«روزنامه سرآمد» بررسی کرد ؛
رقابت جهانی برای تصاحب انرژی قطب جنوب
ایران هیچ سهمی از قطب جنوبگان ندارد
گروه انرژی- توحید ورستان- فعالیتهای فشرده اکتشاف و استخراج نفت و گاز طبیعی آرژانتین در منطقه واکا موئرتا، ابتکارات انرژی این کشور را تسریع کرده است. نزدیکی این منطقه به قطب جنوب، بار دیگر توجهات را به منابع انرژی قطب جنوب جلب کرده است. افزایش تولید نفت و گاز شیل در «پاتاگونیا»، بهویژه در دوره تشدید رقابت جهانی انرژی، میتواند بحثهای جدیدی را در مورد ثروت طبیعی و وضعیت حقوقی قطب جنوب برانگیزد.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، اگرچه گزارش سازمان زمینشناسی ایالات متحده در سال۱۹۸۳ اعلام کرد که هیچ ذخایر نفت یا گاز طبیعی از نظر اقتصادی پایدار وجود ندارد، اما اسناد ارائهشده در سال۲۰۲۴ به مجلس عوام بریتانیا نشان داد که تحقیقات لرزهنگاری روسیه در دریای «ودل»، ذخایر قابلتوجهی را در زیر فلات قاره قطب جنوب نشان میدهد. این منطقه در محدوده ادعاهای ارضی تاریخی بریتانیا قرار دارد.
بااینحال، کشورهای دیگری مانند آرژانتین و شیلی ادعاهای مشابهی را در مورد همین منطقه مطرح کردهاند. پروتکل مادرید که در سال۱۹۹۱ لازمالاجرا شد و صراحتاً فعالیتهای معدنی در قطب جنوب را ممنوع کرد، پایه و اساس محکمی برای حفاظت از محیطزیست فراهم میکند. افزایش علاقه به ذخایر و پیشرفتهای فناوری منجر به ارزیابی مجدد این قاره نهتنها از منظر علمی، بلکه از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی نیز شده است. در این زمینه، قطب جنوب همچنان منطقهای شکننده است که باید هم از نظر پتانسیل منابع طبیعی و هم از نظر قوانین بینالمللی با دقت مدیریت شود.
علاقه به منابع انرژی قطب جنوب با مطالعات زمینشناسی انجامشده در دهه۱۹۷۰ در دستور کار بینالمللی قرار گرفت. برای نمونه تحلیل باربارا میچل در سال۱۹۷۷ به پتانسیل قابلتوجه نفت و گاز طبیعی در مناطقی که در امتداد فلات قاره این قاره امتداد دارند، اشاره شده است. این وضعیت بهعنوان موقعیتی که پتانسیل ایجاد مسائل سیاسی و حقوقی در آینده را دارد، معرفی شده است.
پروتکلهای بینالمللی چه میگویند؟
پیمان قطب جنوب که در سال۱۹۵۹ توسط 12کشور - آرژانتین، استرالیا، بلژیک، شیلی، فرانسه، ژاپن، نیوزیلند، نروژ، آفریقایجنوبی، اتحاد جماهیر شوروی (روسیه کنونی)، بریتانیا و ایالات متحده - امضا شد، رسماً در سال۱۹۶۱ لازمالاجرا شد. این پیمان، قطب جنوب را منطقهای تعریف کرد که صرفاً برای فعالیتهای صلحآمیز و علمی باز است و هرگونه فعالیت نظامی یا مبتنی بر حاکمیت را ممنوع میکند. امروزه، تعداد اعضای این پیمان به ۵۴کشور رسیده است که ۲۹عضو از آنها دارای مقام مشورتی هستند و در فرآیندهای تصمیمگیری شرکت میکنند.
این چارچوب، قطب جنوب را به نمادی از همکاری بینالمللی تبدیل کرده است. پروتکل مادرید که در سال۱۹۹۱ تصویب و در سال۱۹۹۸ لازمالاجرا شد، بهعنوان یک پروتکل زیستمحیطی مکمل پیمان قطب جنوب برای محافظت بیشتر از اکوسیستم این قاره تدوین شد. ماده۷ این پروتکل صراحتاً «هرگونه فعالیت مربوط به منابع معدنی، به جز تحقیقات علمی» را ممنوع میکند. در این چارچوب؛ اکتشاف، استخراج یا استفاده تجاری از منابع زیرزمینی - از جمله نفت و گاز طبیعی - اکیداً ممنوع است. این پروتکل نهتنها از تمامیت طبیعی قاره محافظت میکند، بلکه بهعنوان یک مکانیسم امنیتی برای جلوگیری از خطرات قانونی و ژئوپلیتیکی جهت رقابت انرژی احتمالا عمل میکند.
