بررسی اهمیت ژئوپلیتیک جزایر سهگانه ایرانی خلیجفارس
«جزایر استراتژیک ایران» زیر ذرهبین تاریخ
ادعاهای باطل شیوخ حاشیه خلیج فارس بر حاکمیت جزایر سهگانه
گروه راهبردی - پدرام محسننژاد – در شماره قبلی روزنامه دریایی اقتصادسرآمد به تاریخچه«جزایر سهگانه ایرانی» پرداختیم اینکه، جزایرسه گانه ایرانی در خلیج فارس بهویژه در نزدیکی تنگه هرمز، از جمله نقاط استراتژیک و حیاتی در منطقه که در تنگه هرمز واقع شدهاند، بهعنوان یکیاز نقاط استراتژیک در خلیج فارس از اهمیت ویژهای برخوردارند. این جزایر نهتنها در تأمین امنیت دریانوردی و نفتی منطقه، نقش حیاتی دارند، بلکه موقعیت ژئوپلیتیکی آنها به ایران این امکان را میدهد که کنترل کاملی بر این مسیر حیاتی داشته باشد. در کنار اهمیت نظامی و اقتصادی این جزایر، اعتراف تاریخی انگلستان به مالکیت ایران بر این جزایر در اوایل قرن بیستم، پایهگذار تثبیت حقوقی و حاکمیتی ایران بر آنها شده است.
در این گزارش به بررسی تاریخچهی دقیق جزایر سهگانه و اهمیت استراتژیک آنها از منظر ژئوپلیتیک پرداخته خواهد شد.
توافق شیوخ محلی حاشیه خلیجفارس
با ایران بر سر جزایر سهگانه
توافق خاندان قواسم (شیوخ رأسالخیمه و الشارجه) به عنوان ناخداهای بومی و محلی با ایران در مورد جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک یکی از تحولات مهم تاریخ روابط ایران با امارات متحده عربی در خلیج فارس به شمار میرود. این توافق بهویژه در دوران پیش از تأسیس امارات متحده عربی، در دهه ۱۹۷۰ میلادی صورت گرفت و نقش کلیدی در تعیین حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه داشت.
خاندان قواسم که در رأس امارتهای رأسالخیمه و الشارجه قرار داشتند، از قدرتهای منطقهای در خلیج فارس و در بندر لنگه ساکن بودند. از اوایل قرن بیستم میلادی این دو امارت بهویژه در ارتباط با مسائل دریایی و جزایر خلیج فارس با ایران در تماس بودند. در این دوره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که در نزدیکی سواحل ایران و امارات واقع شده بودند، بهطور مداوم مورد توجه و چالشهای منطقهای قرار داشتند.
در نوامبر ۱۹۷۱ میلادی، پس از خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس، ایران اقدام به تقویت حاکمیت خود بر جزایر سهگانه کرد. در این زمان امارتهای رأسالخیمه و الشارجه که تحت فرمان خاندان قواسم قرار داشتند، در زمینه حاکمیت بر جزایر سهگانه با ایران وارد مذاکره شدند. این مذاکرات منجر به توافقی میان ایران و این دو امارت شد که بهطور غیررسمی در آن زمان منعقد شد.
توافقات صورتگرفته میان ایران و خاندان قواسم، بر اساس اصول دوجانبه و در راستای حفظ صلح و ثبات در منطقه، چند نکتهی اصلی داشت:
۱) حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه: خاندان قواسم با تأسیس روابط دیپلماتیک نزدیک با ایران، بر حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بهطور غیررسمی تأکید کردند. این جزایر بهعنوان بخشی از خاک ایران مورد توافق قرار گرفت.
۲) اجرای توافقها: در عمل، ایران پس از خروج بریتانیا از منطقه، در دسامبر ۱۹۷۱ اقدام به استقرار نیروهای نظامی خود در جزایر سهگانه کرد. خاندان قواسم با تأکید بر اهمیت ثبات منطقهای، این اقدام ایران را بهعنوان اقدامی مشروع پذیرفتند و در واقع هیچ اعتراضی به آن نکردند.
۳) عدم مخالفت با ایران: در طول ایندوره خاندان قواسم بهویژه شیخ احمد بن رشید القواسمی از رأسالخیمه و شیخ خالد بن محمد القواسمی از الشارجه، هیچگونه مخالفتی با حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه نداشتند و بهطور غیررسمی توافق کردند که جزایر تحت حاکمیت ایران باقی بماند.
