تحلیلی جالب پیرامون رویداد خبرساز «فستیوال خواجهعطا»بندرعباس؛
روایت «قهروآشتی» با زیبایی و شادمانی
در روزهای گذشته، بندرعباس رویداد فرهنگی مهمی تحت عنوان «خواجهعطا» وزیر ملوک هرمز و نام محلهای ساحلی در بندرعباس را تجربه کرد. از این رو باید جدیاش گرفت و در مورد ویژگیهای برجستهٔ آن حرف زد. فستیوال خواجهعطا را میشود روز پاسداشت آیینهای کهن مردم ساحلنشین هرمزگان دانست.
فرهنگ و سنت آنقدر لابلای محصولات تلویزیون و رویدادهای دولتی، مورد مصرف و دستمالی قرار گرفته بود و همچنین دستمایهٔ لودگی و مسخرگی شده بود که سالها همه رویگردان شده بودند از آنچه دارد به غلط نمایش داده میشود و بدتر این که حتی موجب خجالت و شرمساری عام مردم بود، یک قهر بزرگ و هجوم به سمت نمایشهای امروزی و نامتناسب با زیستبوم و ریشههای مهم فرهنگی.
اما حالا زمان بازگشت است، بازگشت به خود، بازگشت به ایدهٔ بازیابی ریشههای زنگارگرفته. فرهنگ آدمها را کنار هم جمع میکند، این ذات فرهنگ است، صدا میزند، به صف میکند، زیبایی را در روزگار زشت یادآوری میکند، امید میبخشد و بعد شادمانی، شادمانی زادهٔ امید است.گمان میکنم فرهنگ و سنتها در حال پوستاندازی و سر برآوردنند، افتخار کنیم ولی در پرستش آن مراقبت کنیم، پرستش موجب جنگ و نادیدن دیگر فرهنگهاست.چه کسی صدای لوطییان را زشت و ناجور میداند، چه کسی لباس رنگ در رنگ زنان را از مُدافتاده و منسوخ میداند، بشماریم و ببینیم که دشمن زیبایی کیست. ایدههای رویدادهای فرهنگی هرمزگان از کنگ تا لافت و بندرعباس بیش از پیش دارد به بستر اصلیش پیوند میخورد.دریا و دریانوردی و مردم. صحنهٔ اصلی دریاست. همه دور دریا جمع میشویم. آیینهای سنتی هرمزگان برخواسته از پیوند صلحآمیز آیینهای گوناگون در طول چند صد سال است، از آفریقا و هند و جنوب خلیجفارس و غیره. «فرهنگ» ناجی ماست، ناجی اگر غرق شود همه غرق می شویم./امنا