بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم
رضا جهانفر
بخش شانزدهم
ناو جنگي «ببر» پس از بمباران توسط انگليسيها
در سال 1325 بعد از جنگ جهاني دوم و ملاقات سران متفقين در تهران و شناسايي ايران بهعنوان پل پيروزي، دو فروند ناو بهمنظور غرامت ناوهاي ببر و پلنگ به ايران داده شد و نيروي دريايي ايران با داشتن ناوهاي شاهرخ، شهباز، سيمرغ، کرکس و چند فروند يدککش به همراه باقيماندة کارکنان، مجدداً پا گرفت. با افزايش درآمدهاي نفتي ايران و عضو شدن ايران در پيمان سنتو، پاسداري از خليجفارس و درياي عمان و شمال اقيانوس هند به ايران سپرده شد. نيروي دريايي بهسرعت توسعه يافت و دانشجويان دريايي به اقصي نقاط دنيا اعزام شدند (بينا، 1387).
پيامدهاي تشکيل نيروي دريايي نوين ايران
تشکيل و راهاندازي نيروي دريايي نوين در ايران داراي تأثير مستقيم بر امنيت ملي و اثرگذاري منطقهاي در سطح منطقه خاورميانه بود. ايران همچون برادر بزرگتر کشورهاي عربي حاشية خليجفارس صاحب نيرويي شده بود که توان کنترل خليجفارس را به دست آورده بود. برخي از پيامدهاي جالبتوجه تشکيل و راهاندازي نيروي دريايي نوين ايران به شرح زير عبارتند از:
الف) پايينکشاندن پرچم انگليس در پايگاه باسعيد و جزيرة قشم و خاتمهدادن هميشگي به تسلّط نيروي دريايي انگليس در جزاير قشم و هنگام و اعلام حاکميت ايران بر اين جزاير که قسمتي از خاک ايران بودند.
لازم به ذکر است که از نظر شهيد دريابان علامعلي بايندر، جزاير ايران در خليج فارس، به مثابة فيوردهاي نروژ يعني خليجهاي قرار گرفته و مضرس شکل کرانههاي اسکانديناوي بودند که بهترين پناهگاه ناوگان جنگي به شمار ميرفتند (معتضد، 1403).
ب) دولت ايران موفّق شد، بهوسيلة نيروي دريايي و با به اهتزاز درآوردن پرچم ايران در آبهاي خليجفارس و درياي عمان، نفوذ و حاکميت خود را که از دوره افشاريه به بعد، بر آن مناطق ازدستداده بود، مجدداً بهدستآورد.
پ) امورات بندري بندرها، تحت اصول منظّم و مرتّب و طبق قواعد و مقررات بينالمللي به اجرا گذاشته شد و از وسايل نقلية آبي اتباع ايران که ساليان متمادي تحت قيود و مقررات بندري بيگانگان بودند و حتي اجازه نداشتند که پرچم ملّي ايران را در مواقع دريانوردي در خليجفارس برافرازند، حمايت شد و از اجحافهاي دواير بندري بيگانه نسبت به آنها جلوگيري به عمل آمد.
پ) از ورود غوّاصان کشورهاي بيگانه که بهطور قاچاق در اطراف جزاير ايران، مرواريد صيد ميکردند جلوگيري به عمل آمد (فقيهي، 1389: 174 و 175).
تصاوير از بالا: تصوير اول ناوهاي شاهرخ و سيمرغ در بندر شاهپور، تصوير دوم ناو ببر، تصوير سوم ناو پلنگ و تصوير پايين ناو سيمرغ در خرمشهر
فصل سوم: نيروي دريايي ايران و حوادث شهريور 1320
پيشبيني حمله به ايران و ترديد رضاشاه در تصميمگيري
برابر اسناد و مدارک موجود، تحرکات متفقين در اطراف مرزهاي ايران، از مدتها قبل توسط يگانهاي صف ارتش رصد شده و گزارشهاي تحرکات به اطلاع دربار و شخص رضاشاه رسيده بود؛ ولي ترديد رضاشاه در تصميمگيري منجر به ازدسترفتن زمان و فرصت اعمال تدبير توسط نيروهاي نظامي ايران شد. شايد تصور رضاشاه اين بود که اعمال تدابير نظامي منجر به افزايش اصطکاک با متفقين و شعلهور شدن آتش جنگ ميشود. استبداد رضاشاهي نيز مانع از ابتکار عمل توسط ردههاي بالاي ارتش شد. شايد بتوان گفت که بزرگترين دستاورد رضاشاه در طول سالهاي سلطنتش، ايجاد ارتش به مفهوم نوين بود؛ اما ترديدهاي وي براي بهکارگيري بهموقع اين ارتش، منجر به ضعف و ناکارآمدي ارتش در زمان عمل شد. زحمات بسياري از کارکنان فداکار ارتش که براي دفاع از اعتقادات و ميهن آماده هر نوع فداکاري بودند، با اين ترديد تاريخي، به فنا رفت.
ادامه دارد....