گزارش« روزنامه دریایی سرآمد» از برگزاری نشست توسعه دریامحور؛ انتظارات، فرصتها و چالشها در قشم؛
« مناطق آزاد» نیازمند آزادی عمل هستند
» الگوی توسعه دریاپایه قشم متفاوت با سایر نقاط ایران باشد
» با دیدگاه « فقط اقتصاد گردشگری» قشم در تله فقر میافتد
گروه دریاپایه - فیروز اسماعیلی - ایران یک کشور دریایی است و وجود دو دریا در شمال و جنوب آن و دارا بودن 5800 کیلومتر مرز آبی و دسترسی با آبهای آزاد و مجاورت با اقیانوس هند بر دریایی بودن کشور ما تأکید دارد. از طرف دیگر، بیشتر از 90 درصد واردات و صادرات کشور هم از طریق دریا انجام میشود و چرخ اقتصاد کشور بر ریل آبی دریا بنا شده است. اما علیرغم اهمیت روزافزون دریا در دنیا و کشور، این موضوع خیلی در کانون توجه سیاستگذاران این مرزو بوم تاکنون نبوده است. اما چند سالی است که بر راه اجبار و سخت شدن مسیر اقتصاد نفتی کشور، نگاه به سایر پتانسیلهای اقتصادی از جمله اقتصاد دریاپایه نقل محافل تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور شده است.
مهمترین نقطه کانونی توجه به این مهم را باید در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری با موضوع توسعه دریامحور جست و جو کرد که براساس آن، دریاها و خصوصاً دریاهای آزاد و اقیانوسها از مواهب الهی و ذخایر و منابع سرشاری برای زمینهسازی رشد علم و فناوری، افزایش کار و ثروت، تأمین نیازهای حیاتی و تولید اقتدار و بستر مناسبی برای تمدنسازی هستند و ایران با موقعیت ممتاز جغرافیایی و قرارداشتن بین دو دریا و برخورداری از هزاران کیلومتر سواحل و نیز جزایر و ظرفیتهای فراوان بر زمین مانده، لازم است با حضور مؤثر در ساحل، فراساحل، دریا و اقیانوس و بهرهگیری از آن به عنوان یک پیشران و محور توسعه کشور، برای احراز جایگاه شایسته منطقهای و جهانی در بهرهگیری از دریا اقدام کند.
ابلاغ سیاستهای کلی توسعه دریامحور و ضرورتهای کشور برای تکیه بر این استعداد خدادادی، منجر به جنب و جوشی در ارکان و نهادهای ذی مدخل در امور اقتصاد دریاپایه و گرفتن سهم خود از این بازار توسعه شده است و از قبل آن، نشستهای تخصصی و کارشناسی برای نیل به مقصود توسعه نیز برقرار شده است؛ با امید به آنکه، صدای نشستهای تخصصی و کارشناسی به گوش مسئولان اجرایی و سیاستگذار کشور برسد و منتج به نتایج مفید و مؤثر برای کشور گردد.
در همین راستا، دبیرخانه دومین کنفرانس بینالمللی اقتصاد دریاپایه با همکاری سازمان منطقه آزاد قشم، نشست علمی با موضوع توسعه دریامحور؛ انتظارات، فرصتها و چالشها را در روز چهارشنبه مورخ 21 آذر 1403 با حضور محمد فاضلی، جامعه شناس و استاد سابق دانشگاه شهید بهشتی و عادل پیغامی، اقتصاددان و مدیرعامل منطقه آزاد قشم در جزیره قشم برگزار کرده است.
تدوین طرح جامع توسعه دریامحور با پهنهبندی دریا، کرانه و پسکرانه
در ابتدای سخن باید تصریح گردد که جان کلامی را که محمد فاضلی در این نشست عنوان کرده است را بیشتر میتوان با بند 4 سیاستهای ابلاغی رهبری سازگار یافت، آنجا که تصریح میگردد: «تدوین طرح جامع توسعه دریامحور با پهنهبندی دریا، کرانه و پسکرانه و تعیین سهم و جغرافیای جمعیت، تجارت، صنعت، کشاورزی و گردشگری، خصوصاً در سواحل و جزایر جنوب و بالاخص سواحل مَکُران با تاکید بر هویت ایرانی-اسلامی.»
ویژگیهای الگوی موفق توسعه در حاشیه خلیج فارس
در ابتدای این نشست، محمد فاضلی با تمرکز بر توسعه جزیره قشم به عنوان بخشی از توسعه دریاپایه کشور، به طرحهای مطالعاتی توسعه قشم شامل؛ طرح جامع منطقه آزاد قشم که توسط شرکت مشاور سوئدی SWECO که در سال 1373 انجام شده است؛ مطالعهاي که در خصوص بازار گردشگري قشم در سال 1382 توسط شرکت استرالیایی KPMG به عمل آمد و همچنین، طرح جامع توسعه پايدار جامعه محور جزيره قشم به سوی جزيره زيست محيطی که توسط سازمان همکاریهای بين المللی ژاپن (جايکا) در سال 1394 انجام شده است، اشاره کرد.
وی بر اساس طرحهای مطالعاتی ارائه شده و موضوعات توسعهای قشم که شامل پیشنهاداتی اعم از حمل کالا، توسعه صنعتی، گردشگری، آموزش عالی، ماهیگیری، خدمات دریایی، پشتیبانی و تجارت و صنعت و معدن و صنایع پتروشیمی و نفت و گاز است ابراز تردید کرده و میگوید: با توجه به مساحت جزیره و مسأله آب جزیره، این همه پیشنهاد جای تعجب دارد.
