بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم
رضا جهانفر
بخش نوزدهم
نقطه آغاز حمله به ايران، آبادان بود. کشتي رزمي استراليايي «يارا 2» که در اختيار انگليسيها بود، در ساعت 4: 8 دقيقه صبح ناگهان به روي ناو ببر ايران آتش گشود و آن را غرق کرد. دقايقي بعد در ساعت 4: 15 دقيقه صبح کشتي استراليايي «کانيمبلا» در بندر شاپور (بندر امام خميني امروز)، ناو پلنگ ايراني را هدف گرفت و نيروهايش را در اين بندر پياده کرد. عمليات دريايي با ناوگان سلطنتي بريتانيا و نيروي دريايي استراليا پيش رفت و عمليات زميني با سربازان مستقر در عراق. لشکر هشتم پيادهنظام هندي از بصره به سمت خرمشهر آمدند و لشکر دهم پيادهنظام هند هم از خانقين عراق بهطرف کرمانشاه حرکت کردند. نيروي هوايي بريتانيا هم بمباران شهرها و مناطق نظامي را شروع کرده بود (ظهوري، 1400).
در شمال ايران و درياي مازندران، نيروي دريايي شوروي با هشت فروند رزمناو، ناوگان کوچک نيروي دريايي ايران را موردتهاجم قرار داد (گروه مؤلفان دافوس آجا، 1391: 37). در شمال ايران، جنگ در چند جبهه شروع شد. لشکرهاي 44، 47 و 53 شوروي همراه با ناوگان دريايي اين کشور به خراسان، گرگان، گيلان و آذربايجان هجوم آورد و بمبافکنهايشان شهرهاي بيدفاع را بمباران کرد.
نخستين نبرد زميني ايران و شوروي در جلفا آغاز شد. نيروهاي ارتش 47 شوروي که قصد عبور از اين پل مرزي را داشتند، ناگهان با شليک سربازان ايراني متوقف شدند. شورويها که پل را براي عبور لازم دارند، نميخواهند از توپخانه استفاده کنند؛ اما تيراندازيها ايرانيها پيشروي آنها را متوقف کرد. اين تيراندازي تنها توسط سه سرباز مرزبان انجام ميشد؛ سرجوخه مصيب ملک محمدي، سرباز وظيفه عبدالله شهرياري و سرباز وظيفه سيد محمد رايي هاشمي (ظهوري، 1400).
همزمان با سوم شهريور 1320، «قرارگاه کل ارتشتاران فرماندهي» براي فرمانده و کنترل و هدايت نيروها در برابر متفقين تشکيل شد؛ البته اين قرارگاه فقط 5 روز دوام داشت و در هشتم شهريور منحل شد.
براي هرکدام از نيروها در اين قرارگاه دايرهاي مرتبط و فردي مسئول در نظر گرفتهشده بود. بهعنوانمثال رئيس وقت ستاد نيروي هوايي مسئوليت دايره نيروي هوايي را برعهده داشت. البته هيچ کنترلي بر سازمان ازهمپاشيدة نيروي هوايي وجود نداشت و مقاومتها بهصورت خودجوش بود.
اولين تجاوز هوايي به کشور توسط انگليسيها با شش فروند هواپيماي دوموتوره به پرواز درآمده از عراق در جنوب آغاز شد. اولين تجاوز هوايي در شمال کشور هم توسط هواپيماهاي روسي با بمباران تبريز و اطراف آن انجام شد.
نيروهاي آمريکايي نيز اندکي بعد، از طريق مرزهاي غربي وارد ايران شدند. همزمان هواپيماهاي دولتهاي يادشده اقدام به بمباران بندرها و مراکز نظامي ايران کردند. نيروي دريايي جوان ايران نيز در شمال و جنوب مورد هجوم هواپيماها و رزمناوهاي مجهز متفقين قرار گرفتند. زمامداران و سياستمداران وقت کشور به علت عدمکفايت و درايت سياسي نتوانستند بهموقع تصميم شايستهاي اتخاذ کنند و از سوي ديگر فرماندهان بلندپايه نظامي نيز که در اثر نوع حکومت استبدادي قابليت انعطاف و تواناييهاي خود را ازدستداده بودند، قادر به تصميمسازي و تصميمگيري نشده و نهايتاً دولت وقت ايران با صدور دستور عدم مقاومت به نيروهاي مسلح، درواقع به نيروهاي مهاجم اجازه داد تا بهراحتي وارد خاک ايران شوند.از سوم شهريور تا روزي که ترک مخاصمه اعلام شد، هرروز هواپيماهاي روسي و انگليسي براي پخش اوراق تبليغاتي و ايجاد رعب و وحشت و بمباران مناطق مختلف شمال و جنوب ايران، آسمان ايران را مورد تجاوز قراردادند. در روزهاي اول، مقاومتهاي فردي و سازماننيافته در شمال و جنوب منجر به خساراتي به نيروهاي مهاجمين شد، ازجمله ميتوان به ساقط شدن هواپيماي شوروي سابق در تبريز توسط پدافند هوايي، درگيري هواپيماهاي فرودگاه قلعهمرغي با هواپيماهاي مهاجمين و ... اشاره کرد؛ اما درنهايت ارتش ايران به دليل تدابير نادرست فرماندهان، فاقد کارايي لازم بود و فرمان ترک مقاومت و منع استعمال اسلحه را دريافت کردند.
ادامه دارد...