کو آن جواهری...!
«روایت هرمزگان» حلقه مفقوده توسعه
دکترمحمد دلپسند «وحید»
هرمزگان تشنه روایت است. روایتی که سالهاست به تاخیر افتاده و پیش و بیش از این ها میبایست بر زبانها میرفت و گوشها و دلها مینشست.
دکترمحمد دلپسند «وحید»، استاد دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ توسعه در این خصوص به روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد نوشت: این که غفلتهای نابخشودنی در ادوار مختلف، نظاممندسازی روایت هرمزگان را به تاخیر انداخته، شاید بر مسئولیت نخبگان این دیار میافزاید. به هرحال آن چه واقعیت امروز هرمزگان را شکل میدهد، کاستی نابخشودنی در روایت هرمزگان است.
نابخشودنی است که همچنان، نام «دیار شرجی و حرا» در افکار عمومی با پدیده های اقتصاد زیر زمینی و ناسالم گره خورده باشد. این نابخشودنی است که طی دههها، تنها یک گوشه از سبک زندگی، اقتصاد و معیشت و حتی تنوع پوشش و فرهنگ اهالی این دیار برجسته می شود و از نمود سایر جنبه ها، خودداری...!
حال آن که در این حین، زنانی هستند که از جوانی، سودا و دغدغه روایت دیار خود را داشته و سربه سر با فرزانگان نام آوری چون توران میرهادی و ثمینه باغچه بان و...مگر در توجه رسانهای و حمایت متولیان فرهنگ رسمی...!
روایت های زنانه امثال زنده یاد ایران خانم (فاطمه دژگانی) از ظرافتهای زیست در دیار دریا، حکم همان جواهری را دارد که جواهرنشان قابلی اگر باشد، آفریده های چون اویی را بردست گرفته، با پردازش هنرمندانه و مدرن و بههنگام، روایت ناب و اصیل رنگین کمان این خطه را بر آفاق ایران و جهان ثبت می کند و به نبرد با کهنه روایت نامانوس مسلط از هرمزگان می رود، اما...!
کو آن جواهری؟!
کو آن شور و شوریدگی؟!
کو آن دلبندی به نجوای لالایی ننه دریا؟
و..!
امان از «قطاری که سیاست می برد و چه خالی می رفت» ؟
_________
پ.ن:
۱-جواهری= جواهرساز
۲- اقتباس از قطعه مشهور سهراب سپهری