ضعف فرهنگعمومي دريايي ايران؛ «روزنامه دريايي سرآمد» تحليل ميكند؛
طرح جامع فرهنگ دریایی در سازمان بنادر و دريانوردي!
گروه فرهنگ دریایی- ایرج گلشنی - از 1401 تا كنون، روزنامه اقتصاد سرآمد به طور مستمر و پيوسته پيگير مقوله فرهنگسازي و ترويج فرهنگ دريايي كشور بوده و هست و اولين پرچم فرهنگسازي را برافراشت اما تاكنون اتفاق خاصي در اين باره شاهد نبوده و نيستيم.
اهميت ترويج فرهنگ عمومي دريايي براي توسعه دريايي ايران از هر چيزي مهمتر است؛ اما متاسفانه نه متولي خاصي دارد و نه برنامه مشخصي. ما از هر فرصتي براي طرح بحث فرهنگي استفاده كرديم و علاوه بر نقدها و تحليلهاي متعدد، طرحهاي فرهنگي متعددي به اركان دريايي تقديم داشتيم كه در نهايت، نتيجهآي درخور براي ترويج سراسري و گسترده فرهنگ دريايي حاصل نشد.
در پايان سال 1403 بار ديگر به اين مهم تاكيد ميكنيم و چند نكته در اين باره از باب يادآوري به مسئولان ذيربط مطرح ميكنيم:
اهميت فرهنگسازي
براي توسعه – هر چه كه باشد- يك زيرساخت محكم و مطمئن لازم است. مهمترين زيرساخت هر توسعه، فرهنگ آن است. بدون فرهنگ، توسعه بيمعناست. اصلا اتفاق نميافتد و اگر اتفاق بيفتد، يك رشد ناهنجار خواهد بود نه يك توسعه متوازن. به تجربه اخير عربستان بنگريد. بعد از صرف چند سال زمان و ميلياردها دلار هزينه، شهر دريايي ساخت اما اكنون بيرونق و بيفروغ مانده و همه نظارهگر فرسودگي آن هستند. قبل از ساخت بنا، به فكر ساخت و ساز فرهنگ استفاده از آن نبودند. تصور ميكردند كه همين كه بسازند همه چيز درست ميشود و همه لوازم كنار هم قرار ميگيرند. فيزيك را ساختند اما روح را نه و اين سازه قبل از تولد، با مرگ همراه شد.
در منابع مديريتي به وفور از اين تجربهها در مطالعات تطبيقي داريم كه به عنوان نمونههاي عبرتآموز ميتواند مورد توجه قرار بگيرند. از اين گذشته، بزرگان ما، ازجمله مقام معظم رهبري به كرات و به تكرار به مقوله فرهنگ توجه دادهاند. به طور كلي هر كدام از ما به اين مهم اقرار داريم؛ اما متاسفانه در حوزه دريايي كشور كمترين توجهي به آن نيست و حتا اقدامات معارض فرهنگ هم صورت ميگيرد.
نبود متولي
دليل بزرگي براي عدم فرهنگسازي دريايي براي ايرانيان وجود دارد و آن نبود يك متولي مشخص براي فرهنگسازي در سطح ملي است. نگرش ايرانيان خشكيزده است و گرايش به خشكي باعث شده كه سواحل خالي داشته باشيم و در مقابل، انبوه جمعيت در كوير و سرزمينهاي خشك جامعه را آزار دهد. برنامه تقويت جمعيت در سواحل بدون فرهنگسازي غيرممكن است. ايجاد مهاجرت معكوس از شهرهاي پردود ودم و خشك به سواحل زيبا بدون فرهنگسازي امكان ندارد. تحقق توسعه دريايي بدون يك برنامه منسجم و سراسري فرهنگي ، جز شعار يا فقط ساخت سازههاي فيزيكي چيز ديگري نخواهد بود. در اين ميان، فرهنگسازي دريايي ايران هيچ متولي معيني ندارد و كسي اين مهم را به گردن نميگيرد. اين نقص بزرگي است. اگر فرهنگ دريايي ايران متولي مشخصي داشت، مقوله فرهنگ در سياستهاي ابلاغي به روشني جاي ميگرفت و لازم نبود كه فهواي كلام را از ساير بندها استخراج كنيم.
انجمنهاي دريايي ايران
در اين بيكسي فرهنگ دريايي در ايران، بايد قدردان انجمن كشتيراني و صنايع وابسته، انجمن مهندسي ايرانيان و انجمن دريانوردان ايران باشيم كه تا حد وسع خود با برنامههاي پيشنهادي روزنامه اقتصادسرآمد همراهي كردند و با برگزاري يك سلسله نشست، تلاش كردند كه شمع محفل فرهنگ دريايي ايران را روشن نگه دارند كه آن هم با عدم همكاري سازمان بنادر و دريانوردي به سردي گراييد.
