printlogo


شهردار بندر لافت در گفت‌وگو با «روزنامه سرآمد»:
مدیریت بومی لافت بر پایه فرهنگ و تاریخ قشم است

گروه فرهنگ دریا– امید اسماعیلی- نمایشگاه«سر زورزوما» روایتی از حفاظت از ذخیرگاه زیست کره حرا و احیای میراث لنج‌سازی چوبی ایران، در روستای گوران در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
به گزارش روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد، در آیین اختتامیه این نمایشگاه، فرصتی شد تا با محمد آتشین‌ماه، شهردار بندر لافت هم‌صحبت شویم. آتشین‌ماه روایت خود را با لحن دریا از توسعه در بافت تاریخی و فرهنگی قشم و با بیانی شاعرانه گفته است.
محمد آتشین‌‌ماه، شهردار بندر لافت در حاشیه حضور در فرهنگسرای نیاوران-تهران در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد گفت: وقتی به‌دنبال الگوی مدیریت شهری برای لافت بودم، همراه یک صیاد رفتم دریا. وقتی خواستم نوشیدنی‌ام را بخورم، صیاد گفت: «شهردار حواست باشد که شیشه نوشیدنی‌ات را به دریا نیندازی!» آنجا بود که فهمیدم اهل دریا، باید با زبان دریا صحبت کند.
وی در ادامه افزود: از سفرهای گپ دریایی که برمی‌گشتیم، اهل خانه منتظر ما بود، آوای ما توسط باد به گوش بادگیر و اهل خانه می‌رسید؛ به دوسبک متفاوت، اما همگون-بادگیر قاصدی بود از دریانوردان بر اهل خانه، از نخلستان تا دریاها و سفرهای گپ!
وی اظهار داشت: تابستان که می‌شد در نخلستان‌ها بودیم. به شهری‌ماه (شهریور) که نزدیک می‌شدیم به خانه‌های‌مان بازمی‌گشتیم، درها را بازمی‌گذاشتیم تا گرما را به بیرون از خانه‌ها دعوت کنیم. گرما که بیرون می‌رفت، با زنان گل سفیدو را می‌آوردیم و خانه را سفید می‌کردیم و خانه رنگ‌وبوی تازه می‌گرفت و بعد از فصل‌ها، در خانه عشق و صفا دوباره جریان پیدا می‌کرد. 
شهردار بندر لافت تصریح کرد: معماری ما با کوچ موقت عجین شده بود؛ هنگامی گرما از خانه خارج می‌شد، زیر بادگیرهای‌مان می‌نشستیم و در زمان دیگر به پشت‌بام کوچ می‌کردیم. امروز علم روان‌شناسی هم از ابعاد پنهان در معماری صحبت می‌کند، انسان وقتی در یک فضا قرار دارد و مانند اتاق انسان‌های امروز با سبک زندگی امروزی که حتی تختخواب در یک فضا طی سالیان جابه‌جا نمی‌شود، امکان دارد به افسردگی برسیم.
آتشین‌‌ماه ادامه داد: اما در معماری ما، کوچ‌نشینی فصلی و روزانه وجود داشته؛ ما گاهی زیر بادگیر بودیم، گاهی زیر ساوات بودیم، گاهی بر پشت‌بام. به همین دلیل که بچه‌های ما، کودکان ما، ناخدایان ما با نجوم آشنایی خیلی قوی دارند؛ ناخدایی که با ماه و ستاره به دریا می‌رفت و کودکان با ستاره‌ها خواب‌شان می‌برد و این نتیجه هوشمند زیستن مردم این سرزمین بود که در محدودیت‌ها هنر زاییده و خلاقیت شکوفا شده است؛ به باد گفتند که چقدر با بادگیر حق دارد وارد خانه شود، به آفتاب گفتند که چقدر حق دارید با ساوات در خانه بتابد!
وی می‌گوید: در زمانی که هیچ آب پایداری وجود نداشته است، توانستند با رواناب‌هایی که موقتی راه می‌افتاده است، مخزن‌هایی مانند چاه و برکه و ... را پر کنند و آب‌شرب، آب احشام و حتی آب ساخت‌وساز را تأمین کنند.
شهردار بندر لافت در ادامه گفت: در بندر تاریخی لافت چاه‌هایی تاریخی وجود داشته که کاربری خاص خود را دارند؛ برای شربت عروسی از یک چاه خاص باید برداشت می‌شد؛ برای ساخت‌وساز از یک چاه دیگر و برای کسی که بیمار بود چاه خاصی وجود داشت و مدیریت منابع آبی به خوبی انجام می‌شد.
آتشین‌ماه ادامه داد: ما انتظار را از زمان یاد گرفتیم، صبر را از ناخداها، دل می‌بستند، اعتماد داشتند. صبر را از ناخداها آموختیم. آن‌ها که همه جان‌شان را به خدا می‌سپردند و ما با تمام اعتماد به آن‌ها تکیه می‌کردیم. حرف بسیار است. امیدوارم که این جشنواره‌ها و برنامه‌ها فقط نمایشی نباشند، بلکه نسخه‌ای برای درمان شهرهای امروز شوند. ما در بادگیرهای لافت سنجنده گذاشتیم، پنج‌ثانیه یک‌بار دما و فشار را اندازه گرفتیم. جریان باد، سیرکولاسیون آن در بافت تاریخی، نحوه ورودش به بادگیر، همه این‌ها الگویی شد برای مدیریت انرژی. بادگیر گاهی با دمای بدن انسان کار می‌کرد، نه با وزش باد. ما باید از این میراث برای امروز الگو بگیریم. مصالح سنتی ما، اگر یک سمتش گرم باشد، سمت دیگر خنک است، همین ویژگی می‌تواند جای سه‌کولر را بگیرد. میراث‌فرهنگی ما نسخه‌ای درمانگر است، نه‌فقط یادگاری از گذشته.