printlogo


«روزنامه سرآمد»پیشنهاد رئیس‌جمهور برای حضور مشاوران خارجی  را بررسی می‌کند؛
تصمیم هیجانی یا راهبردی برای اقتصاد دریامحور!

دو روی سکه حضور مشاور و مستشار خارجی برای اقتصاد دریامحورایران
​​​​​​​گروه توسعه دریا- ایرج گلشنی- سال گذشته و در یکی از جلسات توسعه اقتصاد دریامحور دولت چهاردهم بود که مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور از آوردن مشاور خارجی برای طراحی و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های دریایی سخن گفت. آن زمان به سادگی از کنار آن عبور شد و حتی آن را به‌مثابه انگیزه و جدیت رئیس‌جمهور برای توجه به توسعه دریایی ایران نامیدیم.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، اما تکرار این مطلب به‌عنوان یک تصمیم در چندروز گذشته، می‌توان گفت که تکان‌دهنده، تعجب‌آور و پرسش‌برانگیز بود تا جایی که محافل دریایی ایران زمزمه بر سر درست یا غلط بودن این تصمیم بالا گرفت. در این میان، دکتر عجمی که از دانش‌پژوهان نام‌آشنای دریایی کشور است، طی نامه‌ای سرگشاده که در روزنامه اقتصاد سرآمد منتشر شد، خطاب به رئیس‌جمهور موارد متعددی را یادآوری کرد و هشدار داد. در این راستا، کنجکاوی در تصمیم رئیس‌جمهور می‌تواند شفاف‌کننده یک تصمیم خاص باشد؛ تصمیمی که ما را یاد دوران سراپا مستشاری رژیم شاهنشاهی می‌اندازد. اجازه بدهید کمی در این‌باره سخن بگوییم:

ضعف مشاور داخلی
نگاه به مستشار خارجی، نکات متعددی را به ذهن می‌آورد که شاید مهم‌ترین آن، «ضعف مفرط مشاوران داخلی» باشد. در هر کشوری زمانی که پای مشاور و مستشار به میان می‌آید، نشان از وابستگی دارد. این وابستگی به دلیل فقر نیرو و توان داخلی است. تصمیم رئیس‌جمهور برای استفاده از مشاور خارجی نیز همین نکته را به ذهن می‌رساند که مشاوران داخلی آنچنان ضعیف هستند که نیاز است ضعف آن‌ها با مشاور خارجی جبران شود، اما آیا واقعا چنین است؟
بررسی در جامعه بزرگ دریایی کشور نشان می‌دهد که توان عظیم بالقوه‌ای نهفته است و کارشناسان و خبرگان دریایی قابل‌قبولی در کشور داریم که البته دیده نشده‌اند و پراکنده‌اند و یک هارمونی خوش‌آهنگ بین آن‌ها نیست که هم‌افزایی علمی و فنی ایجاد کند؛ حتی بین دانشکده‌های دریایی و انجمن‌های دریایی آن رابطه دلخواه وجود ندارد. این بدان معناست که داشته‌های لازم در کشور وجود دارد، اما بهره‌برداری از آن‌ها مدیریت نشده و این است که رئیس‌جمهور مصداق این بیت معروف حافظ می‌شود: «سال‌ها دل طلب جام‌جم از ما می‌کرد / وان چه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد».
چه باید کرد؟
اگر رئیس‌جمهور قبل از این تصمیم و این بیان که بر حضور مشاور خارجی تاکید کند، ابتدا به بازیابی توان داخلی و فهرست دانشمندان، پژوهشگران و خبرگان دریایی مبادرت می‌کرد و ابتدا می‌سنجید که چه داریم، آنگاه منطقی بود که اگر این توانمندی، جبران نیازها را نمی‌کرد به سراغ مشاور خارجی برود. البته که دولت چنین اقدامی نکرده و هیچ آشنایی با معنایی با خبرگان دریایی ایران ندارد. اگر گروهی را می‌شناسد، آنان کسانی هستند که متخصص و خبره دریایی نیستند و فقط به دلیل روابط سیاسی نزدیک به دولت هستند. وقتی می‌بینیم و مشاهده می‌کنیم که دولت برای کرسی‌های دریایی از افراد معمولی و غیردریایی استفاده می‌کند، نشان می‌دهد که نخست کارشناسان و بزرگان دریایی کشور را نمی‌شناسد و دیگر، به آن‌ها اعتماد و باور ندارد.

