دفترچهای که درتاریخ ماند
رامین جهان پور- در مقدمه کتاب سفرنامه ماژلان اینگونه می خوانیم:«در جنوبیترین نقطه کره زمین، جایی که اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام به هم گره میخورند، یک آبراه افسانهای با داستانهایی از شجاعت، ماجراجویی و کشفهای تاریخی قرار دارد؛آن نقطه جایی نیست جز «تنگه ماژلان». این مسیر آبی که روزگاری شریان اصلی تجارت جهانی بود، امروز همچنان جاذبهای پررمز و راز برای عاشقان تاریخ و طبیعت است. تنگهای که نام کاشف بزرگ، فرناندو ماژلان، را بر خود دارد، گویی سفری به اعماق تاریخ و دنیای بکر طبیعت را برای شما رقم میزند.اینجا مکانی است که طبیعت و تاریخ درکنارهم نمایش خیره کننده ای از زیبایی و قدرت خلق کرده اند...» نویسنده کتاب با این مقدمه پر تعلیق، مارا وارد ماجراجوییهای عجیب و خواندنی یک کاشف ودریانورد بزرگ میکند. در مورد کشفیات و ماجراجویی های ماژلان دریانورد پرتغالی، داستانها و افسانههای زیادی در تاریخ شنیده و خواندهایم که نسل به نسل و سینه به سینه تعریف و تشریح شده است. بعضی از نویسندهها درمورد حوادثی که در سفرهای این کاشف پرتغالی اتفاق افتاده اغراقهای زیادی کرده اند و با استفاده از قوه تخیل خود قلمفرساییهای زیادی را در پاورقیهای قدیم درسراسر جهان منتشر ساخته اند، اما صاحبنظران و مورخان واقعی معتقدند، واقعیت ماجرا در مورد زندگی و کشفیات بزرگ این دریانوردکاشف را فقط میتوان از متونی استخراج کرد که از دستنوشتههای دستیار جوانش« آنتونیو پیگافتا» به یادگارمانده است.آنتونیو پیگافتا محقق و کاشف اهل ونیز ایتالیا بود. اوبیست سال بیشتر نداشت که به عنوان یک نقشه بردار ودستیار با او همسفرشد. ماژلان در آن زمان دریانوردی بود که برای دولت اسپانیا خدمت میکرد. او نخستین کسی بود که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کره زمین رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهدهدار شد. کتاب« سفرنامۀ ماژلان» تاریخیترین وماندگارترین اثر ازاین سفر شگفتانگیز است. ودرحال حاضر نسخه اصلی این کتاب که بسیار پرارزش است در کتابخانهای در واتیکان نگهداری میشود. در طول سفر، او تا زمان مرگ ماژلان در جزایر فیلیپین به عنوان دستیار ماژلان خدمت کرد و در دفترچه خاطراتش تمام وقایع ماجراها وکشفیات ماژلان را ثبت کرد. این دستیار ایتالیایی، جوانی شجاع بود که در هر سفر با احتمال عدم بازگشت به خشکی، تن به دریا میسپرد و قلم در توصیف و ثبت و ضبط دیدهها و شنیدهها میگرداند. کتاب «سفرنامه ماژلان» که از این پژوهشگر به یادگار مانده است امروزه در مجموعه کتب تاریخی واتیکان نگهداری میشود و اطلاعات آن بارها توسط هنرمندان و نویسندگان بزرگی چون ویلیام شکسپیر و گابریل گارسیامارکز و نویسندگان وپزوهشگران جوان در تحقیقاتشان مورداستفاده قرار گرفته است و تا به حال مشاهدات دقیق پیگافتا، گنجینهای غنی از نقشهها و نمودارهای دریایی را در اختیار دریانوردان و علاقهمندان به علوم دریایی قرار داده است. از سوی دیگر توصیف دقیق زندگی مردم ملل در مناطق مختلف جغرافیایی مستندات مهمی از تاریخ جوامع بشری را برای دانشمندان وجامعه شناسان نسل های مختلف به ارمغان آورده است.کتاب «سفرنامه ماژلان» یکی از مهمترین سفرنامهها و آثار دریایی است که تابهحال نوشته است و برای علاقهمندان به حوزهی سفرنامه، تاریخ و حتی داستانهای تاریخی میتواند جالبتوجه باشد. در شروع سفرنامه از زبان این سفرنامهنویس جوان که یک دانشجو بود چنین می خوانیم: «مدرسۀ نظامی ما در شهر «کوردوبا» بود و من اطلاع داشتم که ماژلان در بندر «سویل» است و بعداز دریافت معرفینامه و خداحافظی با مدیر آموزشگاه فاصلۀ کوتاه بین دو شهر را طی کردم و به بندر زیبای خودمان، سویل، رسیدم. میگویند همانگونه که پدر و مادر نمیتوانند به زیبایی فرزند خود پی ببرند کسی نمیتواند زیبایی وطن خود را درک کند، ولی من هر بار که بندر سویل را در کنار رودخانۀ «گوادالکویر» دیدهام آن را چنان زیبا یافتهام که نتوانستهام هیچیک از شهرهای جهان را با آن برابر بدانم و یادم هست وقتی رومیهای باستان قدم به سویل گذاشتند همگی با هم فریاد زدند: «هیسپالیس… هیسپالیس…» (یعنی باصفا) و سکنۀ بومی شهر ازآن هنگام تا کنون سویل شهر خود را «هیس پالیس» میخوانند.»