«روزنامه دریایی سرآمد» بایدها و نبایدهای انجمنهاي دريايي را بررسی میکند؛
جایگاه انجمنهای دریایی ایران در بازي توسعه دريايي!
انجمنهای دریایی ایران چه جایگاه و عملکردی دارند؟
گروه راهبردی- ایرج گلشنی - توسعه با اركان اجتماعي و فرهنگي آن معنا پيدا ميكند. بخش فرهنگي توسعه دريايي كه تقريبا خواب زمستاني است و متولي خاصي ندارد و طي 46سال اخير در دوران جمهوري اسلامي، هرگز نگاه جدي و معناداري به آن نشده است و با توجه به رويه و توان شخصيتهاي كنوني حاكم بر اركان دريايي كشور، كمترين اميدي به فعاليت برنامهريزيشده و گسترده فرهنگي وجود ندارد. طرحهاي فرهنگي خاك ميخورند. بنابراين درباره وضعيت ترويج فرهنگ دريايي ايران هيچ خبري نيست و هيچ ركني از اركان متعدد دريايي، آن را گردن نميگيرد. هيچ انجمن يا گروه خاصي- جز موارد معدود مانند اقتصاد سرآمد به عنوان تنها روزنامه دريايي كشور - نگاهي به مقوله فرهنگ و فرهنگسازي دريايي ندارد و اين قصه به طرز تلخي مسكوت مانده است.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، در بُعد اجتماعي و مباحث حرفهاي و صنفي، انجمنهايي تشكيل شدهاند و كژدارومريز فعاليت دارند. اين انجمنها و شبهانجمنها ميتوانند تاثير بزرگي در توسعه دريايي داشته باشند، مشروط بر اينكه فعال باشند و اثرگذاري خود را به نمايش بگذارند. آيا چنين است؟ اين نوشتار نيمنگاهي به برخي از اين انجمنها دارد و فضا براي اظهارنظر آنها و تحليل دقيقتر باز ميگذارد.
نقش انجمنها در توسعه
ميدانيم كه توسعه، يك مفهوم صرفا فني، اقتصادي و صنعتي نيست، بلكه پيشدرآمدهاي مهمي مانند فعاليتهاي صنفي و اجتماعي در چارچوب قوانين موجود دارد. در اين رابطه انجمنها، اتحاديهها، سنديكا و هرگونه فعاليت رسمي و مشخص در حوزه توسعه دريايي ميتواند از جهات گوناگون تاثيرگذار باشد. اهم اين موارد عبارتند از:
اول؛ نقادي و نظارت: انجمنهاي حرفهاي يكي از مهمترين عوامل موثر در نقد وضعيت موجود، نظارت و كنترل اجتماعي و غيررسمي و تشخيص وضعيت مطلوب هستند. در اين نگرش، انجمنهاي حرفهاي عصاي دست توسعه هستند و با ارائه نقدهاي سازنده، تحليلهاي مكرر و دقيق و پيشنهادات جامع و كاربردي به تصميمسازان و تصميمگيران ارائهطريق ميكنند و معمولا در كشورهاي توسعهيافته، به اين انجمنها دقت، حمايت و توجه ويژه ميشود.
دوم؛ ارتباط اجتماعي توسعه: توسعه يك موجود زنده است و بايد با آحاد جامعهاي كه در آن زندگي ميكند، رابطه و تعامل برقرار كند. توسعه در خلاء اتفاق نميافتد و بدون ارتباط، دچار آنتروپي مثبت شده و از بين ميرود. آنتروپي منفي زماني حاصل ميشود كه توسعه بهعنوان يك مفهوم پويا و زنده با عناصر تشكيلدهنده خود تعامل داشته باشد و به تعبير دانش مديريت، يك سيستم و سازوكار هماهنگ ايجاد كند. در اين رابطه، انجمنها پل ارتباطي مطمئني براي تعامل و تبادل مجموعه مهمي از عناصر دخيل در توسعه هستند كه اعضاي انجمنها بهعنوان قدرت بزرگي از دانش و تجربه و انگيزه، يكي از مهمترين آنهاست. اگر انجمنها ارتباطات و تعاملات گسترده اجتماعي- فرهنگي هم داشته باشند، اين دايره تا وسعت بزرگي از شهروندان يك كشور گسترش مييابد. از اين رو، انجمنها و ديگر سازوارههاي صنفي و حرفهاي، لازمه توسعه مدرن و متوازن است تا جايي كه كشورهاي پيشرفته براي ايجاد اين انجمنها سرمايهگذاريهاي بزرگي به انجام ميرسانند.
سوم؛ رفع گسل توسعه: توسعه يك مفهوم مقطعي و محدود نيست، بلكه گسترده و در طول زمان و طي نسلها حركت ميكند. ايجاد ارتباط بين توسعه و نسلها از اهميت زیادی برخوردار است و انجمنها در همه كشورهاي مترقي، پل ارتباطي محكمي بين توسعه اين نسل با نسلهاي آتي هستند. بيتوجهي به انجمنها مساوي است با گسل توسعه و ناكام ماندن انبوه سرمايهها و تلاشهاي يك كشور.
