«روزنامه دریایی سرآمد» تحلیل میکند؛
«آمسکو» و استمداد اقتصاد سرآمد از دستگاه قضا
حفظ کشتی سازی «آمسکو» از الزامات توسعه دریایی ایران است
گروه صنایع دریایی - ایرج گلشنی - چندی پیش در خبرها آمد که آمسکو به دلیل شکایت برخی طلبکاران و عقب افتادن اقساط وام بانکی، در حال فروپاشی است. وجوه این خبر برای اهالی دریا بسیار تلخ بوده و هست. زمانی که شعار توسعه دریایی سرداده میشود، ما انتظار چنین اخباری نداریم.
به هر روی، مطالباتی وجود دارد و طلبکارانی که به موقع به وجه مالی خود نرسیدهاند و کاملا حق دارند که شکایت کنند. اما وام بانکی چه؟ اگر برای یک تولیدکننده، اتفاقی بیفتد و وام بانکیاش، دیر به باجه بانک برسد، بانک هم باید شکایت کند؟ و برای وصول پول خود، تولیدکننده را تحت فشار قرار دهد؟ قوه قضاییه هم باید بر اساس قانون که حق را به طلب کار میدهد، باید سراپا فشار بر روی تولیدکننده شود؟ در این گیر و دار، چه کسی باید حامی تولیدکننده باشد؟
تولیدکننده کیست؟
تولیدکننده، فردی خلاق و کارآفرین است که با مدیریت مناسب، یک واحد تولیدی را به ثمر مینشاند و علاوه بر تولید نیازهای داخلی، جمعی را نان میدهد. اشتغال ایجاد میکند و علاوه بر خدمت به جامعه، به اشخاص و خانوادهها هم خدمت کرده و زندگی میسازد. از این نگاه، تولیدکننده را باید یک خیر دانست.
طبقهبندی تولیدکنندهها
به طور کلی میتوان تولیدکنندهها را در دو دسته قرار داد: آنان که عمری در کار تولید بوده و سوابق درخشان و موفقیتهای بزرگ داشتهاند و به اصطلاح، حساب پس دادهاند و دیگر کسانی که به تازگی راه افتاده و در مسیر تولید قرار گرفتهاند. گروه دوم سالها باید تلاش کنند و سختی بکشند تا به اعتبار گروه اول برسد. اینجا و این نوشتار به گروه اول نگاه دارد. گروهی که سالهای سال عمر خود را گذاشته و هم برای خود و هم برای کارکنان و کارگرانش منشاء خیر و برکت بوده است.
این تولیدکننده بسیار قابل اعتماد و قابل احترام است. تولیدکنندهای که در تمام دوران کاری خود، همواره منشاء حرکت و برکت بوده است، دارای پایگاه و منزلت اجتماعی است و بسیار قابل احترام است.
تولیدکننده به طور کلی قابل احترام است. چه آن دسته که در حوزه مغزافزاری کار می کنند و تولیدکننده علم هستند، مانند استادان ارجمند دانشگاه، چه آنان که در حوزههای نرم افزاری و سخت افزاری کار میکنند. همه بسیار با ارزش هستند تا جایی که میتوان گفت، بدون تولیدکننده، جامعه فقیر و بینوا خواهد بود.
آیا تولیدکننده ضرر میکند؟
با فرو پاشیدن یک مجموعه تولیدی، چه کسی ضرر میکند؟ یا بهتر است بپرسیم که چه کسانی بیشتر متضرر میشوند؟ آیا تولیدکننده ضرر میکند؟
به نظر نمیرسد که تولیدکننده که معمولا انسان خلاق و مالداری است، چندان لطمه ببیند. یک تولیدکننده آنقدر خلاقیت دارد که از پس خودش بر آید و آن قدر اندوخته شخصی دارد که چندان نگران مال دنیا نباشد و زندگیاش به آرامش بگذرد. معمولا یک تولیدکننده از ابتدا به پول نمیاندیشد، بلکه آن ذاتی وجودی و ماهیت خلاق خودش را ستایش میکند و سپس پول و درآمد. با این وصف، تولیدکننده به طور کلی، در اثر فروپاشی واحد تولیدیاش اصطلاحا به خاک سیاه نمینشیند و زندگی شخصی او با بحران مواجه نمیشود.
