printlogo


«روزنامه دریایی سرآمد» از هشتمین کنفرانس تاریخ  روابط خارجی ایران گزارش می‌دهد
«ایران» محور حفظ ثبات و امنیت خلیج‌فارس

نگاه تاریخی به سیاست خارجی ایران در خلیج‌فارس
​​​​​​​گروه راهبردی-سهیل مرتضوی- دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه روز گذشته میزبان برگزاری هشتمین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران بود. این کنفرانس در سال‌جاری با تمرکز بر موضوع سیاست خارجی ایران در خلیج‌فارس در گستره تاریخ با سخنرانی سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان و جمعی از کارشناسان برگزار شد.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که ایران در طول تاریخ همواره یکی از محورهای اصلی حفظ ثبات و امنیت در منطقه خلیج‌فارس بوده است. کارشناسان معتقدند که در شرایط جدید باید بیشتر بر همکاری‌های دو یا سه‌جانبه منطقه‌ای در حوزه خلیج‌فارس تکیه کرده تا از این طریق بتوان امنیت را به‌صورت تدریجی و از پایین به بالا تقویت کرد. در این سیستم هر کشوری نقش خود را ایفا می‌کند و از تجمیع نقش همه امنیت دسته‌جمعی به‌دست خواهد آمد. این همکاری‌های منطقه‌ای می‌تواند به نوعی شکل‌گیری امنیت دسته‌جمعی را به‌وجود آورد و نیازی به دخالت قدرت‌های خارجی نباشد.
سیدعباس عراقچی در هشتمین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران با عنوان «سیاست خارجی ایران و خلیج‌فارس در گستره تاریخ»، گفت: مایلم در همین ابتدا، اعیاد بزرگ شعبانیه را تبریک گفته و برای شما محققان تاریخ روابط خارجی ایران، کنفرانسی موفق و گفت‌وگوهایی ثمربخش آرزو کنم. از همکارانم در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیز تشکر می‌کنم که تمرکز موضوعی کنفرانس امسال را بر موضوع مهم و راهبردی خلیج‌فارس قرار داده و یکی از مهم‌ترین موضوعات مرتبط با دیروز، امروز و آینده ایران عزیز را برگزیده‌اند.
وزیر امور خارجه افزود: از اعماق تاریخ تاکنون، خلیج‌فارس به‌عنوان یکی از مهم‌ترین پهنه‌های آبی در سطح جهانی و یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تمدن‌ساز، از نقطه‌نظر شئون مختلف حیات بشری واجد اهمیت راهبردی بوده و از این رو به‌عنوان یک خاطره جمعی بشری شایسته توجه ویژه و پژوهش از ابعاد مختلف است. وی ادامه داد: این پهنه آبی به‌رغم همه فرازونشیب‌های تاریخی و همه تغییرات خواسته یا ناخواسته، شاهد یک تداوم معنادار در حفظ محوریت خود در توسعه ایران و مناطق پیرامونی خود بوده است. البته این اهمیت روزافزون، در کنار رقابت راهبردها و منافع کنشگران داخل و خارج منطقه و مهم‌تر از آن، تقابل یا منازعه قدرت‌های خشکی و دریایی در ادوار مختلف، باعث شده که خلیج‌فارس شاهد دخالت‌های فراوان و دست‌اندازی‌های مداوم برای برهم زدن ژئوپلیتیک طبیعی منطقه باشد. وزیر امور خارجه افزود: متعاقب اکتشافات نفت و گاز در منطقه و تبدیل‌شدن انرژی به یک کالای راهبردی بین‌المللی، طمع‌ورزی‌های بی‌حدوحصر استعمارگران و قدرت‌های هژمونی‌طلب به این آبراهه، کرانه‌ها و جزایر آن (که در اشکال مختلف، از تصرف و اشغال تا نفوذ و تشکیل دادن دولت‌های دست‌نشانده بروز کرده است)، موجب امنیتی کردن خلیج‌فارس و برهم زدن روال طبیعی زیست و همکاری در این منطقه شده است.