در ادامه، فاضلی با اشاره به کتاب کتاب قشم بر مدار نفت، گاز، پتروشیمی و انرژی، که توسعه قشم را با تکیه بر برنامه ملی توسعه انرژی، جلب حمایت مقامات مسئول در وزارت نفت، جذب شرکتهای داخلی و خارجی ارائه کننده خدمات نفت و گاز و پتروشیمی، و از طریق نفت و گاز و پتروشیمی توسعه قشم میداند، ایراد وارد کرد و گفت: در این کتاب که در سال 1398 منتشر شده است، لیست طرحها و پروژههای (شامل 30 طرح) حوزه نفت، گاز، پتروشیمی و انرژی برای جزیره قشم اشاره شده است که شامل مجتمعهای پتروشیمی، پالایشگاهها، سوخترسانیها، پروژه اسکله نفتی و ... است که شاکله اقتصاد قشم را بر نفت و گاز بنا میکند.
نقد فاضلی بر این طرحها و پیشنهادها به این مسأله است که هیچ کدام از این مطالعات، بر مبنای هیچ تئوری توسعهای بنا نشدند و صرفاً براساس درخواست شرکت پیشنهاد دهنده و انتظارات آن شرکت، توسط سازمانهای مشاور خارجی تهیه و تدوین شده است.
جزیره قشم یک فرصت جدید برای توسعه کشور است
وی قشم یک را یک فرصت جدید برای توسعه کشور میداند که میتواند الگویی برای توسعه متوازن، پایدار و تاب آور برای سرزمین اصلی باشد، منوط به اینکه برای توسعه آن به چند سؤال بنیادین پاسخ داده شود. در گام اول، پاسخ به این سؤال را ضروری میداند که ایا قشم میخواهد یک الگوی موفق توسعه باشد و مدل آن برای توسعه به سرزمین اصلی ایران بسط داده شود؟ یا اینکه تمام آن مدلهای شکست خورده که در سرزمین اصلی آزمون شده را در اینجا دوباره پیگیری شود؟
فاضلی به تجربههای موفق مناطق آزاد تجاری در جهان اشاره کرد و گفت: در اوایل 1980 کشور برای اینکه بخواهد شرایط اقتصاد آزاد را تجربه کنند 4 منطقه آزاد را در نظر گرفته بودند که یکی از آنها شنژن بود. براساس گزارشی که در سال 2022 منتشر شده است شنژن از یک روستا ـ در مقیاس چین ـ با جمعیتی حدود 700 هزار نفر به یک کلانشهر با 20 میلیون نفر جمعیت تبدیل شده است که به سیلیکون ولی آسیا مشهور است و تولید ناخالص داخلی آن در سال 2022 برابر303 میلیارد دلار بود که از ایران بیشتر است. شنژن قرار شد برای مسئولان چینی مسائلی را حل کند و در صورت موفقیت مدل شنژن به بقیه چین تسری داده شود و نخواستند که بقیه مدل چین را به شنژن تسری بدهند. به لحاظ ادبیات توسعه، شنژن یک جزیره کارآمدی است. یک جای کوچک را انتخاب میشود و در آنجا مجموعهای از سیاستهای جدید را آزمایش میکنند و اگر جواب داد، آن را در سرزمین اصلی هم توسعه داده میشود. در مورد سایر مناطق آزاد چین هم برهمین منوال عمل شد. چینیها درصدند که الگوی شنژن را در 2500 نقطه چین توسعه بدهند؛ یعنی یک کارگاه و نمونه کار درست کردند و این نمونه کار امروز در 2500 نقطه در چین در حال توسعه هست.
نمونه دیگر مدل توسعه در مقیاس کوچک، جزیرهای در شرق آفریقا به نام ماریتیوس است که مساحت آن 2040 کیلومتر مربع است ( در برابر قشم که1500 کیلومتر مربع مساحت دارد) در دو دهه گذشته که روند توسعه ماریتیوس به گونهای است که درآمد سرانه 5 برابر شده است.
جایگاه پیش بینی شده برای توسعه قشم
سؤال مهم دیگری که فاضلی مطرح میکند به جایگاهی اشاره میکند که قرار است توسعه قشم منتج به جایگاه این جزیره شخصی در سطح جهانی شود و برهمین اساس، جایگاه و جایابی جدیدی برای خود و کشور ایجاد کند. برهمین مبنا تصریح میکند ما در دو دهه گذشته بالاخص بعد از تحریمهای سیسادا از ابتدای 1390 به یک نوعی از اقتصاد جهان حذف شدیم، توسعه قشم و یا هر توسعه دریامحور دیگری مانند مکران، قرار است چه جایابی و یا مکانیابی جدید از ما در اقتصاد جهان بکند؟
عمده مشارکت ما در اقتصاد جهانی، در زنجیرههای پیشین است
وی به گزارشی از مشارکتهای پسین و پیشین در زمینه ارزشهای جهانی اشاره کرد و گفت: عمده مشارکت ما در اقتصاد جهانی، در زنجیرههای پیشین است؛ یعنی محصولاتی را به جهان عرضه میکنیم که فاصله آن محصول تا مصرف کننده خیلی زیاد است. مثلا متانول یه جهان عرضه میکنیم هیچ مصرف کننده در جهان در خانه خود متانول مصرف نمی کند. متانول در زنجیره خود تبدیل به محصولات دیگر میشود و از متانول تا محصول نهایی مصرف شونده توسط مصرف کننده فاصله زیاد است. ما تولید کننده محصول نهایی نیستیم و شما هرچقدر محصول ابتدایی تر زنجیره تولید مثل فولاد، مس، روی و مواد پتروشیمی تولید کنید، سهم کمتری از ارزش جهانی دارید یه علاوه اینکه قابل جایگزین هستید. تایوان یک جزیره کوچکی بیشتر نیست اما چون مایکروچیپ تولید میکند، در اقتصاد جهانی قابل جایگزینی نیست و از این طریق در اقتصاد جهانی اعمال قدرت میکند. ولی چیزی که ما تولید میکنیم به راحتی در جهان قابل جایگزینی است.