ضرر اصلی اول به جامعه و سپس به کارگران این واحد تولیدی میرسد. یک تولیدی برای یک جامعه، سرمایه است. جامعهای که سرمایهاش از بین برود، هم از نظر امنیتی دچار لطمه میشود و هم فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. این است که جامعه بیشتر از هر کسی باید مواظب تولیدیهای خود باشد. و دیگر کارگران است که حداقل مدتی بیکار شده و به دلیل ضعف مالی که دارند، وارد بحران میشوند که بعد از مدتی میتوانند کاری پیدا کنند و یا تن به هر کاری بدهند و از بحران تا حدی فاصله بگیرند، اما اگر انهدام تولیدی و نابودی تولیدکننده برای یک جامعه امری عادی شود و نسبت به آن واکنش قوی نشان ندهد، کل جامعه با بحران مواجه خواهد شد که جبران ناپذیر است.
منش رییسی و اژهای و انتظاری که میرود
در حمایت از تولیدی و تولیدکننده، مرحوم رییسی منش خوبی بنا نهاد. او سبب نجات بسیاری از تولیدیها شد و تعداد زیادی از تولیدیهای به خاک نشسته را به چرخه تولید بازگرداند. روحش شاد و یادش گرامی است. این منش قاضی القضات وقت، ادامه پیدا کرد و خوشبختانه اژهای نیز به آن پای بند ماند. این منش است که انتظار بزرگی برای ما ایجاد کرده است و انتظار داریم که به فریاد تولیدیهایی برسند که ناخواسته و بر اثر مسائل جانبی وارد مشکل و بحران شدهاند.
مثلا وام بانکی گرفته و به دلیل وضعیت بازار به موقع توان بازپرداخت ندارد. باید به اینها فرصت داد. یا اینکه قرارداد مشتری به موقع آماده نشده است. باید حمایتی کرد تا این مساله حل شود و حل مساله به معنی انهدام یک تولیدی و حذف یک تولیدکننده نباشد. تولیدکننده بیشک یک سرمایه بزرگ ملی و مردمی است که نباید از میان برداشته شود.
سوءاستفاده تولیدکننده از قوانین حمایتی
برخی مغز فندقی، با این موارد که برشمردیم به سختی مقابله میکنند و منطقشان این است که تولیدکننده از قوانین حمایتی با بحرانها و ورشکستگیهای صوری، سوءاستفاده میکند! سخن درستی نیست. تصور کنید که یک تولیدکننده بیش از 30 سال عمر و زندگی خودش را صرف میکند و زحمت میکشد با هدف این که ورشکست شود؟ آیا چنین منطقی در مغز انسان جای میگیرد؟
باید توجه داشت که ما در باره تولید پاک و تولیدکننده پاک دست حرف میزنیم. حساب سوءاستفاده چیهایی مانند چای دبش و... جداست. آنها دچار خلاف شدهاند نه بحران مالی. تولیدکننده پاک دستی که از پیشینه بزرگ و شخصیتی شناخته شده برخوردار است، باید کاملا مورد حمایت رسانه، مردم و حاکمیت باشد.
و سرانجام آمسکو
آمسکو یک واحد تولیدکننده شناور است. کشتیساز است و تعمیرات شناورهای غولپیکر. سالهای سال، سابقه دارد. خوشتر از سابقه آمسکو، سابقه مدیرعامل آن است. یک رزمنده تمام عیار دریایی. کسی که در دوران جنگ، با نجات کشتیهای ایران، خدمت بسیار بزرگی به کشورش کرد. کسی که واژه ایران برای او، معنای جان و خرد دارد. پیشکسوتی که تاریخ کار و تلاش او، برای اهالی دریا درس آموز است.
آمسکو، به دلایل افزایش ارزش ارز به مساله بانکی و مالی دچار مشکل شده است. این مشکل منجر به شکایت برخی از طرفهای قرارداد شده است. این کشتیساز برای تامین مفاد قرارداد نیاز به زمان و حمایت دارد.
این واحد تولیدی، فقط متعلق به مدیرعامل و صاحبان آن نیست، بلکه متعلق به جامعه دریایی ایران و کل مردم ایران است. حیف است از میان برود. حیف است لطمه ببیند. در جایی که سخن از توسعه دریایی میرود، انهدام یک تولیدی دریایی بسیار تلخ و دردآور است. باید مانع از فروپاشی شد. انتشار خبر فروش تجهیزات این کشتیساز، پتک خبری بر سر اهالی دریا و توسعه دریایی بود.
ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد به عنوان مطالبهگر این حوزه از مقامات مسئول مخصوصا در قوه قضاییه انتظار داریم چتر حمایتی خود را بر سر این مجموعه کشیده و مانع از فروپاشی و بیکاری کارگران شوند. کشتیسازی «آمسکو» نعمتی برای کشتیسازی ایران است و توسعه دریایی به آن نیاز دارد.