مدیریت منابع عمومی نیازمند تصمیمگیری هوشمندانه و مسئولانه
حسین سلاحورزی- در سالگرد درگذشت مرحوم رئیسی، شاهد صرف هزینههای هنگفت از جیب مردم، از محل مالیاتهای عمومی و عوارض شهری، برای برگزاری مراسمهای پرزرقوبرق بودیم؛ از ۱۲۰ هزار آیین بزرگداشت گرفته تا نصب انبوه بیلبوردها و بنرها، چاپ و توزیع گسترده کتابهایی با کیفیتِ نازل، و حتی اردوهای دانشجویی. این اقدامات، هرچند ممکن است با نیتی خیرخواهانه انجام شده باشند، اما این پرسش را به ذهن میآورد که آیا چنین هزینههایی با خواست مردم، آرمانهای آن مرحوم، یا حتی رضایت الهی همراستاست؟ در روزگاری که کشور درگیر تنگناهای اقتصادی و دشواریهای اجتماعی است، اینگونه هزینههای نمایشی نهتنها گرهای از مشکلات مردم باز نمیکند، بلکه گاه به نارضایتی و دلخوری عمومی دامن میزند. مثلا یکی از معضلات روزمرهای که همه مردم ایران بهویژه شهروندان تهرانی را کلافه کرده، ترافیک سنگین ناشی از خاموشی چراغهای راهنمایی در تقاطعها به دلیل قطعی برق است. این مشکل، زمان و انرژی مردم را به هدر میدهد، استرس و خشم را تشدید میکند و گاه به تنشهای اجتماعی منجر میشود. حال تصور کنید اگر بخشی از این بودجههای کلان، بهجای صرف در مراسمهای پرهزینه، به پروژهای کاربردی مانند تجهیز چراغهای راهنمایی به سیستمهای خورشیدی اختصاص مییافت، چه تحول مثبتی رخ میداد. چنین طرحی نهتنها مصرف برق را کاهش میداد و به پایداری انرژی کمک میکرد، بلکه از گرههای ترافیکی میکاست و بار روانی و اقتصادی بر دوش مردم را سبکتر میکرد. این اقدام میتوانست یادمانی ماندگار و معنادار برای مرحوم رئیسی باشد؛ یادمانی که بهجای گلایه و نارضایتی، دعای خیر مردم و فاتحهای برای روح آن مرحوم به همراه میداشت. مدیریت منابع عمومی نیازمند تصمیمگیریهایی هوشمندانه و مسئولانه است که نیازها، حالوهوای جامعه، و انتظارات مردم را در نظر بگیرد. افزودن پیوستهای اجتماعی، روانشناختی، و زیستمحیطی به برنامهریزی چنین رویدادها و طرحها و گرامیداشتهایی میتواند از هدررفت منابع جلوگیری کند و اثری مثبت و ماندگار برجای بگذارد. امید است که در آینده، تصمیمگیران بهجای اولویت دادن به هزینههای بیثمر، پروژههایی را در پیش بگیرند که ضمن گرامیداشت یاد درگذشتگان، زندگی مردم را آسانتر کند و یادمانی ارزشمند و واقعی خلق نماید.