سؤال دیگری که باید مسئولان امر توسعه دریامحور و به طور خاص مسئولان سیاستگذار و برنامه ریز توسعه قشم باید بدان عنایت داشته باشند، این است که مردم ما در جنوب خلیج فارس الگویی از توسعه را شاهد هستند؛ که یک الگوی موفق توسعه را به مردم نشان میدهد. توسعه سواحل شمال خلیج فارس و دریای عمان مانند قشم، مکران و چه نوع توازن اجتماعی، اقتصادی، قومیتی و خیلی تأکید دارم زیبایی شناختی در مقابل حاشیه جنوبی ارائه کند؟ قرار است در مقابل الگوی جنوبی خلیج فارس که یک مدلی از زندگی مدرن، شهرسازی مدرن، کارخانه مدرن، اقتصاد دیجیتال مدرن، ارائه میکند، در شمال خلیج فارس و دریای عمان چه چیزی ساخته شود؟
فاضلی پیچیدگیهای اقتصادی Economic Complexity ایران و امارات را با هم مقایسه کرد و گفت: امارات تا سال 2013 تقریباً زیر میانه (پایین تر از 50 درصد جهان) است و از سال 2014 امارات به سمت پیچیدگیهای اقتصادی بیشتر و تنوع اقتصادی بالاتر حرکت میکند، از سال 2014 به بعد این روند برای کشور عربستان هم رقم خورده است و اینکه فکر کنیم که اعراب فقط نفت صادر میکنند، این نگاهی است که دیگر به کلی فرو پاشیده.است و به لحاظ پیچیدگیهای اقتصادی و تنوع اقتصادی ما هنوز هم پایین تر از 50 درصد جهان و پایین تر از امارات قرار داریم. باید پرسیده شود با چه سطحی از پیچیدگی اقتصادی میخواهیم سواحل شمالی خلیج فارس را توسعه بدهیم؟
تعیین الگوی توسعه ویژه برای قشم
اگر الگوهای اقتصاد ایران را در قشم تکرار کنیم، دوباره همان مسیر توسعه سرزمین اصلی در اینجا ادامه پیدا میکند؛ یعنی اگر دوباره قرار باشد دوباره پتروشیمی و پالایشگاه و صنایع فولاد و موارد مشابه ساخته شود، دوباره توسعه در همین زمین و بر رویه قبل خواهد بود و جای شما در اقتصاد دنیا همینی خواهد بود که هست.
سؤال مهم دیگری که فاضلی پیش رو میگذارد این است که آیا قشم میتواند آزمایشگاه اصلاحات اقتصادی جدید باشد یا اینکه بستری برای تکرار اقدامات انجام شده در اقتصاد ایران باشد که منجر به تورم در کانال 40 درصد، و از دست رفتن رشد یک دهه، از بین رفتن محیط زیست، فرونشست زمین، از دست دادن آب، ناترازی انرژی، ناترازی بانکی، ناترازی صندوقهای بازنشستگی شده است؟
سؤال نهایی این جامعه شناس مربوط به پیامی است که این توسعه برای نسل جدید ایرانیان و جهان دارد؛ وی میپرسد: توسعه قشم حاوی چه پیام اجتماعی جدید برای نسل نو ایرانیان است؟ وقتی وارد قشم میشوند بگویند در این جا چه چیزی دیدیم که در سرزمین اصلی نمی بینیم؟ مثلاً نظم، محیط زیست محترم است، شهرسازی زیبا، آدمهای متعهدتر و ... دیدم که متفاوت از سرزمین اصلی است!
فاضلی به پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که از سال 1378 در ایران شروع شده و چهار موج آن انجام شده است، اشاره کرد و تصریح کرد: براساس جدیدترین پیمایش، هرچه نسل جدیدتر میشود و سن آنها کمتر است، افتخار آن به ایرانی بودن در حال کاهش میباشد. در گروه بی سوادان افتخار به ایرانی بودن نسبت به گروه دارای سواد ابتدایی و همین طور متوسطه و بالاتر بیشتر است و با افزایش میزان تحصیلات این شاخص کاهش مییابد. به عبارتی دو گروه جوان و تحصیل کرده بسیار کمتر از گروههای مسن تر و با سواد کمتر به ایرانی بودن خود افتخار میکنند. بنابراین، هر برنامه و طرح توسعهای باید حاوی پیامی جدیدی برای نسلهای جدید ایرانیان باشد که بیشتر احساس تعلق به سرزمین خود داشته باشند و در توسعه دریامحور قشم و مکران باید چیزی برای ارائه کردن به آنها داشته باشد.
