بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم
دکتر رضا جهانفر
بخش دوم
باری! نیروی دریایی ایران را، مانند نیروی زمینی آن، سرگذشتی است دیرینه و درخشان. این نیرو، در روزگار نو نیز، در کنار دو نیروی دیگر؛ زمینی و هوایی، در هر جنگ، هراسناشناس و پولادچنگ، دلیرانه، مرزهای سهگانه این بومِ بِهین و میهنِ مِهین را از گزند و آسیب دشمنان پاس داشتهاند و درفشِ سربلندی و ارجمندی برافراشتهاند و حتّا از جان افشانی، در راه رهایی ایران از چنگ بیدادیانِ بَر بنیادِ ناخجستهیاد، دریغ نورزیدهاند.
یکی از این شیروَشانِ جان افشان، دریابان غلامعلی بایندر است: جنگاوری دلیر و دانشوری هُژیر، فرّمندی فرهیخته و میهنپرستی جان انگیخته که در برابر آنان که چشمِ آز به ایران میدوختند و جز کین ایرانیان، در دل، نمیاندوختند و جان، از تیرگی و تباهی در این سرزمین سپند و ستودۀ روشنایی و روشنرایی، برمیافروختند، ایستاد و آنان را آموزه و اندرزی درشت و دندانشکن و از یاد نارفتنی داد. روانش در مینوی بَرین، شاد باد و نام بلندش همواره در یاد!
در فرجام این دیباچه، میسزد که تلاش پیگیر سرگرد رضا جهانفر را که تلاشی بوده است دشوار و نیز، بهگونهای ناسازوارانه (=پارادُکسیکال): دلپذیر، در نوشتن سرگذشت این بزرگمرد نیروی دریایی، ارج بنهم و او را، به پاس تلاش ارزنده و برازندهاش در شناسانیدن این دلاور دریادل، به ایرانیان فرّخباد بگویم و کامکاری و بختیاری در کارهایی پژوهشی و فرهنگی ازاینگونه را، برای او، از درگاه دوست، آرزو ببرم. ایدون باد.
میرجلالالدین کزّازی
مهرماه 1396