printlogo


بر بلندای تاریخ  جزیره قشم

حمید الماسی‌نیا- جزیره قشم، آینه‌ای است که در آن هم طبیعت، هم تاریخ و هم هویت انسانی بازتاب می‌یابد. در دورانی که همه چیز به سرعت می‌گذرد، قشم هنوز ایستاده؛ با قلعه‌های سنگی، افسانه‌های قدیمی و انسان‌هایی که خاطره را زندگی می‌کنند.
حمید الماسی‌نیا، فعال رسانه‌ای در یادداشتی به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نوشت: در جنوب ایران، جایی که خورشید بر پهنه خلیج‌فارس می‌تابد و موج‌ها با صخره‌ها نجوا می‌کنند، جزیره‌ای آرام و پررمز و راز آرمیده است. قشم؛ جزیره‌ای که تنها با زیبایی‌های طبیعی‌اش شناخته نمی‌شود، بلکه هر گوشه‌اش بوی تاریخ، صدای اسطوره و نقش فرهنگ دارد.
قشم؛ جزیره‌ای که در نگاه نخست با صخره‌ها، آب‌های فیروزه‌ای و آفتاب همیشه ‌تابانش شناخته می‌شود و ریشه‌هایی به ژرفای اسطوره دارد. روایت‌های شفاهی از مردمان بومی، از نیاکان دریانورد، پریان دریا و موجودات جادویی در جنگل‌های حرا سخن می‌گویند. در برخی باورها، پیدایش جزیره حاصل معجزه‌ای الهی یا برآمده از نفرین کهن است.
در باورهای بومی، برخی نقاط جزیره مانند «دره ستارگان» به‌واسطه سقوط ستارگان به‌وجود آمده‌اند و جنگل‌های حرا جایگاه موجودات جادویی بوده‌اند. این افسانه‌ها بخش جدانشدنی از میراث شفاهی مردم قشم‌اند.در قلب خلیج‌فارس، جزیره قشم نه‌فقط با زیبایی‌های طبیعی‌اش که با افسانه‌های کهن و روایت‌های بومی‌اش، جان می‌گیرد. قصه‌های دریایی، موجودات افسانه‌ای جنگل‌های حرا و لالایی‌های مادران بندری، همچنان در دل مردم جزیره زنده‌اند.
کاوش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهند که قشم از روزگاران بسیار دور، بخشی از مسیرهای تجاری و دریایی خلیج‌فارس بوده است. 
ظروف سفالی، بقایای سازه‌های بندری و آثار تمدنی در نقاطی چون «لافت»، «سوزا» و «تم سنیتی» نشان از حضور پررنگ انسان در هزاران سال پیش دارد. گفته می‌شود در زمان هخامنشیان و حتی پیش‌تر، جزیره‌ای که همیشه بر آب بوده و با آب زیسته است، دروازه‌ای مهم برای تبادل کالا و فرهنگ بین سرزمین پارس و شبه‌قاره هند بوده است.
در متون تاریخی، قشم را با نام‌های گوناگونی چون «ابرکاوان» (در عهد ساسانیان) و «کیشم» نیز یاد کرده‌اند. در دوران ایلامی، هخامنشی و ساسانی، قشم نه‌تنها سکونتگاه، بلکه ایستگاه دریایی و تجاری مهمی به‌شمار می‌آمد. موقعیت جغرافیایی استراتژیک آن، ارتباط فرهنگی میان ایران، هند، آفریقا و ... را ممکن ساخته بود.با گسترش اسلام، قشم نیز رنگ تازه‌ای به خود گرفت. ساخت مساجد گنبدی، خانه‌هایی با بادگیرهای سنتی و مدارس دینی در جای‌جای این جزیره، جلوه‌ای از فرهنگ ایرانی-اسلامی در این منطقه شد. در سده‌های بعد، پرتغالی‌ها به جزیره رسیدند و برای تسلط بر آبراه استراتژیک هرمز، قلعه‌هایی ساختند. قلعه پرتغالی‌ها در قشم، یکی از نشانه‌های این دوران پرتنش است، اما مردمان جزیره، با تکیه بر دانش دریایی و فرهنگ مقاومت، همواره هویت خود را حفظ کردند.