خطر مستشاری
می‌دانیم که مشاور خارجی هرچه آورده داشته باشد، خروجی‌های خطرناکی هم دارد و حداقل آن، انتقال انبوهی از اطلاعات سری و محرمانه کشور به خارج کشور است. همچنین می‌دانیم که مشاور خارجی به هیج وجه، مرز امنیتی و اعتباری ندارد و هر آن ممکن است دست ما را در پوست گردو بگذارد و با انبوهی اطلاعات از کشور خارج شود. مصداق بزرگ این خطر مستشاری در دوران جنگ بود؛ زمانی که مستشاران لیبیایی، قطعات اصلی سکوها و موشک‌ها را برداشته و به سفارت لیبی رفتند و از آنجا با مصونیت کامل از کشور خارج شدند و ایران ماند و سکوهای ناقص و موشک‌هایی که قابل پرتاب نبودند. دیگر مستشاری روسیه در نیروگاه اتمی بوشهر مصداق روشنی است که پیش چشم ماست. چقدر این روسیه تزاری شامورتی‌بازی درآورد و چندسال کار را به عقب فرستاد؟ 
یا صدام را عبرت بگیرید که طرح امنیتی بغداد را به مشاوران آلمانی سپرد. هنگام درگیری با آمریکا و متحدانش، همه از زیروبم نظام دفاعی بغداد خبر داشتند و این کشور با آن همه سرمایه‌گذاری برای دفاع از بغداد ناکام ماند. آیا با این نمونه‌های فراوان که در پیش چشم داریم، باز هم باید از مشاور خارجی گدایی کنیم؟ آیا مشاوران داخلی آنقدر ناتوان هستند که نمی‌توانند بسترهای کار را فراهم آورند و کار را به‌خوبی و با اطمینان به پیش برانند؟
واقعا نظر رئیس‌جمهور از اینکه بر مشاور خارجی تاکید می‌کند، چیست؟ نیاز هست که شفاف‌تر دلایل آن را بیان کند؟ آیا این سخن‌های رئیس‌جمهور برآمده از شور و هیجان اوست یا اینکه احساسی شده است یا منطق محکمی پشت این گونه بیانات و اظهارنظرهاست؟ نکته این است که ما نمی‌دانیم! مشاور از کدام کشور؟ برای کدام بخش؟ برای چه کاری؟ کجای مشاوران داخلی می‌لنگد که ما باید وابسته به فکر خارجی باشیم؟