چالش دیگری را که فاضلی بر سر مسیر توسعه دریامحور قشم و سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان مطرح میکند مربوط به سیاست اجتماعی ساخت محیط شهری است. وی تأکید میکند: یکی از برزگترین نقطه ضعفهای کشور در محیطهای شهری که ایران را برای آدمها غیرجذاب میکند، نازیبا بودن محیط مصنوع است و آن چیزی که خارج را برای ایرانیان جذاب میکند، زیبا بودن محیط مصنوع شامل نظم، تابلوها، چراغها، هماهنگی و...آنهاست
تعیین سیاست شهری جدید در سواحل جنوبی
وی میافزاید: وقتی وارد شهرهای ما میشویم، از در و دیوار بی نظمی میبارد، اعم از ساختمانهای نیمه کاره، ماشین آلات رها شده، پایه پلهای ساخته نشده، گرد و خاک و دیوارهای آجری نصفه و نیمه و... و بناها در کشور هویت نمی سازند و نتوانستیم چهارباغ اصفهان را تکرار کنیم؛ یا حتی نتوانستیم تهران قاجار را تکرار کنیم. سؤال اینجاست که ما با چه سیاست شهری جدید مکران یا قشم و یا سایر سواحل جنوبی کشور را میسازیم تا این ساحل یک وزنه تعادل زیباشناختی در برابر ساحل جنوبی خلیج فارس باشد؟
وی تأکید کرد: چیزی را که به آن موازنهای که بین شمال و جنوب خلیج فارس میگویم، برای کشور چین هم وجود داشت و آن موازنه سواحل غربی دریای شرقی چین و ساحلی شرقی آن در ژاپن بود؛ همچنین موازنهای بود بین این طرف اقیانوس آرام و آن طرف اقیانوس آرام بود.
این جامعه شناس ادامه داد: ما با چه سیاستی توسعه قشم در بین اهل سنت رقم میخورد؟ آیا بر مبنای پذیریش خواهد بود یا تبعیض؟ آیا رویکرد ما مبتنی بر پذیریش اهل سنت و اقوام خواهد بود و یا بازتولید همان سیاستهای است که در مناطق مرزی و حاشیهای تاکنون پیش گرفته شد را تکرار کنیم که بحران میآفریند. همچنین، سیاست اجتماعی در برابر زنان، سیاست اجتماعی در برابر گردشگران، سیاست اجتماعی در برابر اثرات این طرحها بر مردم بومی و محیط زیست جه خواهد بود؟ وی تأکید کرد: وقتی توسعه بندر عسلویه در دست اقدام قرار گرفت، قرار بود خلیج نایبند ـ که یکی از زیباترین خلیجهای ایران است، منطقه گردشگری شود، اما الان 30 سال میگذرد و خلیج نایبند جز مضرات و آثار سوء توسعه نفتی چیزی ندیده است.
فاضلی افزود: فکر نکنید که بتوانید طرحهای نفتی و پتروشیمی در قشم را راه اندازی کنید و جنگلهای حرای شما باقی بماند. سازمان ملل دو سال پیش یک اجلاسی به نام توسعه اکوسیستمهای جزیرهای کوچک برگزار کرده است. یکی از بزرگترین نگرانی درباره اکوسیستمهای جزیرهای کوچک این است که این اکوسیستمهای بسیار شکننده است. اکوسیستمهای مانند جزیره هنگام، جنگلهای حرای قشم، جزایر مرجانی خارک به سرعت تحت تأثیر فعالیتهای توسعه اقتصادی قرار میگیرند و نابود میشوند. فکر نکیند اگر مجتمعهای پتروشیمی را در جزیره راه انداری کنید و گردشگران را هم بتوانند برای دیدن جنگل حرا یا کوههای مریخی یا دلفینهای جزیره قشم یا لاک پشتهای جزیره هنگام هم بیایند.
وی به تصویب و تبدیل یک منطقه به منطقه آزاد تجاری را به معنای توسعه یک منطقه نمی داند و با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره مناطق آزاد در سال 1400 گفت: براساس گزارشهای این مرکز، در فاصله سالهای 92 تا 98 ، حدود یک درصد صادرات غیرنفتی کشور از مناطق آزاد تجاری انجام شده است. میزان تولید حدود یک درصد؛ واحدهای تولیدی فعال کمتر از 3 درصد؛ جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی حدود 10 درصد و از اشتغال زایی کل کشور حدود 4 درصد سهم مناطق آزاد تجاری بوده است. حال این کارنامه مناطق آزاد را با شرایط منطقه آزاد شنژن مقایسه کنید، در حالی که وسعت مناطق آزاد، بیش از 3 برابر شهرکها و مناطق صنعتی کشور است.
اهمیت رویکرد توسعه دریامحور در جزیره قشم
فاضلی به مطالعات جامع توسعه قشم اشاره کرد و افزود: هرچند مطالعات جایکا موارد توسعهای بیشتری را عنوان میکند، اما در نهایت توسعه بر مدار نفت و گاز و پتروشیمی مدنظر خواهد بود و در بهترین حالت، عسلویه یا بندر ماهشهر دیگری رقم خواهد خورد. من هرچه اسناد توسعه قشم را میخوانم و اسناد مکران نیز همین طوری است. ما یک کار را بلد هستیم که کشور انرژی محور، نفت محور و گازمحور باشیم. پتروشیمی توسعه میدهیم، پالایشگاه میسازیم، اولفین و اوره و ... ، یعنی فقط کاری را که بلد هستیم را دنبال خواهیم کرد که براین اساس حدود 20 سال بعد قشم جایی آلوده پر از فلرها خواهد بود؛ یک کارگاه بدون زیستگاه؛ یا اینکه، خواهید فهمید که این جزیره ظرفیت اکولوژیک آن چیست؟ جایگاه آن چیست؟ نسبت آن با نوآوری چیست؟ نسبت آن با جنوب خلیج فارس چیست؟ نسبت آن با جانمایی شما در جهان چیست؟ و متناسب با این مشخصات طرحی داده میشود و محصول نهایی تولید میشود که متناسب با دنیای جدید خواهد بود.
