بهار شادی در بندر؛ خواجه عطا و نقش بیبدیل فرهنگ دریاپایه در زندگی
مهیار باقرزاده
هر دیاری را که بنگری، هویت مردمانش در آواها، رنگها، و آیینهایش نمایان است. هرمزگان، این سرزمین آفتاب و دریا، با نسیم دلنواز خلیج فارس و موسیقی جانبخش مردمانش، جانی از شور و شعف در دل تاریخ دارد. و چه جایی بهتر از بندرعباس برای آنکه یادها و آرزوهای یک ملت در قالب جشنواره خواجه عطا به تصویر کشیده شود؟
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چنانکه حافظ میگوید، مردمانی که عشق به هنر و زندگی را در دل میپرورانند، جاودانهاند.
جشنوارهها، مانند خواجه عطا، آینهای از این جاودانگی هستند. رویدادهایی که نه تنها برای شادی و سرگرمی است، بلکه پاسداشت روح همبستگی و هویت جمعی است.
در زمانهای که آهنگ زندگی شتابی نفسگیر یافته، برگزاری چنین مراسمهایی چون نسیمی دلانگیز است که خستگی از جانها میزداید و فرصت بازگشت به خویشتن را فراهم میکند. جشنوارهها نه تنها تجلیگاه هنر و فرهنگ هستند، بلکه مکانی برای گردهمایی دلهای پراکنده و یادآوری ارزشهای مشترک مردمانند.
بنیآدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند
چنانکه سعدی میگوید، پیوند آدمیان با یکدیگر در چنین آیینهایی نمایان میشود. جشنواره خواجه عطا، فرصتی است برای آنکه از هر کوی و برزن، دلهایی گرم بههم بپیوندند، دستها بهسوی دوستی دراز شود، و همدلی در رگهای این دیار جاری گردد.
اما چه جای افسوس که گاه برخی تنگنظران، شادی مردم را به قیود نادرست میکشند. آیا میتوان شعلههای شادی را خاموش کرد، یا خلاقیت و هنر را در چارچوبی محدود نگه داشت؟ هرگز! فرهنگ، چون رودی است که راه خود را از دل صخرهها میجوید و به دریا میرسد.
بیایید این جشنواره را نه تنها بهعنوان یک آیین، بلکه بهسان شعری از هویت و تاریخ بنگریم. همانگونه که فردوسی میسراید:
“چو شادی بکاهد، بکاهد روان / خرد گردد اندر دل ناتوان”
با پاسداشت شادیهایمان، روان و خردمان را روشن نگه داریم. بندرعباس، با جشنواره خواجه عطا، نه تنها آیینه فرهنگ هرمزگان که پیامآور همبستگی و امید است. این مراسم را گرامی بداریم و اجازه ندهیم که طوفان ملال، دریای شادی مردمانمان را متلاطم کند.