بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم
رضا جهانفر
کتاب مصائب بایندر عنوان این ستون است که از این پس جزئیات نوشتار منظم رضا جهانفر منتشر می شود
نیروی دریایی ایران در طول تاریخ پرفرازونشیب خود، حوادث بسیاری را پشت سر نهاده است. آشنایی با این فراز و نشیب، بیگمان چراغ راهی خواهد بود در راه رسیدن نیروی دریایی برابر فرمایشهای مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) به یک نیروی دریایی در شأن و تراز نظام اسلامی و تاریخ این کشور.
بیشک پیشرفتهای نیروی دریایی در حوزههای مختلف، مرهون تلاشهای گذشتگانی است که از سالهای دور در راه اعتلای کشور کوشیده و ایثارگریهای بسیاری را متحمل گردیدهاند. آنچه امروز نیروی دریایی ارتش را به یک نیروی راهبردی مبدل ساخته و نخستین دریانوردی نداجا به دور جهان را در طول تاریخ دریانوردی ایران و با راهبریهای داهیانۀ رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی ثبت کرده است، حاصل این تلاشها و ایثارگریهاست.
نیروی دریایی ایران دارای ریشههایی به درازای تاریخ ایران است. به گونهای که بر اساس اسناد و مدارک، بخشی از این ریشهها در دوران هخامنشیان قابل مطالعه است. پرداختن به گذشته نیروی دریایی دارای پیامد درسآموزی از تجربیات گذشته است. در خصوص جنگ جهانی دوم باید گفت که هنوز درسآموختههایی وجود دارد که ثبت و ضبط نشده و به جوانان منتقل نشده است.
شهید غلامعلی بایندر و سایر شهدای نیروی دریایی در تجاوز شهریور 1320 ازجمله شهدایی بودند که در راه پیشرفت دریانوردی و نیروی دریایی گامهای اساسی و مهمی را برداشته و جان پاک خود را نثار راه عظمت ایران کردند.نداجا بهعنوان قطب دریانوردی ایران اسلامی، بر خود واجب میداند تا ضمن ارج نهادن به تلاشهای شهدای نیروی دریایی این مرزوبوم، فارغ از هر برهۀ زمانی، بتواند با استفاده از اسناد و مدارک معتبر به حفظ و نگهداشت بخش مهمی از تاریخ دریانوردی ایران اسلامی همت گماشته و زمینهساز آشنایی افکار عمومی با جانفشانیهای ارزشمند فرزندان این مرزوبوم در راه اعتلای توان دریایی کشور باشد.
یادی از دلاوری دریادل
ایران سرزمینی کرانهای نیست و تنها از یک سوی با دریا و با آبهای آزاد هم مرز است و به یاری شاخابۀ (= خلیج) پارس با آنها در پیوند. نیروی دریایی در سرزمینهایی بنیاد میگیرد و در میگسترد و کارایی و توانمندی بسیار مییابد که نخست، از همه سوی با دریا هممرزند و سپس، از سه سوی و سرانجام، از دو سوی.سرزمینی نیز که هیچ مرز دریایی ندارد، نیاز به نیروی دریایی نمیتواند داشت. پس همۀ هزینه و توان و تلاشش را در کار خواهد آورد تا نیروی زمینی خویش را توانمند و کارآمد بگرداند. از همین روست که کشوری چون یونان - آن هماورد دیرینۀ ایرانزمین- در نبردهای دریایی بنیرو بوده است و چیرهدست؛ زیرا این کشور آبخوستگاه (= مجمعالجزایر) بوده است و از آبخوستی (=جزیره) چند، پدید میآمده است.
ایران که بیشۀ شیران است و زادگاه و زیستگاه دریادلان و دلیران، هرچند تنها از یک سوی با دریا و آبهای آزاد در پیوند بوده است و ازاینروی، نیازی ناگزیر و ستوهآور به نیروی دریایی نداشته است، این نیرو را فرونمیگذاشته است و بدان نیز میاندیشیده است و میپرداخته است. از آن است که نیروی دریایی، در این سرزمین سپند اهورایی، پیشینهای دیرینه یافته است و نمونه را، در روزگار هخامنشیان، ایرانیان در دریا نیز با دشمنانشان میجنگیدهاند و مرزهای آبی ایران را، از درازدستی و تاراج و آزمندی و ستمگاری آنان، پاس میداشتهاند و برابر تازشهایشان، بشکوه و نستوه چون کوه، درمیایستادهاند و شگفتی میآفریدهاند.نازش و سرافرازشی است بزرگ و بَرین و بیمانند ایرانیان؛ بهویژه دلاورانِ رَزمزَن شیراوژنِ سپه شکنِ نیروی دریایی را که در ایران هخامنشی، بانویی زیباروی و جنگاور و پلنگینهخوی دریاسالار شیرشکار ایرانشهر بوده است و ناوگان دریایی ایران را، در نبرد و آوَرد با ناوگان نیرومند یونان، فرمان میداده است و راه مینموده است.
تاریخنگاران یونانی گزارش دلاوریهای این زیباروی جنگجوی را که زیبایی را با لشکرآرایی و دریاسالاری را با دلداری و شهرآشوبی را با دشمنکوبی درمیآمیخته است، در تاریخنامههای خویش آوردهاند و بر پایۀ روش بیهوده و ناستودهشان، نام ایرانی او را به نامی یونانی واگردانیدهاند و وی را آرتیمیس نامیدهاند.
ادامه دارد...