طرح فرهنگي در سازمان بنادر و دريانوردي
در دو سال اخير، تلاش زيادي داشتيم تا يك طرح فرهنگي منسجم و كلان براي فرهنگ دريايي ايران به تصويب و همراهي سازمان بنادر و دريانوردي به عنوان يك سازمان گسترده و موثر برسانيم كه تا كنون جز پيگيري و انتظار كاري از پيش نبرديم. در دوره گذشته روابط عمومي سازمان به طور كلي بحث فرهنگي تعطيل بود و هيچ انگيزه يا تمايلي به طرح اين مباحث نبود. تلاش ما از طريق گروه راهبردي سازمان بنادر و دريانوردي هم با اين جواب خاتمه پيدا كرد: فرهنگ دريايي به ما ربطي ندارد! و ما راهبردي براي فرهنگسازي تعريف نكرده و نميكنيم! اين تلاش و پيگيري به محضر مدير روابط عمومي و ارتباطات سازمان بنادر با مديريت آقاي اصل سعيدي پور رسيد و او با بيان روشن و خرسندي از طرح حمايت كامل كرد و قرار شد كه طرح به پاراف رييس وقت برسد و اجراي آن شروع شود. از صورتجلسه موافقت تا امروز، ماهها گذشت و رييس هيچ وقتي براي يك پاراف نگذاشت و عمرمديريتش به پايان رسيد و اكنون در دور جديد مديريت سازمان بنادر و دريانوردي، اميد داريم كسي به مقوله فرهنگ و فرهنگسازي توجه كند.
فعاليتهاي پراكنده
آنچه اكنون در حوزه دريايي ايران ميگذرد، نخست نبود يك طرح جامع و سراسري براي فرهنگسازي و دوم وجود برخي برنامههاي روتين، موازي و پراكنده است.
براي مثال، نمايشگاههاي دريايي به عنوان يكي از بخشهاي فرهنگساز، بدون ارتباط با يكديگر، بدون برنامه مردمي و بدون هدفگذاري فرهنگ مانند قارچ ميرويند و تمام ميشوند. هيچ ربط و انسجامي بين آنها نيست.
جشنوارههايي هم در حوزه دريا رخ ميدهد كه همه بدون استثنا، جنبه محدود و محلي دارند؛ در حالي كه فرهنگ عمومي دريايي بايد كل ايرانيان را در بر بگيرد.
به دليل نبود متولي و برنامه خاص، صدا و سيما به عنوان مهمترين و گستردهترين ابزار فرهنگساز كشور، هرگز به طور منسجم به مقوله فرهنگ دريايي نپرداخته و حتا گاهي با نمايش فيلمهايي فرهنگ دريايي را تخريب كرده و آن را در سطح كاپيتان جك گنجيشكه و دزدان دريايي پايين آورده است.
در نهايت، آن چه طي چند دهه اخير رخ نداده فقط و فقط ترويج فرهنگ دريايي كشور است. و چه عجب كه بدون فرهنگسازي از توسعه دريايي سخن به ميان ميآيد. مگر ميشود؟
ترويج فرهنگ دريايي ايرانيان
مردم ايران، به شدت خشكيگرا هستند و از دريا دوري ميكنند. اين يك رفتار مخرب است كه تبليغات چند صدساله استعماري خلق كرده است. گرايش ايرانيان به دريا اگر روي روال بود كه اكنون كشور آبادتري داشتيم. مانند همه كشورهاي پيشرفته از بنادر باشكوه برخوردار بوديم و درصد بالاي جمعيت ما در سواحل زندگي ميكردند نه در دل خشكي و كوير. نقشه استعماري براي دوري از دريا كارساز بوده و اكنون فقط ترويج و مرمت فرهنگ درياگرايي ايرانيان ميتواند اين نقشه را از ميان بردارد.
گرايش مردم به سمت دريا، بايد با همخويي و همراهي فرهنگي با فرهنگ دريا، فرهنگ ساحلنشيني و فرهنگ تغذيه دريايي همراه شود. چگونه ميتوان بدون فرهنگسازي گسترده درصدي به جمعيت سواحل اضافه كرد؟ آيا خيال ميكنند با واگذاري زمين، ساخت اسكله و بندر اين اتفاق ميافتد؟
بيتوجهي به توسعه و ترويج فرهنگ دريايي ايرانيان، غفلتي بزرگ و زياني انباشته است كه جز با يك برنامه منسجم و اجرا در سطح ملي با طور مستمر، پيوسته و موثر جبران نخواهد شد. هر چه ديركرد بيشتر شود، امكان جبران و موفقيت كمتر ميشود و روزي ميرسد كه سازههاي فيزيكي به خوبي ايجاد شده است ولي گرايش مردم به آن همچنان در حد صفر خواهد بود تا به مرور زمان سازهها هم فرسوده شوند و دوباره از هر نظر به سمت صفر ميل كنيم.
سوال از رييس جمهور
در پايان اين نوشتار گذرا، سوالي از رييس جمهور ميپرسيم به عنوان كسي كه در سخنرانيها و فعاليتهايش، روي توسعه درياپايه بسيار مانور كرده است. ميپرسيم آيا فرهنگسازي مهم است؟ آيا به ترويج و توسعه فرهنگ عمومي دريايي ايرانيان نياز داريم؟ اگر نه كه هيچ و اگر بله، بفرماييد متولي توسعه فرهنگ دريايي كشور ايران كيست؟ چه برنامهاي دارد و ما چگونه ميتوانيم به اجراي برنامههاي متولي فرهنگ دريايي ايران كمك كنيم؟
به نظر شما پاسخ رييس جمهور به اين پرسشها چه خواهد بود؟ نظر خود شما چيست؟