وی با تأکید بر اینکه وقتی امروز درباره توسعه دریامحور قشم صحبت میشود، باید دانست با کدام رویکرد قرار است قشم توسعه بیابد، افزود: قشم حاوی چه الگوی توسعهای جدیدی برای ایران است و این توسعه با چه نسبتی با دریا، چه نسبتی با اقتصادهای اطراف آن، چه نسبتی با کریدورها و دسترسی به تنگه هرمز و اقیانوس و اقتصادهای رشد یافته و در حال رشد دارد؟ پاسخ آن را قبل از آن که نخبگان بخواهند بدهند، باید حکومت بدهد؛ جکومت آیا میخواهد همان اقتصاد رانت محور سرزمین اصلی که یکی از مشخصههای آن قیمت انرژی است که در سرزمین اصلی باعث بحران شده است را در قشم هم تکرار بکند؟ یعنی همان رویه قبل را تکرار کند؟ یا قرار است با قشم جدید و مَکُران جدید، چیز جدیدی تولید کند؟ با کدام سیاست اجتماعی در برابر ساخت کدام محیط شهری؟ یعنی 20 سال بعد وقتی وارد قشم میشویم از در و دیوار زیبایی، نظم، پیام انسان جدید، پایداری و تاب آوری محیط زیست و اقتصاد را شاهد باشیم یا اینکه بخواهند مواد خام را با هم ترکیب کنند و فقط پول دربیاروند و محیط آلوده غیر قابل زیست باقی بگذارند و بروند. این سؤال مهمی است!
وی در پایان تصریح کرد: آن چیزی که وجود دارد یک چیزی است به نام «وابستگی به مسیر» است که گروههای ذینفع خودشان را بر اقتصادها تحمیل میکنند. گروه ذی نفعی که بلد است پتروشیمی و گاز و انرژی را توسعه بدهد این روش را بلد است و لازم هم نیست چیز جدیدی را عرضه بکند. اصلاً تاکیدی ندارم که اینجا حتماً باید گردشگری توسعه پیدا بکند و اگر خواستید جایی زیستگاه بشود باید محیط زیست آن حفظ شود، برای اینکه پیام جدیدی برای جهان ومردم خود داشته باشید حتماً باید زیبایی هم در آن وجود داشته باشد و زیبایی با زیستِ بومی در تعارض نیست. مگر شما وارد بخشهای مهمی از اسپانیا میشوید، آیا مدرن شدن به معنای نابودی حتی میراث اسپانیای مسلمان بوده است؟ در مکزیک، توریستی ترین شهر آن، صنعتی ترین شهر آن هم هست و ترکیب این دو به صورت پیش فرض غیرممکن نیست. ما به طور قطع و یقین در تلفیق توسعه و محیط زیست طی 70 سال برنامههای توسعهای کشور شکست خوردیم و شاخصهای آن 150 میلیارد متر مکعب کسری آبخوانها، رتبه اول فرسایش خاک در جهان، نرخ بیایان زایی بالا، نرح جنگل زدایی در ایران و... است. در تمام 70 سال گذشته نسبت به محیط زیست بی توجهی شده است و ذیل ضرورت معیشت و توسعه محیط زیست را نابود کرده است که به دلیل تعارض منافع تصمیم گیران در این رابطه میباشد. در قشم اگر برنامهای برای تلفیق محیط زیست و توسعه و ساختن زیستگاه وجود نداشته باشد نه از هنگام و نه از جنگلهای حرا و نه از دلفینها و آکواریوم طبیعی و ... اثری میماند.
کرامت انسانی و اقتصادی انسان ایرانی و کشور ایران
آنچه را که محمد فاضلی طی این سخنرانی تأکید میکند را شاید بتوان به صورت کرامت انسانی و اقتصادی انسان ایرانی و کشور ایران صورت بندی کرد که به یک نحو در بند 4 سیاستهای کلی ابلاغی رهبری هم به اشاره شده است و بر تعیین سهم و جغرافیای جمعیت، تجارت، صنعت، کشاورزی و گردشگری، خصوصاً در سواحل و جزایر جنوب و بالاخص سواحل مَکُران با تاکید بر هویت ایرانی-اسلامی تأکید شده است.
در این بند از سیاستهای ابلاغی بر تدوین طرح جامع توسعه دریامحور نیز تصریح شده است، ولی آنچه مشخص است بدون رسیدن به یک فهم تئوریک جدید از حمکرانی دریامحور و پاسخ روشن به پرسش اندیشمندان و نخبگان دغده مند این سرزمین نمی توان، طرح جامع توسعه دریامحور را عملیاتی کرد و در صورت تکرار رویههای توسعهای قبل، انتظار معجزه از روشهای آزمون شده، بلاهتی نابخشودنی است که آینده یک کشور ونسلهای آتی آن به آن گره خورده است و تمام ناکارآمدی سرزمین اصلی در ساحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان بازتولید خواهد شد.
اهمیت بیانیه گام دوم انقلاب برای اقتصاد دریاپایه
طرف دوم گفت و گو در این نشست، عادل پیغامی، اقتصاددان و مدیرعامل منطقه آزاد قشم بوده است که مبنای گفتمان وی را باید با پیام رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب درباره اقتصاد دریاپایه سازگار دانست. در متن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، مقام معظم رهبری یکی از موارد مغفول در چهل سال اول انقلاب را دریا معرفی میکند. در کلام عادل پیغامی نیز، توسعه دریامحور به ویژه توسعه قشم را مسأله کشور نمی داند.
وقتی وضعیت فعلی (Current State) خود را میشناسید و نیز میدانید که وضعیت مطلوب و هدف شما (Goal State) چیست؛ اما نمیدانید که با طی کردن چه مسیری میتوانید از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسید، عملاً با یک مسئله مواجه هستید. پیغامی وضعیت توسعه قشم و سواحل جنوب را در وضعیت پیشامسأله میداند.
