سفری درتاریخ
رامین جهان پور- «ابن بطوطه» نام کتابی است به قلم دکتر محمدعلی موحد پژوهشگر و تاریخشناس معاصر که وارد بازار کتاب شده است. قبل از چاپ این کتاب موحد نسخه خالص« سفرنامه ابن بطوطه» را اززبان عربی به فارسی برگردانده و به کتاب دوستان معرفی کرده بود وحالا مدتها بعد، کتاب فوق را با ساختاری متفاوتتر از سفرنامه تالیف کرده و دردسترس علاقهمندان به زندگی مشاهیر جهان قرارداده است. او در این کتاب تلاش کرده تا مهم ترین وبرجستهترین خاطرات وماجراهایی را که برای ابن بطوطه در زمان سفرهای دریاییاش برایش اتفاق افتاده را از سفرنامه اصلی اش جدا کند ودر کتاب جدیدش گردآوری نماید. ابن بطوطه یکی از معروف ترین جهانگردان تاریخ و یکی از قدیمیترین دریانوردان جهان بود که اصالتی مراکشی داشت. او در کتاب سفرنامه اش شرحی گویا وزنده از تاریخ و فرهنگ جهان اسلام را ارائه کرده است و این سند یکی از معتبرترین مکتوبات جهان از قرن هشتم هجری قمری است که در حال حاضر به آن دسترسی داریم. در معرفی کتاب ابن بطوطه آمده است: ابن بطوطه از رفتار و اعمال درباریان حکام وپادشاهان گرفته تا آداب و رسوم وسبک زندگی فقها و دانشمندان و حتی زندگی سیاحان ،دریانوردان و بازرگانان و انواع کشتیهای بادبانی قدیم را را به خوبی توصیف می کند و علاوه بر توصیف مراسم، تشریفات، امرار معاش و تجارت مردمان دنیا، خواننده را با خود به قرنی می برد که خوددرآن زندگی می کرده است. سفرهای ابن بطوطه در سال های 725 هجری قمری آغاز شد ودرسال 754 هجری قمری به پایان رسید. می گویند بطوطه وقتی سفرش را شروع کرد فقط بیست ویک سالش یود و29 سال بعد از ادامه سفرهایش، وقتی پنجاه سالگی را رد کرده بود از سفر کردن دست کشید و به موطن خود بازگشت. این کتاب حاصل سفرهای دریایی این جهانگرد مشهئور به دوردنیاست سفرهای او در زمانی بود که جهان به هفت آسمان و هفت دریا و هفت اقلیم تقسیم می شد. هفت دریا عبار ت بودند از دریای فارس، دریای روم، دریای هند، دریای خزر، دریای قلزم، دریای اقیانوس و دریای زنگبار. واما ابن بطوطه در سفرهایش چند بار هم به ایران آمد واز چند منطقه ایران مثل هرمزگان استان فارس و چند منطقه دیگر هم دیدن کرد. یکی از خاطرات سفرهای او به ایران مربوط به آمدنش به هرمزگان است که وصف حال خوبی در مورد هرمزگان بیان کرده است. او در مورد این استان جنوبی کشورمان می نویسد:« از عمان به سوی هرمز حرکت کردم هرمز شهری است بر ساحل دریا که موغستان نیز نامیده می شود. هرمز جدید روبروی این هرمز در میان دریا واقع است و سه فرسخ با آن فاصله داردمن نخست به هرمز جدید وارد شدم که مرکز آن جرون نام دارد. جرون شهری است نیکو و بزرگ دارای بازار های خوب که بندرگاه هند و سند می باشد و مالالتجار های هندوستان از این شهر به عراق عرب و عراق عجم و خراسان حمل می شود. سلطان هرمز نیز در این محل سکونت دارد جزیرهای که شهر جرون در آن واقع است به اندازهی یک روز راه وسعت دارد. بیشتر زمینههای آن شوره زار و نمک است که آن را نمک دارابی می نامند.
غذای مردم هرمز از ماهی و خرما است که از بصره و عمان به آنجا می آورند آب در جزیره هرمز چیز گرانبهایی است. چشمههایی در جزیره وجود دارد و آبدانهایی هم هست که آب باران را در آنها ذخیره می کنند. لیکن این منابع همه دور از شهر واقع شده و باید آب را در مشکها به وسیله ذرت به شهر بیاورند. در شهر جرون با شیخ جهانگرد ابوالحسن اقصارایی که اصلاً از مردم روم بود ملاقات کردم او مرا مهمان کرد و به دیدار من آمد و نیز جامهای با یک عدد کمربند صحبت به من بخشید کمربند صحبت چیزیست که بر میان میبندند و هنگام نشستن مانند متکایی به آن تکیه می کنند و اکثر دراویش ایرانی این کمربند را با خود دارند.