاری جهات، بیشتر از جو بایدن مخالف چین است، اما سیاست او عمدتاً به یک عرصه «عدم تعادل تجاری ایالات متحده و چین» محدود میشود. یکی از وعدههای کلیدی کمپین ترامپ اعمال تعرفه ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر همه کالاهای وارداتی به ایالات متحده است. این بدان معناست که دولت ترامپ نسبت به دولت بایدن در چهار سال گذشته علاقه بسیار کمتری به گسترش کمکهای نظامی و اقتصادی به کشورهای منطقه خواهد داشت.
برعکس، دولت او احتمالاً تعرفههای سنگینی را اعمال خواهد کرد که بر تجارت دوجانبه واشنگتن با کشورهای منطقه تأثیر منفی خواهد گذاشت. در چنین سناریویی، کشورهای منطقه یک گزینه سیاسی کلیدی خواهند داشت و آن، روی آوردن بیشتر به سمت چین برای حل و فصل روابط دوجانبه از طریق ابزارهای دیپلماتیک و کاهش وابستگی خود به واشنگتن است.
پیامدهای پیروزی ترامپ در انتخابات
به گزارش روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، در این رابطه ژورنالنئوآورده است: اگر عملکرد چهار سال پیشین ریاست جمهوری ترامپ را برای آینده تعمیم دهیم، متحدان هند و اقیانوس آرام واشنگتن، مانند ژاپن و کره جنوبی باید عمیقا نگران این امر باشند. همانطور که مقامات سابق دولت ترامپ، مانند جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی، بعداً در خاطرات خود فاش کردند، ترامپ قصد داشت نیروهای نظامی آمریکا را از کره جنوبی خارج کند، به رابطه نزدیک خود با کره شمالی ادامه دهد و خواستار پرداختهای هزینه از ژاپن برای پرداخت نقش دفاعی آمریکا شود. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود از سیاست خارجی خود دفاع کرد و بارها متعهد شد که پس از تصدی پست ریاست جمهوری آن را ادامه دهد. با این حال، برای ژاپن، پرداختهای دفاعی تنها یکی از زمینههای اصلی نگرانی است. ترامپ به تجارت دوجانبه نیز ضربه خواهد زد. یکی از وعدههای اصلی کمپین ترامپ اعمال تعرفههای ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر همه کالاهای وارداتی به ایالات متحده است. ترامپ همچنین قول داده که خرید شرکت فولاد آمریکا به ارزش ۲ تریلیون ین (۱۳ میلیون دلار) توسط نیپون استیل را متوقف کند. مهمتر از آن، شکاف تجاری ایالات متحده و ژاپن به ضرر واشنگتن یافته و احتمالا ترامپ دوست دارد آن را به نفع خود تغییر دهد. در سال ۲۰۲۲، هم صادرات ایالات متحده به ژاپن و هم واردات از ژاپن برای سومین سال متوالی به رشد خود ادامه دادند. صادرات ایالات متحده در مجموع ۸۰.۳ میلیارد دلار با افزایش ۷.۷ (۵.۸ میلیارد دلار) درصد همراه بود و واردات ایالات متحده به ۱۴۸.۳ میلیارد دلار، افزایش ۱۰ درصد (۱۳.۵ میلیارد دلار) بالغ شد. کسری تجاری ۶۸.۰ میلیارد دلار به نفع ژاپن بود که ۱۲.۸ درصد (۷.۷ میلیارد دلار) نسبت به سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. ترامپ در مصاحبهای با رسانهها در ۱۵ اکتبر با اشاره به کسری تجاری آمریکا و سایر مسائل گفت: «متحدان ما بیشتر از دشمنان از ما سوء استفاده کردهاند.» با توجه به اینکه ترامپ بارها به قطع حمایت آمریکا از ناتو اشاره کرده است، ایده ژاپن در مورد «ناتوی آسیایی» نیز با مشکل عمیقی مواجه خواهد شد. پیمانهای نظامی که جو بایدن با ژاپن، کره جنوبی و استرالیا منعقد کرد احتمالاً به همین سرنوشت دچار خواهد شد. به گفته ترامپ، یکی از دلایل کلیدی برای ورود دولت بایدن به این پیمانها، فشار درگیری اوکراین بر این کشورها بود.
بنابراین، او معتقد است که اگر بتواند به درگیری اوکراین پایان دهد - که او قول داده با قطع کمکهای ایالات متحده به اوکراین به سرعت پایان دهد - این امر به ایالات متحده اجازه میدهد تا منابع خود را از این کشورها دور کند. از سوی دیگر، ترامپ نه تنها از کره جنوبی و ژاپن میخواهد که هزینه دفاعی خود را افزایش دهند، بلکه آنها را وادار میکند تا در وضع تعرفهها بر چین به او بپیوندند و در نتیجه آنها را وارد «جنگ تجاری» با پکن کند. با توجه بهعدم تعادل تجاری کره جنوبی و ژاپن با چین، آنها مطمئناً از چنین گامی در سیاست آسیب خواهند دید زیرا چین اهرم قوی برای مقابله به مثل دارد. بنابراین، بعید است که آنها جنگ تجاری خود را آغاز کنند. از همین روی، به دنبال یافتن مسیرهای جایگزین خواهند بود.
گزینه جایگزین ایالات متحده
در حال حاضر، اندیشکدههای رسمی در هند پیشنهاد کردهاند که دهلی باید به توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP) به رهبری چین بپیوندد. این تغییر سیاست احتمالاً گویای مسیری است که بیشتر کشورهای منطقه ممکن است مایل به اتخاذ آن باشند. هند نیز یکی از کشورهایی است که اخیراً توافقنامهای را برای مدیریت مشترک مرزهای مورد مناقشه امضا کرده است.
اکنون، این پیمان بسیار مهم است و اگر چین بتواند مسائل پرتنش خود با هند را از طریق دیپلماتیک حل کند، بدون تردید سایر کشورها نیز میتوانند همین کار را انجام دهند.
بنابراین، برای کشورهایی مانند ژاپن، فیلیپین و غیره، راه حلی وجود دارد که بدون اتکا به ایالات متحده (یا هر قدرت خارجی دیگر، مانند اتحادیه اروپا یا ناتو) مسائل خود را حل کنند. از برخی جهات، این رویکرد که به دنبال میانجیگری خارجی نباشد، به بیرون راندن دائمی قدرتهای خارجی از منطقه کمک میکند. برای چین، این فرصتی عالی برای سرمایهگذاری بر جدایی ایالات متحده و تعمیق روابط خود با کشورهای هند و اقیانوس آرام است.
اگرچه چین احتمالاً در حال نبرد برای یک «جنگ تجاری» در اقیانوس اطلس است، اما همچنان میتواند آزادی عمل بزرگی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام پیدا کند. تمایل پکن کشورهای منطقه را آماده خواهد کرد تا برای رشد و دیپلماسی در راستای حل و فصل اختلافات، روی به تجارت آزاد منطقهای بیاورند.