شکست سیاست حذف ایران
 از ترتیبات منطقه‌ای 
عراقچی گفت: جمهوری اسلامی ایران با داشتن بیشترین خطوط مرزی با خلیج فارس و تسلط بر تنگه هرمز واجد نقش بی‌بدیلی در حفظ ثبات و امنیت این پهنه آبی و مناطق پیرامونی آن بوده و لذا از همان روزهای اول تشکیل خود، با فهم دقیق از اهمیت راهبردی خلیج‌فارس برای ایران و منطقه و از طرف دیگر با شناخت عمیق از نقش مخرب حضور و رقابت قدرت‌های خارجی شرقی و غربی، راهبرد تامین امنیت حداکثری بومی را در دستور کار خود قرار داد و در همین چارچوب و به‌رغم همه فشارها تلاش کرده در چارچوب دکترین امنیتی خود تامین‌کننده ثبات و امنیت پایدار و آزادی کشتیرانی در خلیج‌فارس باشد. شاهد مهم آن نیز نقش ممتاز ایران در حفظ امنیت انرژی در کوران جنگ‌های اول و دوم خلیج فارس است. وی افزود: البته و متاسفانه، به‌رغم سیاست‌های اصولی تهران، برخی قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای تامین منافع نامشروع خود تلاش حداکثری کرده‌اند که خلیج‌فارس را کانون بحران و منازعه کنند. در همین راستا دهه‌هاست تلاش می‌کنند با نظامی کردن منطقه و فروش و انباشت میلیاردها دلار سلاح، این پهنه آبی را در یک تنش «دائمی» نگاه داشته و مسیر همکاری و همزیستی مسالمت‌آمیز ملل و کشورهای منطقه را مسدود کنند. سیاست خصمانه حذف جمهوری اسلامی ایران از هرگونه ترتیبات منطقه‌ای یا جنگ تمام‌عیار اقتصادی که از طریق تحریم‌های غیرقانونی علیه ملت بزرگ ایران به‌راه انداخته‌اند، تنها گوشه‌ای از این تلاش چنددهه‌ای قدرت‌های فرامنطقه‌ای به رهبری ایالات‌متحده است.
وزیر امور خارجه گفت: امروز نه‌تنها سیاست حذف جمهوری اسلامی ایران از ترتیبات منطقه‌ای یا اختلاف‌افکنی و ایجاد منازعه میان ایران و همسایگانش در خلیج‌فارس شکست خورده است، بلکه با دیپلماسی فعال و سیاست خارجی همسایه‌محور جمهوری اسلامی ایران و نیز تغییرات ادراکی ایجادشده در برخی کشورهای منطقه، خلیج‌فارس در حال ورود به یک دوران جدیدی از همکاری منطقه‌ای است. خوشبختانه شاهد آن هستیم که به تدریج پارادایم جدیدی در حال شکل‌گیری است که می‌تواند نویددهنده دوران شکوفایی همکاری‌های فراگیر باشد.

همه باید در خلیج‌فارس از امنیت برخوردار باشند
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان تاکید کرد: البته بدیهی است که تداوم این روند نیازمند حفظ «اجماع فعلی شکل‌گرفته» برای همکاری همه‌جانبه میان کشورهای منطقه و توجه قطعی به اصول اساسی همسایگی و رعایت منافع و امنیت متقابل کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. همگان باید بدانند امنیت پایدار بدون امنیت برای همه و یکایک کشورها حاصل نمی‌شود. 

