توسعه دریایی در ناهمگونی شعار با عمل
امیدمتین- در توسعه دریایی کشور، دولت چهاردهم با توپ پر آمد و شعارهای بزرگی داد؛ اما در عمل، با موانع جدی ساختارهای سوخته مواجه شده است.
یکی از چالشهای سوال برانگیز دولت چهاردهم این است که چرا ساختارهای پیش ساخته را به کار نگرفت؟ نمونه بارز این ساختارهای قانونی گذشته، شورای عالی صنایع دریایی است که تبدیل شده بود و شده است به شورای خالی صنایع دریایی. اکنون بیش از شش ماه از حرکت دولت چهاردهم گذشته اما به این شورا که وجه قانونی هم دارد کمترین نگاهی نشده است. نه از آن استفاده می کند و نه آن را منحل.
در کنار این ساختار، تاسیس دبیرخانه نمایندگی رییس جمهور در اجرای سیاستهای کلی دریامحور، تدبیری بود تا عبدالعلی زاده – به حوزه دریا- بیاید و به مدد سیاستمداری و تجربه صدارت خود در جاهای دیگر، بتواند حرکت آفرین باشد که در این باره باید همچنان انتظار کشید و دید که آیا چقدر قادر به چنین کاری خواهد بود؟
اما چرا عبدالعلی زاده به عنوان دبیر شورای عالی عمل نکرد یا نمیکند تا هم مسئول هماهنگیها باشد و هم وجه قانونی داشته باشد و نیز ساختاری که دارد خاک میخورد، به کار گرفته شود. نه به مرحوم رییسی که شورای عالی را بازوی اصلی توسعه دریایی ایران دانست و در برابر هر گونه ساختار جدید مقاومت کرد و نه به پزشکیان که ساختار قانونی موجود را نادیده گرفت و ساختار جدیدی خلق کرد.
بحران مدیریت
با وضعیتی که برای سازمان بنادر و دریانوردی پیش آمد، وزارت راه و شهرسازی نتوانست به سرعت جایگزینی برای رییس خداحافظی کرده سازمان تعیین کند، نشان می دهد که حوزه دریا همچنان بلا تکلیف است و تلاش دولتی ها مانند گذشته برای ساختار سازی است تا اقدامات گسترده و هماهنگ.
می توان گفت که بحران مدیریت گریبان توسعه دریایی را گرفته است. یک بی تجربه می آید و یک با تجربه می رود کما این که در گذشته هم چنین بود. حذف شخصیت های دانشی و عمل گرا مانند الهیار، بهروز آقایی و بیک محمدلو و امثال ایشان در سازمان بنادر و دریانوردی از یک سو و ورود افرادی بدون تجربه و تخصص دریایی از دیگر سو، نشان می دهد که دولتها با دست خالی به جنگ اژدهای هفت سر کمبودها و جاماندگی های دریایی ایران رفته و آمده اند و با ادامه این وضعیت، هیچ امیدی نمی توان داشت.
سیاست و شعار
سیاست بازی و شعارگرایی کافی نیست. این که ما باید چنین کنیم و چنان کنیم، از تیپ همان بگم بگم هایی است که راه به جایی نبرد. باید به توسعه دریایی برسیم، باید مشکلات را حل کنیم، باید درصد بهره برداری از دریا را افزایش دهیم و امثال این شعارهای سیاسی، همه بلدند و به راحتی می توان به زبان آورد؛ اما اقدام اساسی و برنامه ریزی شده در راستای تحقق این شعارها، کار آسانی نیست. نیروی قهار می خواهد. تخصص و دانایی می خواهد. کسی و کسانی می خواهد که عمری در حوزه فعالیت های دریایی استخوان خرد کرده باشند.