پیغامی، با اشاره به اینکه در کشور جامعه شناسی توسعه دریاپایه نداریم، گفت: یک سری دغدغه (issues)، یک سری سؤال (questions) و یک سری مسأله(problems) وجود دارد؛ ما در ایران، دغدغه زیاد داریم؛ اغلب آنها هم درست هستند. سؤالات زیادی هم مطرح میشود، اما اینکه مسأله داشته باشیم، هر سؤالی، مسأله نیست! باید چندین مؤلفه وجود داشته باشد تا یک دغدغه یا یک سؤال به مسأله تبدیل شود.
مدیرعامل منطقه آزاد قشم، با اشاره به اینکه فارغ التحصیلان علوم انسانی تا زمانی که وارد عرصه عمومی و عملی نشوند، فارغ التحصیل محسوب نمیشوند، افزود: ما سه نوع پژوهش داریم؛ پژوهش نظری و بنیادین، پژوهش کاربردی و پژوهش توسعه ای؛ ایرانیان معمولاً در دانشگاهها پژوهشهای نظری و کاربردی را انجام میدهند و پژوهش های توسعهای کمتر انجام میدهند.
وی به سالهای حضور خود از سال 1391 در قشم و زندگی با اهالی شهرها روستاهای جزیره اشاره کرد و گفت: مطالعاتم درباره قشم 10 سال به طول کشید و بیشتر به دنبال مطالعه کاربردی بودم، ولی به دنبال فرصتی بودم تا مطالعه توسعهای انجام بدهم.
توسعه قشم برای مسئولان کشور، یک مسأله نیست!
پیغامی توسعه قشم را برای مسئولان کشور، را یک مسأله ندانست و تأکید کرد: اولین مؤلفه در مسأله شدن این است که طرف درباره آن موضوع، اصلاً شنیده و یا دیده باشد. ما در جلسات بالادستی و نخبگانی کشور، در محلهای سیاستگذاری و تصمیم سازی و هرجا که شرکت میکردیم، درباره قشم، گفت و گو میکردیم که اصلاً نمی شناختند و فقط در حد یک جزیره میشناختند. وقتی میگفتیم که قشم 5/2 برابر بحرین است، تعجب میکردند.
تاسیس میز قشم در وزارت امور خارجه
وی در ادامه تصریح کرد: در شروع کارم در منطقه آزاد، برای آن که قشم برای مسئولان به مسأله تبدیل شود، 34 نفر از مدیران کل را وزارت امور خارجه را به جزیره آوردیم و سخنرانی درباره جزیره انجام شد و سه روز هم جزیره را گشتند و در نهایت همه آنها اذعان کردند که ما قشم را این گونه نمی شناختیم.
پیغامی مسیر توسعهای در گفت و گو و آشنا کردن مسئولان درباره موضوع و رفت و آمد با آنها دانست و گفت: اگر تاریخ توسعه به ویژه توسعه انگلستان را بخوانید میبینید که چه مسیر طولانی است. گاهی وقت ممکن است 20 تا 30 سال طول بکشد. ما کمتر از یک سال که نشان دهنده قدرت جذب بالاست، در وزارت امور خارجه به این نتیجه رسیدیم که اواخر سال گذشته میز قشم تأسیس شود. به نحوی که از نوروز امسال در همه کنسول گریهای ایران در کشورهای خارجی یک جزوه معرفی قشم و فرصتهای آن رفته است. این موضوع برای معاونت اقتصادی وزارت خارجه مسأله شد؛ یعنی گام اول مسأله نه مسأله اصلی.
مدیرعامل منطقه آزاد قشم، با بیان بررسی پیمان شانگهای گفت: براساس بررسی و مطالعه پیمان شانگهای، با آن سازمان شروع به گفت و گو و رفت و آمد کردیم و در نتیجه قشم برای آنها هم مسأله شد و در دبیرخانه پیمان شانگهای، الان قشم دریچهای برای ورود شرکتهای کشورهای عضو پیمان شانگهای میباشد که یک دستاورد بزرگ محسوب میشود.
وی در این خصوص افزود: نکته جالب این است که یکی از مسئولان فعلی کشور با یک شرکت بزرگ ایرانی مکاتبه کرده است که با یک شرکت بزرگ چینی اقدام مشترک و همکاری داشته باشد، طی مذاکره آنان شرکت چینی به آنها گفت که بروید از طریق قشم بیایید. چه گفتمان و مذاکرهای اتفاق افتاد که قشم پذیرفته شد؟ وی از دعوت خود با در یک نشست مشترک شرکتهای چینی و اتحادیه اقتصادی عرب ذیل پلتفرم پیمان شانگاهای گفت: راه توسعه از طریق درگیر کردن، سایرین در مسأله امکان پذیر میگردد.
پیغامی با اشاره به اشکالات وارده به مطالعات جامع توسعه قشم، براساس تجربه زیسته خود در بین مردم آن جزیره گفت: درخصوص مطالعات انجام شده برای توسعه قشم، به گونهای اشاره شد که انگار شرکتهای مشاوره فقط به نفت و انرژی تأکید کردند در صورتی که این گونه نیست و نفت و انرژی فقط یک بخش از مطالعات میباشد. ولی این مطالعات خارجی براساس تجربه زیسته ام در این جزیره، اشکالات زیادی دارد؛ قشم به لحاظ وسعت و تنوع نمی تواند بخش نفت و گاز نداشته باشد. اما اگر بگوییم که نفت و گاز پیشران توسعه قشم است، این درست نیست.