ایران دنبال نهایی‌سازی و اجرای کریدورها
عراقچی گفت: جمهوری اسلامی ایران امیدوار است در فضای جدید شکل‌گرفته در منطقه خلیج‌فارس و بر پایه ادراکات نوین رهبران کشورها مبتنی بر مفهومی شمول‌گرا از امنیت دسته‌جمعی، ضرورت استقلال راهبردی منطقه، تنوع‌بخشی به روابط و همکاری‌ها و اولویت به رویکرد ژئواکونومیک، شاهد خلیج‌فارسی باثبات‌تر، امن‌تر و توسعه‌یافته‌تر باشیم. دستگاه دیپلماسی براساس وظیفه ذاتی و تکالیف محوله، به‌دنبال کمک به تحقق اهداف توسعه‌ای ملی در چارچوب سیاست توسعه «دریاپایه و دریامحو» استان‌ها و مناطق هم‌مرز با خلیج‌فارس از چابهار تا مکران و از بندرعباس تا آبادان بوده و برنامه فعالی را در چارچوب دیپلماسی اقتصادی کشور و به‌ویژه در همکاری با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس طراحی کرده و پیگیری می‌کند. در همین راستا، دولت جمهوری اسلامی ایران با آگاهی از نقش موثر کریدورها در شکل‌دهی معادلات اقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه و نیز توسعه ملی، فعالانه به‌دنبال نهایی‌سازی کریدور جنوب-شمال و اجرای کریدور خلیج فارس-دریای سیاه با همکاری کشورهای دوست طرف همکاری و هم‌افزایی راهبردی این کریدورها در راستای منافع ملی است؛ امری که سیاست قطعی کشور در پیگیری تحقق کریدورهای مورد نظر در خلیج فارس است.
عراقچی در پایان گفت: باردیگر از تلاش همکارانم در برگزاری این همایش ارزشمند صمیمانه تشکر کرده و امیدوارم در سال‌های آتی نیز همچنان شاهد حضور موثر و مشارکت پرثمر شما اساتید و محققان فرهیخته باشیم.

تحریف حقایق خلیج‌فارس با انگیزه‌های سیاسی
سعید خطیب‌زاده، معاون پژوهشی وزیر امور خارجه و رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه، تأمل تاریخی درباره خلیج‌فارس و روابط خارجی شکل‌گرفته در این آبراه مهم را مورد اشاره قرار داد. وی تأکید کرد که این آبراه همواره در تاریخ فرهنگ و تمدن کشور کهن ما نقشی اساسی داشته و به همین دلیل اهمیت ویژه‌ای دارد.
خطیب‌زاده ادامه داد: متأسفانه در سال‌های اخیر برخی حقایق تاریخی و جغرافیایی خلیج‌فارس تحت تأثیر انگیزه‌های سیاسی تحریف‌شده است. این امر مسئولیت بیشتری بر دوش اساتید، محققان و پژوهشگران این حوزه قرار داده است. ایجاد روایت‌های نادرست و انحرافی درباره تحولات این منطقه، ضرورت فزاینده‌ای برای مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی و تمام پژوهشگران به‌وجود آورده تا آنان با ارائه روایت‌های صحیح، تاریخی و مبتنی بر واقعیت، به مقابله با روایت‌های گمراه‌کننده بپردازند.
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه افزود: بدون شک می‌توان گفت که سیاست، اقتصاد، دیپلماسی، فرهنگ و حتی مسائل اجتماعی در ایران، در طول قرون و هزاره‌ها تحت تأثیر این پهنه آبی قرار گرفته‌اند. از نظر معیشت، باورهای عمومی، سبک زندگی و نگاه به جهان نیز نوعی همسانی و شباهت در میان ساکنان کرانه‌های شمالی و جنوبی این آبراه مشاهده می‌شود. جالب است که این رگه‌ها توسط دریانوردان به مناطقی دوردست مانند جنوب آفریقا، شبه‌قاره هند و خاور دور منتقل شده است. آثار تمدنی این حوزه در کرانه‌های مختلف و در اقصی‌نقاط جهان قابل مشاهده است. وی در ادامه افزود: بنابراین، می‌توان گفت خلیج‌فارس دریایی با وسعت جامعه بشری است و باید آن را به‌عنوان یکی از نمادهای مهم تبدیل پدیده جغرافیایی به یک عنصر تأثیرگذار تمدنی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دانست.
