بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم
رضا جهانفر
بخش بیست وپنجم
ماجراي غرق نمودن کشتي آلماني
آلمانيها و ايتالياييهاي مستقر در بندر شاهپور که غافلگير شده بودند، نتوانستند بهخوبي از خود دفاع کنند؛ بنابراين، در برخي از کشتيها، تلاش براي غرق نمودن کشتي مشاهده و ثبت شده است. ازجمله اينکه کاپيتان «پتر» فرماندة کشتي «ويزين فلس» آلمان به روش ابتکاري زير موفق به نابودي کشتي خود شد تا کشتي توسط انگليسيها تصاحب نشود.
به دستور کاپيتان پتر، در ابتدا نفت موجود در کشتي تخليه شد تا تمام نفتها بر روي آبهاي بندر شاهپور پخش شود. پسازآن بنزين موجود در کشتي تخليه شد تا با استفاده از سبک بودن بنزين نسبت به نفت، بر روي سطح نفت قرار گيرد. درنهايت روغنهاي موجود در کشتي تخليه شد. درواقع سهطبقه از مواد سوختي بر روي آب تشکيل شد. زيادبودن ميزان آتش بر روي سطح آب، مانع نزديکشدن انگليسيها به کشتي شد. منافذ کشتي نيز باز شد تا آتش بر روي آب به داخل کشتي نفوذ پيداکند. در کشتيهاي ديگر آلماني تلاش براي غرق کردن ناکام ماند و تمام کشتيهاي پناهنده بهغيراز کشتي ويزين فلس- به همراه سرنشينان آنها ازجمله کاپيتان پتر گرفتار انگليسيها شدند (خليلي، 1323:78).
اردوگاه هاي اسراي ايراني؛ بازداشت کارکنان نيروي دريايي ايران
پس از پايان نبرد، کارکنان ناوهاي ايراني را به اتاق سرهنگ «آدامس» فرماندة نيروهاي انگليسي بردند. مشاجرة افسران ايراني و آدامس منجر به ناراحتي وي شد. دستور بازداشت همه کارکنان دريايي ايراني مستقر در بندر شاهپور صادر شد. ناوسروان رسايي و تمام افراد جمعي ناوهاي ايراني به اردوگاه بصره اعزام شدند. ناوسروان جعفر فزوني و ناوسروان کورس، فرماندة حوض شناور را در همان ناو «کوئين بولا» زنداني کردند (رسايي، 1354: 453). با توجه به صدور فرمان ترک مخاصمه توسط شوراي عالي نظام، بعد از دو ماه کارکنان زندانيشدة نيروي دريايي آزاد شدند.
در واقع پس از پايان درگيريهاي متفقين و کارکنان نيروي دريايي ايران و ساير مقاومت کنندگان، و در نهايت اشغال ايران، اسراي ايراني، ايتاليايي و آلماني را به اردوگاههاي شعيبه عراق، بصره عراق، اراک، رشت و... منتقل کردند. از جمله اينکه تعدادي از اسراي ايراني و آلماني در رخدادهاي دريايي بندر شاهپور را نيز به شعيبه عراق منتقل کردند (خليلي، 1323:78).
انگليسيها پس از اشغالِ ايران، سه بازداشتگاه در ايران ايجاد کردند. بازداشتگاهِ تهران، رشت و اراک. بازداشتگاهِ تهران، بيمارستانِ پانصد تختخوابي واقع در محلِ شمالِ غربيِ تهران و 600 متري بالايِ جادة مخصوصِ تهران- کرج قرار داشت. اين بازداشتگاه از سه عمارتِ اصلي و چندين بنايِ کوچکِ فرعي تشکيل شده بود. پيش از اين آلمانيها ساختمانِ اين بيمارستان را احداث کرده بودند. بازداشتگاهِ رشت، منزلِ شخصي به نامِ ملکي رمضاني بوده است. اين ساختمان واقع در شمالِ شرقيِ شهر و محلي بوده که به «انبارِ نفت» معروف بوده است. انگليسيها دو بازداشتگاه نيز در اراک ايجاد کرده بودند: بازداشتگاهِ تابستاني و بازداشتگاهِ زمستاني. بازداشتگاهِ تابستانيِ اراک در محلِ 3 کيلومتريِ شرقيِ شهرِ اراک واقع شده بود. علاوه بر اين بازداشتگاهها، درساير نقاط کشور نظير در اهواز و شيراز و نقاط ديگر نيز بازداشتگاههايي توسط متفقين به ويژه انگليسيها ايجاد شده بود (نيکفام، 1401).
نقشه بازداشتگاه زمستاني اراک (منبع: نيکفام، 1401)
خاطرات ناوسروان جعفر فزوني، فرماندة ناو سيمرغ از حمله انگليسيها به بندر شاهپور
ناوسروان جعفر فزوني فرمانده وقت ناو سيمرغ در خاطرات خود ماجراي حملة انگليسيها به بندر شاهپور را اينگونه بيان کرده است:
«روزهاي گرم و شبهاي پر از شرجي داشتيم، هوا مرطوب بود و مه شديد تا ساعتي از روز دريا را ميپوشاند. ساعت چهار بامداد روز سوم شهريور 1320 بود. من و ناوسروان رسايي در عرشه کشتي خوابيده بوديم. بهتر است بگوييم دراز کشيده بوديم؛ چون در آن گرماي خفهکننده خواب به چشمانمان راه نمييافت. درست يادم نيست چه ساعتي بود؛ ولي همينقدر ميدانم که ساعت از چهار صبح گذشته بود که مهناوي پاس به نام مهناوي ناصر نعمان آمد و خبر داد که در محوطة بندر شاهپور سروصداهايي است. خيلي زود متوجه شديم که صداي شليک اسلحه است...
ادامه دارد...