اعتراف انگلستان به حاکمیت ایران
بر جزایر سهگانه
اعتراف انگلستان به مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، مستندات و اسناد تاریخی و دیپلماتیک مهمی دارد که نقش کلیدی در تثبیت حاکمیت ایران بر این جزایر داشتهاند. این اعتراف بهویژه در قالب نقشهها و اسناد رسمی منتشرشده توسط دیپلماتها و مقامات بریتانیا در اوایل قرن بیستم، جایگاه ویژهای دارد.
در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، بریتانیا در تلاش بود تا مسائل مرزی و سیاسی در خلیج فارس را با ایران روشن سازد و از تنشهای احتمالی در این منطقه جلوگیری کند. در این راستا سال ۱۹۰۳ میلادی نقشهای توسط لرد کرزن، وزیر خارجهی وقت بریتانیا و سفیر این کشور در تهران تهیه شد. این نقشه بهعنوان یک سند دیپلماتیک معتبر در آن زمان محسوب میشد.
در این نقشه، جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی بهطور واضح بهعنوان بخشهایی از خاک ایران نشان داده شدهاند. این نقشه علاوهبر اینکه بهعنوان مستندات دیپلماتیک استفاده میشد، گویای این بود که بریتانیا هیچگونه ادعایی نسبت به مالکیت این جزایر نداشت و آنها را جزو قلمرو ایران بهحساب میآورد.
نقشه لرد کرزن بهطور خاص موقعیت جغرافیایی جزایر سهگانه را در خلیج فارس و تنگه هرمز نشان میدهد و در آن جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و همچنین ابوموسی بهعنوان جزئی از سرزمین ایران ترسیم شدهاند. این نقشه نهتنها در آن زمان، بلکه در دورههای بعدی و در مذاکرات دیپلماتیک بین ایران و بریتانیا، بهعنوان سندی معتبر در نظر گرفته شد.
پس از جنگهای جهانی اول و دوم و حتی خروج بریتانیا از منطقه خلیج فارس در سال ۱۹۷۱، ایران توانست بر اساس همین اسناد و نقشهها، حاکمیت خود را بر جزایر سهگانه تثبیت کند. حتی در مواردی که ادعاهایی از سوی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی مطرح شد، ایران بر اساس این نقشهها و سایر مستندات تاریخی، به اثبات مالکیت خود ادامه داد.
لازم به ذکر است، از نظر برخی کارشناسان، واگذاری بحرین به عنوان بخشی از خاک ایران در ۱۹۷۱ توسط پهلوی دوم، بیارتباط با خروج بریتانیا از خلیج فارس و تسلط کامل ایران بر جزایر سهگانه نبود و این اقدام محمدرضا شاه را میتوان نوعی معامله در نظر گرفت؛ البته نقشهی لرد کرزن در حدود ۶۵ سال قبل از این اتفاق و امپراطوری ۲۵۰۰ ساله ایران بر منطقه و خلیج فارس برای اثبات حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه کافی بود تا پهلوی دوم زیر بار فشار بریتانیا نرود، اما وی حتی از شاهان قاجاری نیز سستتر بود و استان مهم ایران را با نمایش دموکراسی خندهآور واگذار کرد.
جزایر سهگانهی «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی»، بهعنوان جزایر استراتژیک و حیاتی ایران، نقش بسیار مهمی در تامین امنیت ملی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشور ایفا میکنند. این جزایر بهویژه در نزدیکی «تنگه هرمز» قرار دارند که یکی از مهمترین شریانهای جهانی برای انتقال نفت است. ایران از طریق حاکمیت بر این جزایر قادر است تا نظارت مؤثری بر جریانهای نفتی، تجارت دریایی و مسائل امنیتی منطقهای داشته باشد. با توجه به تاریخچهی مستند و توافقات بینالمللی، حاکمیت ایران بر این جزایر بهطور مستند و قانونی تثبیت شده است. در عین حال، ادعاهای برخی کشورهای منطقه همچنان موضوعی چالشبرانگیز در روابط ایران با همسایگان است.
با توجه به اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی این جزایر، ایران باید به تقویت حضور نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک خود در این منطقه ادامه دهد و با استفاده از اسناد و توافقات حقوقی موجود، حاکمیت خود را بر این جزایر حفظ کند. امنیت انرژی جهانی و ثبات منطقهای بهطور مستقیم به تسلط ایران بر این جزایر وابسته است و ادامه این وضعیت برای ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است.