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه افزود: حضور خلیج‌فارس در آثار جغرافی‌دانان، نقشه‌برداران، سفرنامه‌نویسان، سیاحان و دیگر گروه‌هایی که به جهات مختلف در این آبراه حضور داشته‌اند، از عصر باستان تاکنون و همچنین گزارش‌های بی‌شمار مورخان از وقایع سیاسی و نظامی که در پیرامون آن رخ داده، اطلاعات ارزشمندی را در عرصه‌های گوناگون تاریخ این دریا در اختیار ما قرار داده است. بی‌تردید، مکتوبات ارزشمند آنچه که امروز از استادان و محققان برجسته خواهیم شنید، الهام‌بخش خواهد بود، اما از همه شما عزیزان دعوت می‌کنم که از گنجینه بی‌نظیر مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی و ده‌ها هزار سند تاریخی و مستند که در این مرکز نگهداری می‌شود، بازدید کرده تا وجوه مختلف تمدنی این آبراه را از نزدیک مشاهده کنید.
خطیب‌زاده در ادامه گفت: خلیج‌فارس در ادوار مختلف، نقش مهمی برای ایران ایفا کرده است. به باور من، اگر اعتقاد داریم که اجداد ما یک زیست جهانی داشته‌اند و تمدنی در گستره جهانی آفریده‌اند و اگر موافقیم که ما قدیمی‌ترین تمدن زنده پیوسته در جهان هستیم، این امر به محرک‌ها و پیشران‌هایی نیاز دارد که خلیج‌فارس یکی از این کانون‌ها بوده است. رگه‌ها و ریشه‌های این تداوم تمدنی را می‌توان در گوشه‌وکنار این آبراه یافت. کنفرانس سال‌جاری که با استقبال گرم و پرشور پژوهشگران روبه‌رو بوده، بیش از ۴۰مقاله دریافت کرده است.

نگاهی به نقش قدرت‌های خارجی در خلیج‌فارس
کیهان برزگر، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد روابط بین‌الملل نیز در سخنان خود در این همایش به بررسی نقش «قدرت‌های خارجی؛ عامل ادغام یا شکاف در خلیج‌فارس» پرداخت و گفت: بحث من این است که واقعاً قدرت‌های خارجی در خلیج‌فارس چه اقداماتی انجام داده‌اند. نگاه عمومی به این موضوع این است که این قدرت‌ها در منطقه حاضر شده‌اند و تحولی اقتصادی ایجاد کرده‌اند. به‌عنوان مثال، اگر به کشورهایی نظیر امارات و عربستان سعودی توجه کنیم، می‌بینیم که این کشورها با سرعت زیادی در حال پیشرفت هستند و نقطه‌ای برای تبادل کالا و کسب درآمد به‌حساب می‌آیند. وی با تاکید بر این‌که من فکر می‌کنم این روند مثبت است و باید از آن حمایت کرد، ادامه داد: اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که همین قدرت‌های خارجی در مناطق دیگر در خلیج‌فارس باعث بروز شکاف‌هایی شده‌اند. علت این موضوع به این برمی‌گردد که دولت‌های با تمدن در این منطقه، از جمله جمهوری اسلامی ایران و سایر دولت‌های تمدنی، معمولاً برای قدرت‌های خارجی جذابیت کمتری دارند. این قدرت‌های خارجی کمتر به دنبال تعامل با چنین دولت‌هایی در منطقه هستند که بیشتر به رویکردهای خود توجه دارند و تاریخ برای آن‌ها اهمیت دارد. به همین دلیل، به نظر من حضور قدرت‌های خارجی، خصوصاً غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها، به بروز شکاف‌هایی در حوزه خلیج فارس منجر شده است.