خبرگان دریایی ایران
بررسی عمومی نشان می‌دهد که در ایران جمعیت بزرگی از خبرگان عملی و فنی دریایی وجود داشته که دهه‌ها تجربه و دانش را با خود به همراه دارند. جمع بزرگی از این بزرگان دریایی، در بخش‌های مربوطه خود سرآمد هستند و توانایی بزرگی برای طراحی یا اجرای برنامه‌های بزرگ دریایی دارند؛ اما فراخوانی برای همکاری آن‌ها صادر نشده است. یکی از این بزرگان دریایی که مایل نیست نامش را ذکر کنیم، با منطق روشنی در این‌‌باره سخن گفت: باید ببینیم و بدانیم که منظور دقیق از آوردن مشاور خارجی چیست و این مشاور کدام بخش از کار را قرار است دست بگیرد. شاید بخش‌هایی هست که توان داخلی ما به آن نمی‌رسد. البته من چنین بخشی را نمی‌شناسم، اما ممکن است نظر دولت روی نکته‌ای باشد که ما از آن بی‌خبریم.
از این گذشته، توسعه دریایی سطوح معینی دارد و یک‌باره نمی‌توان از صفر به صد رسید. ابتدا کارهای اولیه و گام‌های اولیه است و سپس ورود به سطوح بالاتر. گمان نمی‌کنم در گام اول نیازمند هیچ مشاوری باشیم. برای مثال، در وجه ساختاری، اگر می‌دانیم که ساختار دولتی گرای دریایی کشور اکنون بسیار درهم‌تنیده و پیچیده است و ما نیازمند یک ساختار جدید و چابک هستیم، این را کارشناسان کشور به خوبی می‌توانند بازطراحی کنند. اینجا مشاور خارجی چه می‌خواهد بگوید؟ بگوید که ما نیاز به بازطراحی ساختار داریم یا نداریم؟ یا بگوید ما نیازمند سرمایه‌گذاری در مکران هستیم یا نیستیم؟ یا بگوید که توسعه دریایی مهم است به سمت آن حرکت کنیم؟ این مشاور قرار است کجای کار را بگیرد؟ این را ما نمی‌دانیم و هیچ قضاوتی هم نمی‌توانیم بکنیم. آنچه ما را به واکنش وامی‌دارد این است که جا و جایگاه کارشناس داخلی تبیین نشده و به حساب نیامده است. این نگران‌کننده است. در کدام طرح یا پروژه کارشناسان و خبرگان دریایی به کار فراخوانده شده‌اند، اما قدم به میدان نگذاشته‌اند؟ و کجا کارشناسان داخلی پای کار آمده و از عهده کار برنیامده‌اند؟ اول این‌ها را مشخص کنید، بعد هرچه خواستید اظهارنظر کنید زیرا اگر چنین نباشد، سخن گفتن از مشاور خارجی توهین به کسانی است که تمام عمر خود را در حوزه دریا و فعالیت‌های دریایی صرف کرده‌اند. بهتر نیست که مشخص شود مشکل کارشناس داخلی چیست که کارشناس خارجی علم می‌شود؟
خبرگان دریایی ایران، چه بایدکردها را می‌دانند و راهکارها را می‌شناسند؛ چون تازه‌کار نیستند. تازه به دریا توجه نکرده‌اند. اگر بحث توسعه دریایی برای خیلی‌ها از یکی،دو سال قبل مطرح شده، برای ما چندین و چندسال است که جلوی چشمان‌مان است. چیز تازه‌ای نیست و ابهامی نیست که برای روشن شدنش، بخواهیم دست به دامان مشاور خارجی شویم.

آیا مشاور خارجی شر مطلق است؟
به هیچ وجه! مشاور خارجی گاهی لازم و کاراست. اما آیا واقعا توسعه دریایی ایران اکنون نیاز به مشاور خارجی دارد؟ اغلب بر این باورند که ما نیازمند سرمایه خارجی هستیم نه مشاور خارجی. ما نمی‌دانیم مشاور خارجی از کجا و برای چیست؟ البته قلب ما آرام است به حضور رهبری حکیم. اگر بداند که مشاور خارجی از آن حرف‌های عجیب و غریب و نان‌ها نچسب است، با قوت مانع این اقدامات می‌شود، اما در کل مشاور خارجی برای تامین نیازی است که از عهده کارشناس داخلی بر نیاید. آن نیاز چیست؟ با وجود بزرگان دریایی که ما می‌شناسیم، خلاء کجاست؟ مشاور از کدام کشور و برای تامین کدام خلاء موردنظر است؟ امیدواریم دولت روشنگری کند و بی‌جهت التهاب نیافریند.

توسعه نیروی انسانی
باید پرسید: مگر توسعه همه‌جانبه دریایی از توسعه نیروی انسانی جداست؟ چنین فرصت بزرگی را نباید در دستان با کفایت کارشناس داخلی گذاشت؟ همراه با توسعه فنی و فیزیکی، توسعه دانش، تولید دانش بومی و امکان جولان تجارب کارشناسان داخلی را چه کسی باید به ما بدهد؟ مشاور خارجی؟ به هر روی، جامعه دریایی اکنون مملو از ابهام و پر از پرسش است. خوب است با نشستی با خبرگان دریایی، موضوع واکاوی شود تا منجربه گله‌مندی و یأس خبرگان داخلی نشود. خوب است بدانیم این یک تصمیم هیجانی یا راهبردی رئیس‌جمهور است و خوب است بدانیم ضعف کارشناس داخلی و کمبود خبرگان دریایی ایران کدام است؟