«روزنامه دریایی سرآمد» گزارش میدهد
هند به مناطق راهبردی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی متصل میشود؟
گروه اقتصادبین الملل - بندر چابهار میتواند از طریق کریدور شمال-جنوب، هند را به دو منطقه مهم و راهبردی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی متصل کند که پیامدهای ژئواکونومیکی بسیاری برای آن دارد، به ویژه که نفوذ چین در این دو منطقه در حال افزایش است.مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، اخیرا گفته است: «هندیها برای فعال شدن مسیر بندر چابهار اصرار میکنند و کشورهای جنوب خلیج فارس، دنبال گسترش روابط و فعال شدن مسیرهای ترانزیتی هستند.»
به گزارش روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، اقتصادمعاصر در این باره گزارش میدهد: توسعه بندر چابهار توسط هندیها در یک دهه اخیر به مهمترین موضوع بین دهلی و تهران تبدیل شده و گاها روابط بین دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
قرارداد دوجانبه ۸۵ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۶ برای توسعه فاز یک بندر شهید بهشتی و قرارداد بلندمدت ۱۰ساله در می ۲۰۲۴، بین ایندیا پورت گلوبال (IPGL) و سازمان بنادر و دریانوردی ایران (PMO) امضا شد که نشاندهنده تاکید هند بر نقش خود در توسعه بندر است. در واقع، این قرارداد شامل سرمایهگذاری هند به مبلغ تقریبی ۱۲۰ میلیون دلار با هدف توسعه بیشتر و بهرهبرداری از بندر، نشاندهنده تعهد هند به تقویت ارتباط منطقهای و همکاری اقتصادی تلقی میشود.
چابهار از نظر جغرافیایی به هند و آسیای مرکزی نزدیکتر از بندرعباس است و آن را به گزینهای استراتژیک و قابل دسترس برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی تبدیل میکند. از همینرو، توسعه سریع زیرساختهای حملونقل، به ویژه راههای ارتباطی به چابهار صورت گرفته و ساخت شاهراه زرنج-دلارام توسط هند و اتصال آن به شاهراه گارلند در افغانستان، در همین راستا بود.
اهمیت استراتژیک بندر چابهار در تقویت همکاریهای هند و ایران و همچنین تقویت ارتباط منطقهای بسیار مهم تلقی میشود. توسعه بندر در راستای تلاشهای هند برای ایجاد یک مسیر تجاری قابل اعتماد به افغانستان و آسیای مرکزی است. در این راستا، کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) با بندر چابهار، به عنوان یک پیوند حیاتی، اهمیت بسیار زیادی دارد. علیرغم تحریمهای آمریکا، دوام عملیاتی بندر چابهار از طریق معافیتهای تحریمی تسهیل شده و امکان ارسال کالاهای ضروری مانند گندم و حبوبات از هند به افغانستان را فراهم میکند. ایران همچنان یک شریک منطقهای نزدیک برای هند، به ویژه در تقویت ارتباط و همکاری اقتصادی با افغانستان و آسیای مرکزی است.
چابهار؛ دروازه آسیای مرکزی
قدرتهای جهانی از جمله هند، در حال انجام اقداماتی برای مقابله با چین برای ایجاد زیرساختهای تحت طرح کمربند و جاده (BRI) هستند. برای نمونه، هند و ژاپن، یک کریدور رشد چند میلیارد دلاری آسیا-آفریقا (AAGC) را پیشنهاد کردند که با ایجاد کریدورهای دریایی جدید، قاره آفریقا را با هند و سایر کشورهای جنوب آسیا وصل میکند. هدف AAGC محدود کردن نفوذ فزاینده چین در آفریقا است. یکی از مناطق رقابتی بین چین و هند، آسیای مرکزی غنی از مواد معدنی بوده و به نظر، نفوذ پکن بیشتر از دهلی بوده اما هند نیز دست روی دست نگذاشته و به دنبال اتصال به این منطقه از طریق بندر راهبردی چابهار است. برای هند، کریدور چابهار-ایرانشهر-زاهدان-مشهد، ایدهآلترین مسیر برای اتصال به سرخس در مرز ترکمنستان تلقی میشود. هند متعهد به ساخت ۶۱۰ کیلومتر راهآهن شمال به جنوب (چابهار به زاهدان) شده بوده و هماکنون جاده ۲۱۸ کیلومتری دلارام-افغانستان به زرنج در مرز ایران و افغانستان را تکمیل کرده است.
