روزنامه دریایی سرآمد بررسی کرد؛
بایدها و نبایدهای مدل توسعهای در سواحل «مکُران»
گروه راهبردی - مهدی استادی جعفری- توسعه مکران نیازمند تعاملِ موثر میان تمامی ذینفعان و دستاندرکاران توسعه است، لیکن این سطح و انتظار از تعامل، امروزه با موانع متعددی روبروست که حل آن به این سادگی و یا مواخذه و دستور فلان مسئول و ارائه چنان طرح و لایحه نیست.
مهدی استادی جعفری، دکتری شهرسازی و مشاور توسعه در نوشتاری برای روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد به بایدها و نبایدهای توسعه سواحل مکران پرداخته است که در ادامه میخوانید:
شواهد چندسال اخیر در حوزه توسعه مکران، بیانگر این است که تعاملِ سازنده میان دستگاههای سیاستگذار، برنامهریز و اجرایی در عمل تحقق پیدا نکرده و صرفا دهها مصاحبه و همایش و دورهمیها بر روی دست و یا بر زمین باقی مانده است! آنچه باید مورد تاکید قرار گیرد این است که میبایست راه درست، به درستی طی شود و در آن میانبُر وجود ندارد. اصولا، میانبر به معنی انتخاب حرکت در کجراههها و پذیرفتنِ نرسیدنها.
باید قبول کرد که برنامه و اجرای آن دستوری هم نمیشود! بلکه تحققپذیری طرحها و مصوبات دولت و مجلس، تنها با پیشبینی نیازهای واقعی و نه انتزاعی امکانپذیر است. تعامل، میوهای است که باید زمان داد تا بر شاخه درخت توسعهپذیری برسد و قابل خوردن باشد. نمیتوان میوه تعامل را نارس چید و به خوردِ این و آن داد که نتیجهاش نزاع، بیتفاوتی، موازیکاری و یا پنهانکاری خواهد بود.
تعامل، گفتگو و کار جمعی برای توسعه مکران
برای توسعه مکران، تعامل، گفتگو، نقدپذیری، نقدکنندگی، کار جمعی و مشارکت سازنده میان نهادها و ذینفعان ضروری است. تمامی این موارد یاد شده، میبایست با هدف دستیابی به منفعت ملّی باشد؛ در غیر این صورت، امیدی به ادامهدار بودن حرکت و به نتیجه رسیدن طرحها نخواهد رفت. مسئله حاکم در نظام تعامل و گفتگوی امروزی که ریشه در سالها (و البته قرنهای قبل دارد و نمونههای بیشمار آن در کتب تحلیل تاریخ اجتماعی ایرانیان درج گردیده است) و حتی دولتهای مختلف دارد، این است که خیرِ جمعی به نفعِ سازمانی و مقطعی ارجحیت پیدا کرده و هر نهاد و سازمانی که به مراکز قدرت و تصمیمگیری کلان نزدیکتر بوده، نظر خودش را تثبیت کرده و امروز دیگر حاضر به درنظرگیری نفع ملی هم نیست.
اجازه دهید تا این سوال را بیان کنم که این چه خوانشی از توسعه است که نهادها را پاسخگو و مسئولیتپذیر بار نمیآورد؟ مگر میتوان گفت چون من زودتر آمدم و یا اینکه در مقطعی از زمان از قدرت چانهزنی بالاتری برخوردار بودهام، پس همینی هست که هست؟! بهعنوان نمونه، ابلاغ سیاستهای کلان توسعه دریامحور، تمرکزِ دولت و مجلس بر توسعه سواحل کشور و برنامهریزی بزرگترین مجتمع بندری مکران (که براساس خروجی هزاران برگ گزارش و صدها ساعت جلسات کارشناسی بابت انتخاب بهترین مکان برای ساختن بندری با ظرفیت حدود 200 میلیون تن تقریبا معادل ظرفیت تمامی بنادر بازرگانی فعلی کشور که تا به امروز ساخته شده است) در گیرودارِ کشمکشهای سیاسی و حاکمیتی قرار دارد و همین مسئله سبب فرصتسوزی برای کشور شده است.