پس از ورود اسلام، قشم نیز همچون دیگر مناطق جنوب ایران تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفت. در قرون میانی، این جزیره به‌عنوان ایستگاه بازرگانی در مسیر تجارت هند و چین با خلیج‌فارس اهمیت زیادی داشت. قشم نیز چون دیگر نقاط ایران، به فرهنگی تازه روی آورد. ساخت مساجد، مدارس دینی و نظام‌های اجتماعی-اقتصادی نوین، چهره جزیره را دگرگون کرد.
در قرون میانه، به‌ویژه در دوران تیموریان و صفویان، قشم نقشی کلیدی در مسیرهای دریایی ایفا می‌کرد، اما مهم‌ترین واقعه این دوره، در قرن۱۶میلادی، پرتغالی‌ها به خلیج‌فارس آمدند و آن‌ها برای تسلط بر خلیج‌فارس، قلعه‌هایی مستحکم در قشم و هرمز ساختند که این بنا یادگار این اشغال بوده است، اما مردم جزیره با شجاعت و دانایی بومی، ایستادند و این مقاومت، بخشی از حافظه‌ تاریخی مردم شد.در دوران قاجار، قشم همچنان مرکزی مهم برای ماهیگیری، تجارت و کشتیرانی بود. ارتباط با بندرعباس، بوشهر و سواحل عربی خلیج‌فارس، سیمای اقتصادی جزیره را گسترش داد.
در دوره پهلوی، قشم به‌تدریج وارد مرحله‌ای از توسعه اقتصادی و زیربنایی شد، اما همچنان توسعه‌یافته نبود و با آغاز قرن بیستم و ورود نفت و تجهیزات صنعتی، چهره قشم نیز دگرگون شد. کشتی‌های بخار، ساخت اسکله‌ها و حضور نیروهای خارجی، نشانه‌هایی از تغییرات جهانی بودند، اما ساختار سنتی روستاها و حضور پررنگ خانواده‌های بومی حفظ شد و اسکله‌های کوچک، بازارهای محلی و گویش‌های خاص مردم، شناسنامه فرهنگی قشم باقی ماند.
پس از انقلاب اسلامی، خصوصاً از دهه۱۳۷۰، با تأسیس منطقه آزاد قشم، تحولات چشمگیری در حوزه تجارت، گردشگری و زیرساخت‌ها در جزیره آغاز شد و در دهه‌های اخیر، قشم از یک جزیره محلی به قطب گردشگری، ژئوپارک زمین‌شناسی و منطقه‌ای ویژه در نقشه ایران تبدیل شده است.
ثبت ژئوپارک قشم به‌عنوان نخستین ژئوپارک جهانی در خاورمیانه توسط یونسکو، نقطه عطفی در شناخته‌شدن ظرفیت‌های طبیعی و تاریخی این منطقه بود که اهمیت تاریخی و طبیعی این منطقه بار دیگر برجسته شده است.
دره ستارگان، غار نمکدان (طولانی‌ترین غار نمکی جهان)، تنگه چاهکوه و جنگل‌های حرا، تنها بخشی از شگفتی‌های طبیعی این جزیره‌اند که در دل خود لایه‌هایی از تاریخ و فرهنگ را نهفته دارند.
قشم، اما پیش از آنکه طبیعتی زیبا باشد، فرهنگی زنده را داراست که در کوچه‌‌پس‌کوچه‌های روستاهای جزیره قشم، هنوز صدای پیرمردهایی شنیده می‌شود که از باد، موج، عشق و رنج می‌گویند. خاطرات شفاهی آنان، میراثی زنده است، اما آنچه قشم را از هر جزیره دیگری متمایز می‌سازد، نه‌فقط طبیعتش، بلکه مردمانش هستند. پیرمردانی با خطوط آفتاب‌سوخته بر چهره که هنوز به زبان بندری از سفرهای دریایی، طوفان‌ها، عشق‌های قدیمی و ماهی‌های افسانه‌ای سخن می‌گویند. زنانی با لباس‌های رنگارنگ که قصه‌های نسل‌به‌نسل را حفظ کرده‌اند و فرهنگ مردم، غذاهای محلی، لباس‌های بندری و گویش خاص، هنوز زنده و پویاست. قشم، در آینه‌ این خاطرات، نه‌فقط جزیره‌ای در جغرافیاست، بلکه سرزمینی در دل تاریخ است و زبان بندری، موسیقی، مراسم «زار» و «عروسی‌های دریایی»، همه‌وهمه نشانه‌هایی از فرهنگی غنی‌اند که هنوز در کوچه‌های روستاهای قشم نفس می‌کشد.