قوانین خوب مناطق آزاد به خوبی اجرا نشد
وی با انتقاد از نوع نگاه سازمانهای حسابرسی به مناطق آزاد، گفت: برای مناطق آزاد، قانون را خوب نوشتند، اما دستگاههای اجرایی در مقام اجرا با آن مقابله کردند و قانون را اجرا نکردند. در مفهوم، منطقه آزاد در دنیا داریم که یک منطقهای را محصور میکنند و میگویند در آن واردات و صادرات آزاد است. اما مناطق آزادی مانند شنژن و شیانن در دنیا وجود دارد که مفهوم گسترده تری را در بر میگیرد. الان سازمان بازرسی با منطقه آزاد ماکو و بندر انزلی و قشم و بقیه جا مثل هم نگاه و برخورد میکند.در حالی که نوع منطقه آزاد انزلی با نوع منطقه آزاد قشم متفاوت است و هنوز سازمان حسابرسی مناطق آزاد را مانند شرکتهای دولتی حسابرسی میکند، مثلاً اگر منطقه آزاد یک جاده میسازد، در صورتهای حسابرسی به صورت افزایش دارایی منظور میشود و بنابراین مالیات آن افزایش میدهند.
پیغامی با اشاره به 5 تا 6 نوع حکمرانی در دنیا تأکید کرد: و حکمرانی دولت یک حکمرانی خاص و تکنولوژی نرم است و ایرانیها این تکنولوژی نرم را هنوز استفاده نکردند.
منطقه آزاد قشم با 1200 میلیارد تومان بدهی ابربدهکار مالیاتی بود
مدیرعامل منطقه آزاد قشم تصریح کرد: هرچند تجربههای ارزشمندی در منطقه آزاد در دنیا وجود دارد، اما در مقام عمل، گاهی باید از صفر و حتی زیر صفر شروع کرد. وقتی به منطقه آزاد قشم آمدم با سازمانی مواجه شدم که بالغ بر 1200 میلیارد تومان بدهی داشته است که در صورتهای مالی آن منعکس نشده بود وششمین ابربدهکار مالیاتی بوده است که از سال 1390 تا 1395 مالیاتها پرداخت نشده بود و جریمه هم شده بودند.
وی به صفر شدن بدهی منطقه آزاد قشم در مرداد امسال اشاره کرد و گفت: زمین فروشی به عنوان محل تأمین بودجه جاری رواج داشت که زمین فروشی را ممنوع کردیم و در پایان سال 1402 توانستیم 3/2 برابر گردش مالی داشته باشیم.
وی همچین به اجرای طرحهای عمرانی در جزیره اشاره کرد و افزود: از محل درآمد منطقه آزاد، توانستیم پروژه عمرانی را اجرا کنیم. اعتبار پروژههای عمرانی در سال 1401 برابر 540 میلیارد تومان بود در سال 1402 برابر 840 میلیارد تومان رسید و امسال به 2700 میلیارد تومان شده است.
وی ابراز کرد: قبول دارم مناطق آزاد در ایران وضعیت خوبی ندارند. ولی آیا قانون مربوط به آن را به درستی اجرا شده است؟ وقتی قانون به درستی اجرا نمی شود از منطقه ازاد چه انتظاری داریم؟ من خودم منتقد عملکرد مناطق آزاد هستم، اما در قشم، زحمات و تلاش هایی شده است، منابعی برای آن هزینه شده است.
مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم همچنین گفت: البته از لحاظ توسعه متوازن و زیباشناختی بسیار مشکل وجود دارد. ما در حوزه زیرساختها به غایت مشکل داریم. وارد عرصهای شدیم که زیبایی شناسی اولویت چندم ما شده است. وقتی روستایی وجود دارد که هر 50 روز یکبار آب آشامیددنی به آن وارد میشود. آیا در این فضا میتوان در باره زیبایی شناسی صحبت کرد؟ مردمی که محرومند فقط تلاش میکنند که از چندتا بلوک سیمانی و یک سقف به عنوان خانه از آن استفاده کنند و من نمی توانم به آنها بگویم که سیما و منظر مورد نظر ما را رعایت کن!
جایگاه ویژه توسعه انسانخواهی در قشم
پیغامی، با اشاره به اینکه زیرساختهای منطقه آزاد را دولتها میسازند و بعد به بخش خصوصی میسپارند، افزود: ما الان مجبور هستیم که با زیرساخت شروع کنیم و بعد خودمان را توسعه انسان خواهانه بدهیم؛ انسان خواهی بر مبنای تاریخ، هویت و معنا ست. قشم پر از معناست؛ پر از اسطوره است، بنابراین توسعه انسان خواهی در قشم بسیار معنا دار است به شرطی که هویت و تاریخش را ارج بنهیم و قبول کنیم.
وی زیبایی شناسی بومی را متفاوت از زیبایی شناختیهای آکادمیک دانست و گفت: وقتی میخواهیم برای هویت این مردم ارزش قائل شویم نمی توانم زیباشناسیهای سیما و منظری معماری دانشگاه تهران را به عنوان معیار برای قشم در نظر بگیرم. خیلی باید صبور باشیم تا از دل خود همین مردم زیبایی شناسی بروید. زیبایی شناسی که وجود دارد و معماری که داشته است. به نوعی کنار رفته است و یا اقتصاد مانع رو شدن آن است.
مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم با تأکید بر درون زا بودن توسعه افزود: باید جستجو کنیم در درون اینجا چه چیزی میجوشد. در درون اینجا بخشی زیست بوم و جغرافیایی طبیعی اینجاست. جغرافیای طبیعی اینجا اقتصاد لجستیک و اقتصاد تأمین را مطرح میکند. اینکه در وسط تنگه هرمز تصمیم گرفته شد که منطقه آزاد باشد، به جغرافیایی طبیعی اشاره دارد. اینکه نفت و گاز دارد، مربوط به جغرافیای طبیعی آن است که خودش را نشان میدهد. اینکه ایجا باید بانکرینگ باشد، و به دنبال سرمایهگذاری خارجی برای راه اندازی اسکله آن هستیم، جزء جغرافیای طبیعی آن است.
