از «مُم ِ اسما» تا «ایران دژگانی»؛
«زنان راوی فرهنگ خلیج فارس»
عباس رفیعی
«زن» راوی در تاریخ هرمزگان کم نداشتهایم، بسیاری از آنها که در زمانهی خود اشتهار داشتهاند، اینک در سرزمینشان نیز درگمنامی هستند یا کسی سندی و براتی از آنها ارائه نمیدهد.
عباس رفیعی، روزنامه نگار و پژوهشگر هرمزگان شناسی در یک دلنوشته اختصاصی برای روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد می آورد: یا گفتار، ترانهها و نقلهای آنها که سینه به سینه و دهان به دهان نقل شده را، هیچکس راوی واقعیاش را آنها نمیداند!
بسیاری، ترانهی معروف «آتش نخرمن کًفتِن نسوختن» را به نَصرُک نسبت میدهند اما این ترانه در بندرعباسی بهنام «مُم ِ اسما» معروف است.
«مُم ِ اسما» خالتور مجلس زنان بود و مجالس عروسی را نیز رونق میداد و گرم میکرد. ترانهی معروف «آتش نخرمن کفتن ...» از او است!
«مم اسما» این ترانه را برای عروسش که با تهمتهایی مواجه شده بود و پس از شب زفاف پسرش و دادن دستمال، میسراید.
و آن را خطاب به زنان قرار میدهد و دستمال را مایهی شرافت عروسش میداند!
ترانه، روایت و مضمونهای بسیاری هستند که راوی اصلیشان در محاق قرار دارد و هیچکس بهدرستی نمیداند، صاحب آن کیست؟
زیبا و نصره دو دیگر از زن - راوی هرمزگانی به شمار میآیند که پای ثابت عروسیهای بندری بودند.
زیبا و نصره را هنوز بسیاری در
سورو به یاد دارند اما کسی «مم اسما» را به یاد نمیآورد!
از این دست زن - راوی در تاریخ بندرعباس، جزیرهی قشم و هرمزگان فراوان است.
مراد از روایت در اینجا، نقل داستان و یا ترانه یا ضممونی بومی شده و برخاسته از اتمسفر و محیط اقلیمی است که با عناصر جنوب تطبیق یافته باشد.
ایران دژگانی یکی از آن زن - راویهایی است که در تاریخ خلیج فارس شناسی با تک نگاریهایش آثار شرفی را خلق کرده است و در بسیاری از آن باید غور کرد.
نزدیک به ۲۰ کتاب و اثر مکتوب در بازهی زمانهی اندک نوشتن کار بزرگی است. سادهانگارانه است که بپنداریم؛ ایران دژگانی از قبل مایههای نوشتن آن را نداشته، بلکه تک تک آنها را پرورده و در ذهنش پلان به پلان آن را طراحی کرده است.
«دژگانی» زن - راویی بود که در طول حیات خود، ضبط و ثبت کرد و آن را به مرور به رشتهی تحریر در آورد.
زن به واسطهی آفرینش خاصش به پیرامون و اطراف بهتر از مردان مینگرد و زاویهی دیدش بیتردید فراغتر از دیگرجنسش است.
«جنزدگان در جنوب ایران» و «آنچه بر ما گذشت» نه تنها دو کتاب ارزندهی ایران دژگانی است بلکه در این دو کتابش به جهت نوشتن وقایع و ماجراهایی که نه تنها بر او بلکه بر تمامی مردم جنوب رفته، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
او شرح زندگی خود و کسانی که چون او در آن زمانه میزیستهاند را همانند یک راوی وقاد نوشته و ثبت کرده است.
نوشتار او، همراه با دقت نظر، وسواس، کنجکاوی و دانشورانه بود.
بیشک نام «ایران دژگانی» با گنجینههایی که از او به یادگار مانده است، جاوید بر تارک قشم و هرمزگان خواهد درخشید.