گام بعدی نهایی کردن توافقنامه تجارت آزاد (FTA) بین هند و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) بود. چین قبلا پروژههای BRI خود را با پروژههای EAEU از طریق FTA هماهنگ کرده است. بسیاری از ذینفعان منتظر هستند تا هند و EAEU یک FTA را امضا کنند که این امر میتواند جریان تجارت با اوراسیا را تحریک کند که براساس برآوردها، از ۱۰ میلیارد دلار کنونی به ۱۷۰ میلیارد دلار بالقوه برسد. برخی حوزهها مانند بخش برق آبی، صنایع معدنی و متالورژی، صنعت ساختوساز، کشاورزی، ترانزیت و… فرصتهای بسیار خوبی را برای سرمایهگذاری و همکاری هند در آسیای مرکزی فراهم میکنند. آسیای مرکزی دارای مناطق قابل کشت عظیمی بوده که بدون استفاده مولد هستند. ازبکستان به تنهایی فرصت بزرگی برای کشت حبوبات فراهم میکند. از همینرو، شرکتهای کشاورزی هندی میتوانند مجتمعهای تجاری کشاورزی و صنعتی در آسیای مرکزی، راهاندازی کنند.
برای تحقق این اهداف، توسعه بندر چابهار و گنجاندن آن در کریدور شمال-جنوب جزو برنامههای هند بود. اهمیت استراتژیک کریدور شمال-جنوب برای هند بسیار زیاد است و فرصتهای زیادی برای تقویت ارتباط هند با ایران، افغانستان و منطقه وسیع اوراسیا و بالعکس ارائه میدهد. در حال حاضر، هند مجبور است تا برای انتقال کالا به روسیه به مسیر دریایی از طریق روتردام به سن پترزبورگ وابسته باشد. برای رسیدن به آسیای مرکزی، کالاها باید از طریق چین، اروپا یا ایران ارسال شوند. مسیرهای چین و اروپا طولانی، پرهزینه و زمانبر هستند. بنابراین، نیاز به مسیری نسبتا کوتاهتر، ارزانتر و ایمنتر است. براساس برآوردها، INSTC میتواند زمان و هزینه تحویل کانتینر را ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش دهد.
همچنین، از دیدگاه هند، این کریدور نه تنها به هند کمک میکند تا پاکستان را دور بزند و به آسیای مرکزی و روسیه برسد، بلکه این امکان را به دهلی میدهد تا کالاها را با هزینه کمتر به بازارهای اروپایی حمل کند. علاوه بر این، صادرات هند به دلیل هزینه به صرفهتر و زمان تحویل کمتر میتواند به طور بالقوه مزیت رقابتی داشته باشد.
ابتکارات اخیر هند، ایران و روسیه با حمایت کشورهای آسیای مرکزی و همچنین ترکیه، ارمنستان و آذربایجان، فضای مساعدی را برای فعالسازی مجدد و به کارگیری پتانسیل کامل INSTC فراهم میکند. با این حال، بدون تلاش مستمر کشورهای عضو برای رفع تنگناها، این تنها یک طرح بلندپروازانه و یک پروژه اتصال ناتمام باقی خواهد ماند.
اتصال به افغانستان
همواره افغانستان به عنوان کشور همسایه چین، پاکستان و آسیای مرکزی، اهمیت راهبردی برای هند داشته است، به ویژه، به دلیل نزدیکی رویکرد هند به ایالات متحده، واشنگتن از نقش هند در اقتصاد و سیاست افغانستان استقبال کرده و از همینرو، بندر چابهار به عنوان شاهراه کلیدی در صادرات غلات به افغانستان، از تحریمها ایالات متحده معاف شد.
برای اطمینان از تعامل بلندمدت هند با افغانستان، لازم است دهلی روابط خود با ایران به عنوان ارتباط حیاتی با افغانستان از طریق چابهار تقویت کند تا حضور هند در آنجا حفظ شود. البته پاکستان به افغانستان اجازه داده بود که ۱۰۰ هزار تن گندم را از هند دریافت کند. این محموله تجاری بخشی از موافقتنامه تجارت و ترانزیتی بود که بین پاکستان و افغانستان امضا شد و بر اساس این ترتیب، افغانستان مجاز است تا از طریق بندر کراچی، گندم از هند وارد کند. با این حال، پاکستان تمایلی به اجازه عبور زمینی هند از طریق خاک خود ندارد.