اين سهبعد تاثيرگذاري يك انجمن اجتماعي- حرفهاي را نشان ميدهد و به همين خاطر در توسعه واقعي و همهجانبه، بسيار حائزاهميت هستند.
اينكه در كشور ما چقدر به اين انجمنها توجه ميشود و آنان را در بازي توسعه دريايي كشور به كار ميگيرند، نكته مهمي است كه به دوعنصر مهم وابستگي دارد:
اول؛ منش دولت: خط مشي دولتيها براي توسعه چيست؟ جواب اين سوال مهم ميتواند نشان دهد كه يك دولت توسعهگرا چقدر به انجمنها و ساير اركان توسعهساز، توجه ميكند. در كشور ما توسعه دريايي بعد از دو يا سهدهه شعار و توصيه و تاكيد، به سند نظام توسعه دريايي ايران رسيد و حدود يكسالي است كه بهعنوان دستور مكتوب روي ميز است. تلاشي در دولت سيزدهم و سپس نگاه جديتري در دولت چهاردهم اتفاق افتاد؛ اما نظم و نسق خاصي در كار ديده نميشود. تعجيل عجيب و غريب معاون دولت سيزدهم در ارائه برنامهاي ناقص و سوالبرانگيزي كه هرگز به كار گرفته نشد، نشان ميدهد كه توسعه دريايي ايران هنوز از فرم و استخوانبندي محكمي بهره ندارد. به كار گماشتن افراد غيردريايي با كمترين تخصص ممكن در حوزه دريا در دولت چهاردهم هم نشان ميدهد كه قصه به اين زودي به اوج خود نميرسد. انتصاب سياسي به جاي انتصاب حرفهاي و تخصصي، پيام اثرگذاري براي توسعه دريا مخابره نميكند. در همين رابطه، نگاه توسعهخواهانه به سمت انجمنهاي دريايي نيست و گمان نميرود طي چندسال اخير، اين نگاه معنا پيدا كند. بنابراين، بايد از ناحيه دولت نااميد بود؛ مگر اينكه رويه و منش مردمي پزشكيان، خرق عادت كند.
دوم؛ منش انجمنها: اما منش انجمنها ميتواند قواره بالا را به نفع توسعه متوازن دريايي كشور به هم بزند. فعاليت فكري و يدي انجمنها ميتوانند جهتدهي مناسبي براي توسعه داشته باشد. هرچه فعاليتها گستردهتر و پردامنهتر باشد، آثار بزرگتر و ماندگارتري دارند. در برخي كشورها-مانند فرانسه- تشكلهاي صنفي و حرفهاي بسيار موثر هستند و عرصه اجتماع و صنعت را بهخوبي بههم وصل كردهاند. اثرگذاري اين انجمنها تا جايي است كه در سرنوشت سياسي-صنعتي و اقتصادي كشورشان در بالاترين سطح ممكن اثر مستقيم و ملموس دارند. هرچه انجمنها فعالتر باشند، بهتر در پهنه سياسي و اقتصادي ديده ميشوند و سخن آنها شنيده ميشود و بهطور طبيعي هرچه كمكارتر باشند، كمتر ديده ميشوند و حتی اصلا ديده نميشوند.
منش انجمنهاي مطرح در پهنه دريايي ايران چگونه است؟ آيا ديده ميشوند يا انكار؟ وجه و سطح و گستره فعاليت انجمنهاي دريايي ايران در چه حد است؟ قابل ملاحظه است؟ براي پاسخ مناسب است به چند انجمن نگاهي بيندازيم:
انجمن صنفی دریانوردان تجاری ایران
انجمن صنفی دریانوردان تجاری ایرانرا بايد «ارتش تكنفره» ناميد. حسن بزرگ اين انجمن اين است كه در مجامع بينالمللي بسيار موثر واقع شده است و به نوعي نمايندگي كل جامعه دريايي ايران در محافل بينالمللي را برعهده دارد و در اين امانتداري هم بسيار موفق بوده تا جايي كه انجمن يا سامانه ديگري در دولت يا غير آن نتوانسته است جاي آن را بگيرد. علاوهبر اين، فرآيند تلاش برنامهريزيشده براي كمك به تدوين قوانين مرتبط بهخصوص در ارتباط با كارگران و نيروي انساني دريايي ايران ستودني است. شركت مستمر و موثر در جلسات بينالمللي چه مستقيم و چه به صورت مجازي، نام و آوازه اين انجمن را جهاني كرده است.
اما ايراد كار اين است كه اين انجمن، با يك ارتش تكنفره پيش ميرود. به نظر ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، سامان رضايي که دبير اين انجمن است و در انجام فعاليتها و ماموريتهاي انجمن تقريبا تنهاست و يار و همراه حرفهاي ندارد تا جايي كه اگر رضايي را از اين مجموعه حذف كنيم، اين انجمن حرفي براي گفتن نخواهد داشت. موید اين نكته شاید تلاش و تصميم مکرر ایشان به كنارهگيري از انجمن است. اين انجمن را به دوران رضايي و پيش از رضايي ميتوان تقسيم كرد. قبل از حضور رضايي، انجمني ساكت و ساكن بود و سپس با اراده رضايي و همراهي هياتمديره، به بالندگي و شهرت جهاني رسيد. اكنون بيم خستگي اين ارتش تكنفره هست و كساني كه در كنار وي هستند، به نظر نميرسد بتوانند خلاء او را پر كنند.