تشدید طمع انرژی در قطب جنوب
احتمال فعالیتهای اکتشاف و استخراج نفت و گاز در قطب جنوب، تحت چارچوب پروتکل مادرید مصوب سال۱۹۹۱، همچنان محل مناقشه است. بااینحال، در سال۲۰۴۸، احتمالا یک کنفرانس بازنگری برای بررسی و احتمالاً اصلاح پروتکل تشکیل شود. این امر مستلزم تأیید دوسوم از همه طرفها و طرفهای مشورتی است. بنابراین، پس از این تاریخ احتمالا تغییرات قابلتوجهی در مورد فعالیتهای استخراج نفت و گاز طبیعی در قطب جنوب امکانپذیر شود. قدرتهای جهانی، به ویژه در دوران پس از ۲۰۴۸، با احتیاط به امکان دسترسی به ذخایر نفت و گاز در قطب جنوب نزدیک میشوند.
افزایش تقاضای جهانی انرژی، نگرانیها در مورد کاهش منابع سوخت فسیلی و کشف ذخایر بالقوه جدید، قدرتهای بزرگ را بر آن داشته است تا علاقه بیشتری به پتانسیل انرژی قطب جنوب نشان دهند. این علاقه صرفاً ناشی از کنجکاوی علمی نیست، بلکه نگرانیهایی در مورد امنیت انرژی، رقابت ژئوپلیتیکی و منافع اقتصادی نیز آن را شکل میدهد، اما در این فرآیند، مهم است که تأثیر بر اکوسیستم شکننده قطب جنوب ارزیابی و اطمینان حاصل شود که هرگونه استخراج منابع طبیعی در چارچوب قانونی و سیاسی مورد توافق جامعه بینالمللی انجام میشود.
در آینده، احتمالا یک بحران جهانی جدی بر سر تقسیم منابع نفت و گاز در قطب جنوب ایجاد شود. چندین کشور در حال حاضر ادعای حاکمیت و مالکیت بر این قاره را دارند، بهویژه کشورهایی مانند آرژانتین، شیلی و بریتانیا مدعی حقوق ارضی در این منطقه هستند. این وضعیت ممکن است منجر به اختلافات جدی بر سر تقسیم منابع شود. علاوهبر این، رقابت بر سر کنترل منابع و توزیع منافع اقتصادی میتواند یک بحران جهانی بزرگ را ایجاد کند، زیرا بسیاری از بازیگران از سراسر جهان ممکن است بهدنبال سهمی در این قاره باشند.
احتمال تضعیف ایالات متحده
روسیه و چین در ماه مارس، بهطور جداگانه از برنامههای خود برای نوسازی و ساخت ایستگاههای جدید در نزدیکی یکدیگر درقطب جنوب خبر دادند. چین اعلام کرد که یک ایستگاه جدید با ظرفیت ۲۵ نفر در کاکس پوینت راهاندازی خواهد کرد که در سال۲۰۲۷ تکمیل میشود. تنها ۱۱مایل دورتر، در کیپ بورکس، ایستگاه فعلی روسیه، روسکایا، قرار دارد. این کشور نهتنها ایستگاه روسکایا (که از سال۱۹۹۰ بسته بود) را بازگشایی و نوسازی کرده و یک ایستگاه جدید خواهد ساخت، بلکه یک باند فرودگاه برای هواپیماهای دوربرد نیز خواهد ساخت. طبق پیمان قطب جنوب و توافقنامههای مرتبط با آن، چین و روسیه مجاز به ساخت ایستگاههایی در هر کجای منطقه هستند، زیرا قلمرو مستقلی در قطب جنوب وجود ندارد و هیچ بوروکراسی بینالمللی وجود ندارد که اقدامات بالقوه در منطقه را تأیید کند.
بااینحال، کشورها باید قبل، حین و بعد از ساخت ایستگاهها، قوانین خاصی را رعایت کنند که شفافیت و استانداردهای زیستمحیطی را ارتقا میدهد. در واقع، چین و روسیه برنامههای جداگانه اما هماهنگی را برای تقویت و گسترش حضور خود در قطب جنوب اعلام کردند. ایالات متحده نیز از کاهش بودجه برای بهرهبرداری از ایستگاه اصلی قطب جنوب خود خبر داد. در حالیکه ایالات متحده به دلیل داشتن بیشترین حضور و ظرفیت لجستیکی، مهمترین نقطه ژئوپلیتیکی در منطقه را حفظ کرده است، تصمیمات مالی ایالات متحده میتواند به سرعت این وضعیت را به ضرر منافع ملی ایالات متحده تغییر دهد.
بر اساس گزارش روزنامه دریایی اقتصادسرآمد، در این میان کشورمان ایران برای گرفتن سهم ملت خودش در قطب جنوبگان اندر خم یک کوچه است و علی رغم اعلام موضع و حساسیتهای خاص پژوهشگاه اقیانوس شناسی و علوم جوی؛ متاسفانه این مهم هنوز جامه عمل نپوشاندیم و هیچ گونه سهمی از این گنج اقیانوسی را از آن خود و مردم ایران زمین نکرده ایم.