دلیلی وجود ندارد که هند برای پایدار کردن حضور خود در افغانستان با ایران همکاری نکند. هند آرزوی نقشآفرینی در افغانستان را دارد و در توافقنامه مشارکت استراتژیک بین دو کشور پیشبینی شده، هرگونه استراتژی برای حضور گسترده در کابل مستلزم همکاری نزدیک با ایران برای دسترسی بهتر به خاک افغانستان از طریق چابهار است.
دولت طالبان نیز در دو سال اخیر، بر نقش بندر چابهار در راستای توسعه تجارت خارجی خود تاکید کردهاند، زیرا برای انتقال مواد معدنی استخراجشده از افغانستان و با توجه به روابط پرتنش با اسلامآباد، ایران بهترین گزینه برای ترانزیت و تجارت با هند تلقی میشود. در مجموع، دلایل قانعکنندهای برای هند برای همکاری نزدیک با تهران از طریق چابهار برای موفقیت در سیاست افغانستان وجود دارد.
مثلت هند-ایران- ارمنستان
دهلی در مورد تنشهای قفقاز به نوعی جانبدار ارمنستان بوده، زیرا همکاری نزدیک پاکستان با آذربایجان و ترکیه را تهدیدی برای خود محسوب میکند. از همینرو، این کشور تلاش دارد با ایجاد اتحاد با ارمنستان، با آنها مقابله کند. همچنین، از زمان جنگ دوم قرهباغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰، ارمنستان در راستای سیاست خارجی درازمدت خود به دنبال تنوع بخشیدن شرکای خود بوده است.
هند یکی از کشورهایی تلقی شده که ارمنستان در چند وقت اخیر، روابط خود را با آن، به ویژه در زمینه دفاع و امنیت عمیقتر کرده است. با تغییر سیاست خارجی ارمنستان و تلاشهای متنوعسازی، هند موقعیت خوبی دارد تا شریک مهمی برای ایروان باشد. این مشارکت مزایای متقابل مختلفی از رشد اقتصادی گرفته تا امنیت را ارائه میدهد. روابط هند و ارمنستان، یک موقعیت برد-برد است و نشان میدهد که هر دو کشور از همکاری خود سود خواهند برد.
در این راستا، هند و ارمنستان در مجامع مختلف چندجانبه با یکدیگر تعامل داشته و مشارکتهای دوجانبه و سه جانبه را تشکیل دادهاند. یکی از شراکتهای مهم، مشارکت سه جانبه هند، ایران و ارمنستان است. این مشارکت یک سکو سهجانبه ایجاد کرده که در آن مقامات ارشد در سال ۲۰۲۳ برای گفتوگو در مورد کریدور شمال-جنوب (INSTC) و کریدور دیگری برای ارتباط با روسیه و اروپا ملاقات کردند.
ایران برای پروژههای ارتباطی منطقهای هند مهم است، زیرا همانطور که اشاره شد چابهار پایگاه اصلی INSTC تلقی میشود. همچنین، ارمنستان در ژانویه ۲۰۲۴ برای تجارت خود با هند به چابهار و بندرعباس دسترسی پیدا کرد. هر سه کشور روابط مستحکمی دارند و همکاری سهجانبه میتواند، روابط را بیشتر تقویت کرده و به هند و ارمنستان کمک کند. هند و ارمنستان شرکای منطقهای حیاتی هستند و همکاری آنها ممکن است که به زودی به یک مشارکت استراتژیک تبدیل شود. دگرگونی این روابط میتواند دوره جدیدی از تمرکز هند بر قفقاز جنوبی را شاهد باشد و بندر چابهار در اتصال آن به ارمنستان میتواند نقش مهمی را ایفا کند. در مجموع، بندر چابهار از اهمیت راهبردی برای سیاست خارجی هند برخودار بوده و باعث تقویت روابط آن با ایران و افغانستان و گسترش نفوذ و حضور آن در دو منطقه مهم یعنی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی میشود. از همینرو میتوان دلیل اصرار هند بر فعال شدن چابهار را دانست، زیرا هرگونه تعلل در این امر، میتواند به نفع رقبای آن یعنی چین و پاکستان باشد. هند و ارمنستان شرکای حیانی منطقهای هستند و همکاری آنها ممکن است به زودی به یک مشارکت استراتژیک تبدیل شود. دگرگونی این روابط میتواند دوره جدیدی از تمرکز هند بر قفقاز جنوبی را شاهد باشد، جایی که ارمنستان میتواند نقش مهمی ایفا کند.