زنان؛ آفرینندگان و راویان هویت جزیره
عبدالرضا دشتی زاده
آنچه در این سالها برایم روشن شد با سطحی نگری به مانند یک گردشگر هیجان زده، نمی شود نقش زن در تاریخ و هویت جزیره را درک کرد. شاید برای کسانیکه حریصانه پروژه های تحقیقاتی دولتی را می ربایند، درک اندیشه زنان جزیره سخت باشد. درپشت هر برقِع، نگاه هوشمندانه و مملو از بردباری زن جزیره دیده می شود. نگاهی قدرتمندانه به سرزمین خویش، سرزمینی که هیج گاه به دور از تاخت و تاز بیگانگان نبوده است. زنان با خلق موجودات وهم انگیزی مثل مِلمِداس، بَپ دریا سعی بر دور نگه داشتن شوهرانشان از زنان سبک سر در سفرهای دریایی داشتند. آنها با خلق باسِنَک به فرزندانشان چگونه زیستن را می آموختند. آنها با جَهله های پرازآب، هیچ گاه خانواده خود تشنه نمی گذاشتند. نمی شود بدون شناخت دقیق زن جزیره، بن مایه های فرهنگی این سرزمین باشکوه را درخلیج فارس شناخت. همچنانکه بر لیاس های رنگارنگ خود خوس می دوزند، شلوند هم می خوانند. آرام سفره چاشت را بر پایه اصولی می آرایند. با نگاهشان به فرزندشان می آموزند که کجای سفره جای نشستن پدر است.
زنان جزیره دلی پراز شعر و شَلوِند دارند که آرام آرام برایت می خوانند. آنها نخست باید به نیت تو پی ببرند و آنگاه برایت سخن می گویند. در این سالها آدم های زیادی دیدم که به دنبال گرفتن عکسی از زنی برقع پوش بودند. خوب می دانم چهره واقعی زنان جزیره کمتر در فیلم های مستند، عکس های روشن و چشم نواز دیده می شوند. بارها دیدم گروه های مطالعاتی از سوی ارگان های دولتی، موبایل خود را در کنار زنان می گذارند و ناشیانه می گویند مادر برایمان از اسطوره های جزیره بگو. با سرسختی ابهانه سعی می کنند از دهان آنها حرفی بیرون بکشند که با آن گزارش های رنگین خود را کامل کنند. ایا این گزارش هایی که مدیران در کشوی میز اتاق های خود به دیگران پز می دهند تا چه حد ذهن زن جزیره را به تصویر کشانده شده است. آیا زنی که از نداشتن جاده و آب و بهداشت رنج می برد، از اینکه نمی تواند به ساحل روستایش قدم بگذارد چون آن را فروخته اند، این کاغذهای گزارش سودی دارد! گاهی فکر می کنم بگذارید زنان قدیمی جزیره در سایه ساباط خانه خود بنشیند. آنها چندان نیازی به راهکارهای عالمانه ما ندارند. آنها بهتر از ما می دانند چگونه باید در جزیره زندگی کرد.