اتحاديه مالكان كشتي
اين تشكل، شبيه يك دژ محرمانه است. ارتباط رسانهاي با آنها بسيار مشكل است و آنها تلاش ميكنند چراغ خاموش بمانند و منافع صنفي خود را دروني حلوفصل كنند. محدوديت اعضا از يكسو و بهانه بزرگي به اسم تحريم از ديگر سو، بهانههاي خوبي هستند تا اتحاديه مالكان كشتي تلاش كند كه نه ديده شود و نه شنيده. كاري به كار كسي ندارند و خروجي خبري و رسانهاي آن هم، بجز مصاحبههای برخی خبرنگاران شاید در حد صفر است.
از اينها گذشته، خروجي عملکرد اين اتحاديه در سالجاري كه در پايان آن هستيم، می توان تقريبا هيچ دانست. اگر كاري كردهاند در درون بوده و کمتر بروز بيروني داشته است و افكار عمومي حتی از وجود آنها بياطلاع هستند. ممكن است مالك كشتي تحت پرچم كشور ديگري حركت كند، اين چيزي است كه با چراغ روشن نميشود يا تبعات دارد. به هر روي، كسي از اينكه اين اتحاديه چيزي به اسم برنامه يا فعاليت دارد يا ندارد، خبر موثقي ندارد. به نظر میرسد مصاحبههراسي در پیش باشد.. فرسودگي كشتيها دليل ديگري است كه مالكان چندان مايل نيستند جامعه خبردار شود كه اغلب و اكثر كشتيهاي آنها از رده خارج است و با عمري بيش از 25سال كه استاندارد يك كشتي است، فعاليت ميكنند. نوسازي ناوگان هم بند و بساطي ميخواهد كه بهتر است اصلا دربارهاش سخني گفته نشود.
انجمن كشتيراني و خدمات وابسته ایران
انجمن كشتيراني و صنايع وابسته ايران يكي ديگر از انجمنهايي است كه به دليل فعاليت اعضا و نيز مصاحبه، نقد و تحليلهاي دبيركل آن، نامونشاني دارد و در محافل دريايي بهحساب ميآيد. نظم مناسبي دارد و در كنار نقدوتحليلها، برنامههاي بهبود، طرح و برنامه دارد. نسبت به تعداد اعضا و فرصتهاي اين انجمن، انتظار فعاليت بيشتري ميرود. اين انجمن، يك پايگاه خبري نسبتا مستقل دارد و دارای یک مجله اینترنتی به نام زنده یاد شهید «بایندر». از یک جهت اين انجمن نيز قابل تحليل نيست. نسبت به هیمنه و عرض اندام آن در محافل مختلف، غير از دبيركل آن، از جنبه توان فكري و انگيزشي اعضاي انجمن كه در ابهاماند و از خود شخصيتهاي فكري و تحليلي به نمايش نگذاشته اند، نميتوان درخصوص درونمايه واقعي آنها قضاوت كرد.
انجمن مهندسي دريایی ایران
انجمن مهندسي دريايي ايران تا دوسال پيش در اختيار گروهي بود كه بنابه دلايل متعدد، راكد و ساكن مانده بود و حتی جلسات دروني هم برگزار نميكرد. برخی اعضا با کمک همدیگر تصميم به برگزاري انتخابات گرفت و بدين وسيله خود را از مهلكه نجات داد و كنار كشيد بالاخره با اهتمان برخی پیشکسوتان این حوزه و با مشارکت موثر تحریریه روزنامه دریایی اقتصادسرآمد برای بالا بردن مشارکت اعضاء و تشویق برای برگزاری انتخابات البته بدون دخالت در نتیجه آن، هياتمديره جديد و منتخب از يكسو با رد كردن برنامههای هیاتمدیره قبلی به بيكاري و بيبرنامگي و از ديگر سو با طرح شعارهاي بزرگ، آرا، به كرسي رياست نشستند.
اطلاعات نگارنده براي ارائه يك تحليل دقيق كافي نيست. انجمنها به روشني خود را در معرض قضاوت قرار نميدهند. غير از رضايي و پلمه كه با رسانهها رابطه خوبي داشته و حرفي براي گفتن دارند، مابقي در پستوي بيخبري بست نشستهاند. از اين رو، آمادهايم تا با دريافت پاسخ يا گزارش و حتی نقد آن را به اهالي دريا تقديم داريم. با تمام اينها چيزي كه بهعنوان جمعبندي و نتيجهگيري بتوان نوشت اين است: انجمنهاي دريايي ايران در مرز بود و نبود هستند. با فعاليتهاي نيمبند و بروندادي بخور و نمير در فرآيند توسعه دريايي ايران چندان نقش مهمي بازي نميكنند؛ هرچند كه ظرفيت و پتانسيل اين مشاركت مهم را دارند.