وی به پتانسیلهای گردشگری جزیره قشم اشاره کرد و گفت: پتانسیل گردشگری قشم را قبول دارم، اما اینکه قشم یک موزه تاریخی دست نخورده باقی بماند و فقط و فقط گردشگری باشد و فقط اقتصاد گردشگری مدنظر باشد، یک تله فقر است و یک اقتصاد تک محصولی خواهد بود؛ البته اقتصاد گردشگری باید توسعه یابد و 16 نوع گردشگری تعریف گردد، اقتصاد و بازار و زنجیره ارزش آن و ... متنوع است.
حضور تمامی بخشهای اقتصاد دریاپایه در قشم
پیغامی به 24 نوع تجارت اقتصاد دریاپایه که در قشم فعال است، گفت: یکی از این تجارتها لنج است که یک شناور در حال انقراض است، لنج با همین مدل سنتی خود در خرده باری آفریقا و خلیج فارس و دریای عمان، نقش بسیار مهمی دارد. هرچقدر در قشم لنج تولید کنیم در آفریقا میخرند. چقدر سود دارد؟ هر واحد لنج سازی بین 20 تا 50 لنج میسازد و هر لنج حداقل 40 میلیارد تومان سود خالص است. پس یک لنج ساز خوب میتواند تا 2 همت سود خالص داشته باشد. اقتصاد دریاپایه اینجا خودش را نشان میدهد. باید حفظش کرد. حال، اگر بتوانیم همین لنجها را به صورت کشتیهای تفریحی تبدیل کنیم که معمولاً از فنلاند آورده میشود، مردم حاشیه خلیجفارس علاقهمند هستند که لنجهای تفریحی به صورت لنج سنتی داشته باشند.
آمار بالای توفیق سازمان منطقه آزاد قشم
پیغامی به آمار بالای توفیق سازمان منطقه آزاد قشم در دوره مدیریتی وی در آمار صادرات و واردات کالا ، تناژ کالا، صادرات مجدد کالا، جذب سرمایه گذاری خارجی، تراز تجاری، درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی و سود عملیاتی چند صد درصدی گفت: اگر در زمینه اثربخشی و کارآمدی کمی بیشتر دقت داشته باشیم و سخت گیر تر باشیم، 300 تا 400 درصد بهره وری ما افزایش پیدا میکند. ما فقط کمی اثربخشی و کارآمدی را افزایش دادیم که منتج به این نتایج شد. واقعیت این است تا وقتی که از این آب و گل بیرون نیاییم فرصت نمی کنیم به کارهای زیبایی شناختی بپردازیم.
وی با اشاره به موافقت با گفتههای آقای فاضلی جهت تفکیک مناطق آزاد از سرزمین اصلی گفت: طی جلسهای با مرحوم آیت الله رئیسی درخواست کردم که مسائل منطقه آزاد از وزارت اقتصاد و دبیرخانه مناطق آزاد بیرون بیاید و زیر سران سه قوه قرار بگیرد. مناطق آزاد نیازمند چنین آزادی عمل است وگرنه هر وزارت خانهای ایراد و مانعی وارد میکند.
موانع دستگاههای اجرایی یکی از عوامل توسعه نیافتگی قشم است
مدیرعامل منطقه آزاد قشم یکی از موانع توسعه نیافتگی قشم را موانع دستگاههای اجرایی دانست و افزود: براساس منابع اینجا تصمیم گرفته شد که هزار مگاوات برق در جزیره تولید شود؛ از 1000 مگاوات برق ظرفیت اسمی، حدود 770 مگاوات تولید داریم که حدود 340 مگاوات آن در پیک مصرف داریم و میتوانیم 220 بقیه آن را به سرزمین اصلی منتقل میکنیم و الباقی هم هست. در حالی که برق شهرک صنعتی ما قطع میشود. پرسیدیم ما که برق اضافه داریم چرا برق شهرک صنعتی اینجا قطع میشود، گفته میشود که دفتر دیسپاچینگ برق در تهران مستقر است و اسامی همه شهرهای کشور را به کامپیوتر داده شده است و به طور منظم قطع میشود و در نوبت قشم هم برق شهرکهای آن قطع میشود.
وی به ماده 65 احکام دائمی برنامه توسعه برای آزادی عمل بیشتر مناطق آزاد اشاره کرد و گفت: منظور از مناطق آزاد، یعنی آزاد از قلمروهای صادراتی و وارداتی و گمرک است. همین را هم گمرک اجرا نکرده است. گمرک در مرز خروجی ورودی من ایستاده است. آیا میتوانیم گمرک را از اینجا حذف کنیم تا اینجا منطقه آزاد شود؟ تازه این مانع اول است. دوم، قلمروهای مالیاتی که فعالیت مناطق آزاد را خیلی تحت فشار میگذارد سوم، قلمرو پولی، اصلاً بانک مرکزی میگذارد که ما خارج از قلمرو پولی و ارزی باشم؟
وی در پایان تأکید کرد: درست است که تحریمها خیلی مهم است و هرکسی بگوید که تحریمها مهم نیست، اشتباه میکند. اما واقعیت این است که باز لابه لای تحریمها فرصتهای زیادی وجود دارد که تحریم صددرصد کار نکند، اما ما آن فرصتها را خودمان مسدود میکنیم. من به دوستان حکمران داخلی سرزمین، مسئولان ارشد و مدیران وزرا و مدیرکلهای استانی ، میگویم اگر این بند قانونی خوب است، شما به مناطق ذیل مسئولیت خودتان برسید و به منطقه آزاد کاری نداشته باشید؛ اگر قبول کنند قاعده منطقه آزاد این است که همین موانع را دور بزند.