برزگر با اشاره به این‌که این شکاف به نوعی بازتابی از رویکردهای لیبرال‌دموکراسی و جهانی‌شدن غربی‌هاست، خاطرنشان کرد: جهانی‌شدن فقط مختص کشورهایی است که با غرب هماهنگ هستند و کشورهای دیگر که با این رویکردها همخوانی ندارند، از منافع این جهانی‌شدن که البته هم‌اکنون نیز زیر چالش است، بهره‌ای نمی‌برند.
این استاد دانشگاه با اذعان به این موضوع که تفکر همکاری امنیتی جمعی که در این سال‌ها بسیار تبلیغ شده، عملا راه به جایی نبرده است، افزود: در تقریباً دودهه اخیر، تمامی کنفرانس‌ها و تلاش‌ها در زمینه امنیت‌جمعی خلیج‌فارس نشان داده که ایجاد چنین سیستمی میان کشورهای مختلف به‌ سختی ممکن است. به‌ جای این رویکرد، معتقدم که باید بیشتر بر همکاری‌های دو یا سه‌جانبه تکیه کنیم که بتوانند امنیت را به‌صورت تدریجی و از پایین به بالا تقویت کنند. در این سیستم هر کشوری نقش خود را ایفا می‌کند و از تجمیع نقش همه امنیت دسته‌جمعی به‌دست خواهد آمد. وی افزود: این همکاری‌های منطقه‌ای می‌تواند به نوعی شکل‌گیری امنیت دسته‌جمعی را به‌وجود آورد و نیازی به دخالت قدرت‌های خارجی نباشد. چه دلیلی دارد که آمریکا در منطقه خلیج‌فارس حضور داشته باشد؟ اگر نیروی دریایی یا سپاه در منطقه فعالیت می‌کنند و به آمریکایی‌ها تذکر می‌دهند، این صرفا به معنای تهدید برای ناوگان آمریکا نیست، بلکه به‌منظور حفظ و بازگرداندن جایگاه تاریخی خود در منطقه خلیج‌فارس است.
کیهان برزگر در پایان سخنانش در این نشست گفت: عنصر سوم شکاف شامل ورود عنصر جنگ، ائتلاف‌های ساختگی مثل ناتوی عربی و عادی‌سازی روابط اسرائیل و اعراب و تشدید رقابت‌های مذهبی و قومی است، همه این‌ها باعث بروز افراط‌گرایی و بی‌اعتمادی در درون منطقه بزرگ‌تر خلیج‌فارس شده است. حضور آمریکا با به راه انداختن جنگ در افغانستان و عراق به تشدید شکاف منتهی شده است. زمانی که سیستم جنگ وارد یک منطقه می‌شود یک نسل را برای چنددهه درگیر خود می‌کند. در سوریه ما شاهد چنین وضعی خواهیم بود. درست است که فرد جدیدی جایگزین بشار اسد شده است، اما مخالفان اسد که با اسم معارضه شناخته می‌شوند از وضعیت به‌وجود آمده ناراحت هستند و از ابهام به‌وجود آمده در میدان کلافه شده‌اند. وی ادامه داد: بروز جنگ باعث شکاف‌های گسترده هم در درون کشورها و هم بین کشورها می‌شود. راه خروج از این شکاف، ایجاد و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و اعتمادسازی متقابل است. این وضعیت در حال حاضر در منطقه در جریان است. خوشبختانه عربستان سعودی شکل دیگری گرفته و به این نتیجه رسیده که ارزش استراتژیک در این نیست که به آمریکا نزدیک شویم، بلکه باید به تنوع در روابط خود بپردازیم. سعودی‌ها از خود سوال می‌کنند که چرا باید بین آمریکا و چین، یا ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند در حالی که می‌توانند هردو را با هم داشته باشند؟ این نشان‌دهنده جدیت بیشتری در دیپلماسی منطقه‌ای است که اکنون جای دیپلماسی قدرت‌های بزرگ 
را می‌گیرد.