این چه عزم ملی و تحقق حکمرانی دریایی است که در آن وزارتخانههای راهوشهرسازی و نفت نتوانستهاند بر سر منافع ملی و انتخاب الگوی بهینه و درنظرگیری خیر جمعی با هم گفتگو کنند و باتفاق بر مکانیابی بزرگترین و مهمترین بندر ملی یکی از ظرفیتهای اتصال به کریدورهای بینالمللی و شورای کشورهای بریکس و چه و چه، به توافق برسند و صحه بگذارند؟ برای این مهم (که صرفا یک نمونه از دهها مورد دیگر است) چند ده سال زمان لازم است که باید سپری شود تا موضوع نهایتا در یک برگ تفاهمنامهی غیرعملی و استخوان لای زخم باقی نماند و مسائل میان سازمانها و نهادها با تعامل حل شود؟ بپذیریم که نگه داشتن فرصتهای توسعه در دالانهای سیاسی و حل نشدن موضوعات و مسائل کشور، چالشها را برطرف نمیکند، بلکه روز به روز و سال به سال، حل آن را سختتر و پرهزینهتر میکند و البته سبب از دست رفتن سرمایه اجتماعی و ربوده شدن فرصتها میگردد.
در هر حال، تا زمانی که توسعه بر مدارِ گفتگو و تعامل جلو نرود، فقط فرسودن و خسته کردنِ جامعهی منتظرِ تحول و پیشرفت خواهد بود. راحت بگویم؛ مردمان این سرزمین منتظر به ثمر رسیدن وعدهها و طرحها و برنامهها هستند؛ چه بسا اینکه طالب مشارکت و سرمایهگذاری هستند. با این وجود، در توسعه مکران، با توجه به حساسیتها و فرصتهای موجود و نمونههایی که بیان شد، برخی اصول و بایدها و نبایدهایی وجود دارند که رعایت آنها میتواند به موفقیت و پایداری این توسعه کمک کند. در ادامه، این بایدها و نبایدها را بررسی میکنیم.
الف- بایدهای توسعه مکران:
1. توجه به توسعه ساحلی پایدار (بایدی تکراری!، ولی مغفول در عمل)
توسعه سواحل و منطقه مکران باید با در نظر گرفتن معیارهای زیستمحیطی و اجتماعی انجام شود. استفاده از منابع طبیعی باید به گونهای باشد که ضمن پاسخگویی به نیازهای فعلی، آسیبی به نسلهای آینده وارد نکند.
2. مشارکت مردمی و تعامل با جوامع محلی (مشارکت حداکثری در توسعه)
پروژههای توسعهای باید با مشارکت مردم بومی انجام شوند. شناخت نیازها و اولویتهای مردم محلی و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی آنها ضروری است تا آنها توسعه را به عنوان یک فرصت تلقی کنند.
3. تقویت زیرساختها و حملونقل (توجه به یکپارچگی و هماهنگی در لجستیک و حملونقل)
برای تبدیل مکران به یک هاب اقتصادی و دریایی، توسعه زیرساختهای اساسی مانند بنادر، جادهها، خطوط ریلی، و فرودگاهها ضروری است. بهبود حملونقل، تسهیل تجارت و افزایش دسترسی به منابع و بازارها را ممکن میسازد.
4. ظرفیتسازی و آموزش نیروی انسانی (توسعه بر مدارِ تفکر و اندیشه پایدار)
توسعه موفق و پایدار نیازمند نیروی انسانی متخصص و آموزشدیده است. باید برنامههای آموزشی و ظرفیتسازی بهمنظور ارتقای مهارتها و توانمندسازی جامعه محلی اجرا شوند.
5. حفاظت از محیط زیست و تنوع زیستی (جلوگیری از فرسایش محیطی)
توجه به حفظ اکوسیستمهای دریایی و زمینی و جلوگیری از تخریب منابع طبیعی مانند جنگلها، دریا و تالابها از اهمیت بالایی برخوردار است.
6. جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی (توجه و بسترسازی مشارکت اقتصادی)
سرمایهگذاری مناسب و تأمین مالی پروژهها میتواند به ایجاد اشتغال و تقویت اقتصاد محلی کمک کند. سیاستهایی که شفافیت، ثبات و امنیت سرمایهگذاری را تضمین کنند، از ملزومات جذب سرمایهگذاران هستند.
7. تقویت امنیت و حفظ استقلال ملی (مکران، پیشرانِ کنشگری در یکپارچگی انسجام ملی)
موقعیت جغرافیایی مکران به دلیل همجواری با دریا و اهمیت استراتژیک، نیازمند توجه به مسائل امنیتی است. توسعه این منطقه باید بدون به خطر انداختن امنیت ملی و وابستگی به کشورهای خارجی انجام شود.
ب- نبایدهای توسعه مکران:
1. غفلت از نیازهای اجتماعی و فرهنگی جوامع محلی (جوامع محلی، پیشانیِ آسیبهای توسعه)
توسعه نباید به فرهنگ و ساختارهای اجتماعی بومی آسیب برساند. بیتوجهی به این نیازها میتواند باعث نارضایتی و حتی مقاومت در برابر پروژههای توسعهای شود.
2. پیشبرد توسعه بدون برنامهریزی بلندمدت و علمی (تفکر و برنامههای بلندمدت در گروِ جامعه بلندمدت)
بدون یک برنامه جامع و مطالعات علمی، توسعه مکران با ریسکهای زیادی مواجه میشود. تصمیمات کوتاهمدت و بدون توجه به تأثیرات بلندمدت، میتواند پایداری توسعه را به خطر بیندازد.
3. آسیب به محیط زیست و استفاده ناپایدار از منابع (عدم بهرهکشی از محیط طبیعی به نفع خواستههای نابجا)
استفاده بیرویه و ناپایدار از منابع طبیعی، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به محیط زیست و منابع اکوسیستم وارد کند. فعالیتهای صنعتی و تجاری باید با رعایت معیارهای زیستمحیطی انجام شوند.
4. وابستگی شدید به صنایع خاص و ناپایدار (نگاه فراتر از نفت بسمت داشتهها و ظرفیتهای توسعه)
اتکای بیش از حد به صنایع پر ریسک یا ناپایدار، مانند برخی صنایع استخراجی و نفتی، میتواند به دلیل نوسانات جهانی، اقتصاد منطقه را در معرض آسیب قرار دهد.
5. نادیده گرفتن اهمیت هماهنگی نهادی (تغییر رویه ناهماهنگی میان ذینفعان و نهادهای ذیمدخل توسعه)
توسعه مکران نیازمند هماهنگی و همکاری بین نهادهای مختلف دولتی و بخش خصوصی است. بیتوجهی به این هماهنگی میتواند منجر به تداخلها و ناهماهنگیهای اجرایی شود که مانع پیشرفت پروژهها میشوند.
6. توسعه بیرویه و بدون کنترل مناطق شهری (ضرورت توجه به شمول و حاشیهنشینی)
گسترش بیبرنامه شهرها و ساختوسازهای نامناسب، میتواند به آلودگی، ترافیک و کاهش کیفیت زندگی منجر شود. برنامهریزی شهری دقیق و مطابق با استانداردهای زیستمحیطی ضروری است.
7. رها کردن پروژههای نیمهتمام و فقدان نظارت (تعیین تکلیف 70 هزار پروژه عمرانی
ث ناتمام)
یکی از مشکلات در مناطق در حال توسعه، پروژههای نیمهتمام و نبود نظارت مؤثر است. برنامهریزی و نظارت دقیق بر اجرای پروژهها و اطمینان از تأمین بودجه و منابع کافی برای تکمیل آنها، از اهمیت بالایی برخوردار است. با در نظر گرفتن این بایدها و نبایدها، میتوان مسیر بهتری برای توسعه مکران ترسیم کرد که از چالشها و تهدیدهای احتمالی پیشگیری کرده و به توسعه پایدار و متعادل منطقه کمک کند.