«روزنامه سرآمد» منتشر میکند؛
چشمانداز کریدورهای چین با افزایش تنشهای خاورمیانه
جنگافروزی اسرائیل برای محدود کردن گسترش کریدورهای چین در منطقه
گروه ترانزیت-امید عباسی- در ۱۳ژوئن ۲۰۲۵، رژیم صهیونیستی حمله هوایی غافلگیرکنندهای را با هدف قراردادن تأسیسات نظامی و هستهای ایران آغاز و ادعا کرد که تهران در آستانه دستیابی به توانایی سلاحهای هستهای است. بهدنبال آن، ایران با پرتاب صدها موشک و پهپاد به زیرساختهای هستهای این رژیم، به این حمله پاسخ داد. در ۲۱ژوئن ۲۰۲۵ میلادی نیز دونالد ترامپ اعلام کرد، ارتش ایالات متحده حملات هوایی هماهنگشدهای را به سهسایت اصلی هستهای ایران (فردو، نطنز و اصفهان) انجام داده است. در پاسخ، تهران پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر را با موشک هدف قرار داد. در ۲۳ژوئن ۲۰۲۵ میلادی، دونالد ترامپ اعلام کرد که آتشبس مورد توافق بین رژیم صهیونیستی و ایران برقرار شده و از هر دوطرف خواست که آن را نقض نکنند.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، در ۲۴ژوئن ۲۰۲۰ میلادی، چین و ایران توافق ۲۵سالهای را در پکن امضا کردند که به همکاری راهبردی بلندمدت آنها رسمیت میبخشد. طبق مفاد این توافق، چین متعهد شد که تقریباً ۴۰۰میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایهگذاری کند و در مقابل، تهران نیز موافقت کرد صادرات پایدار و با تخفیف نفت را به چین عرضه کند که با توجه به تحریمهای اعمالشده بر بخش هیدروکربن ایران، اهمیت راهبردی بیشتری پیدا کرده است. در نتیجه این چارچوب، چین خریدار اصلی نفت ایران بوده و عملاً محدودیتهای بینالمللی را دور زده است. فراتر از سطح دوجانبه، ایران و چین همکاری خود را در چارچوبهای چندجانبه، بهویژه بهعنوان اعضای سازمان همکاری شانگهای و بریکس، حفظ میکنند.
آنطور که مانا به نقل از اسپیشیال اوراسیا نوشته است؛ در سال۲۰۲۲ میلادی، تهران مجوز تأسیس کنسولگری چین در بندرعباس را صادر کرد. این منطقه به نقطه کانونی همکاری چین و ایران، بهویژه در بخشهای دریایی و کشتیسازی تبدیل شده است. در مقابل، ایران دفاتر کنسولی خود را در شانگهای، گوانگژو و هنگکنگ حفظ و تعاملات دوجانبه را از طریق کانالهای اقتصادی و دیپلماتیک تسهیل میکند. دوکشور همچنین چندین پروژه زیرساختی را با هدف افزایش ارتباطات به اتمام رساندهاند که میتوان به «پلپارسی» که جزیره قشم را به سرزمین اصلی ایران متصل و یک خطآهن باری که شیآن در چین را به بندر خشک آپرین ایران- نزدیکی تهران- وصل میکند، اشاره کرد. این پروژهها نمادی از تلاشهای چین برای تحکیم کریدورهای زمینی است که شرقآسیا را به خاورمیانه تحت ابتکار کمربند و جاده متصل میکند.
ارزیابی ژئوپلیتیکی
تهران شریک تجاری اصلی چین در خاورمیانه است و پکن برای حفظ دسترسی بدون وقفه به منابع هیدروکربنها، همواره تحریمهای غرب علیه تهران را دور زده است. طبق گزارشها، یوآن چین ارز اصلی مورد استفاده در بسیاری از این معاملات است. همچنین گزارشهای تأییدنشدهای وجود دارد مبنی بر اینکه در برخی موارد از مکانیسمهای تهاتر و مبادلات مبتنی بر طلا استفاده شده که این امر تسلط دلار آمریکا را در معاملات تجاری دوجانبه تضعیف کرده است. بااینحال، این رابطه راهبردی انرژی در برابر نوسانات منطقهای آسیبپذیر است. هرگونه تصمیم ایران برای بستن تنگههرمز بهعنوان یک اقدام تلافیجویانه، نهتنها مسیرهای صادراتی را مختل میکند، بلکه واردات چین از سایر تأمینکنندگان کلیدی انرژی را نیز به خطر میاندازد. عربستان سعودی، دومین منبع بزرگ نفت چین و همچنین قطر و امارات متحده عربی که گاز طبیعی را تأمین میکنند، همه برای دسترسی دریایی به شرقآسیا به عبور ایمن از تنگههرمز متکی هستند.
در صورت تشدید تنشهای منطقهای، دریای سرخ میتواند بهعنوان نقطه اشتعال دیگری ظهور کند. در صورت مداخله نظامی حوثیهای همسو با ایران، امنیت دریایی در تنگه بابالمندب و کریدورهای اطراف آن احتمالاً بیش از پیش رو به وخامت بگذارد. این سناریو به شدت بر خطوط کشتیرانی بینالمللی تأثیر خواهد گذاشت. باید توجه داشت که در جریان درگیری غزه، کشتیهای چینی که از دریای سرخ عبور میکردند، برخلاف حملات مکرر به کشتیهای تجاری ایالات متحده و بریتانیا، از امتیاز ویژهای از سوی حوثیها برخوردار بودند.
با توجه به آسیبپذیری راهبردی مسیرهای دریایی، پکن و تهران به سمت ایجاد یک کریدور حملونقل زمینی با هدف حفظ تداوم تجارت و کاهش وابستگی به تنگه مالاکا، گلوگاهی که عمدتاً تحت نفوذ استراتژیک ایالات متحده در مواقع بحرانی است، حرکت کردهاند. این زیرساخت پس از احیای سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ با هدف کاهش صادرات نفت ایران از ۱.۵میلیون بشکه در روز به صفر، اهمیت راهبردی بیشتری پیدا کرد.
سودمندی کریدورها با ثبات منطقهای
سودمندی این کریدور منوط به ثبات منطقهای است. اگر ایران درگیر یک رویارویی نظامی مستقیم، بهویژه با مشارکت رژیم صهیونیستی یا ایالات متحده شود، حملات ناشی از آن به زیرساختهای نفت و گاز آن احتمالاً تأثیر این کریدور را کاهش خواهد داد. همچنین افزایش تنشها در منطقه خلیجفارس تهدیدی جدی برای پکن محسوب میشود، زیرا چین در آن منافع اقتصادی گستردهای دارد و به واردات انرژی از آن وابسته است.
اظهارات اخیر رهبران اسرائیل نشان میدهد که عملیات نظامی احتمالاً به ایران ختم نشود. نشانههایی وجود دارد که پاکستان نیز میتواند به یک هدف بالقوه تبدیل شود. این امر پیامدهای قابلتوجهی برای چین دارد، زیرا پاکستان میزبان کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) بهعنوان سنگبنای ابتکار کمربند و جاده است که بندر راهبردی گوادر را دربر میگیرد.
بیثباتی در پاکستان، سرمایهگذاریهای راهبردی چین را به شدت تضعیف کرده و پیوندهای لجستیکی حیاتی را مختل میکند. علاوهبر این، چنین بیثباتی در سراسر آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار خواهد شد. کشورهایی مانند قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان برای دسترسی به بازارهای جهانی به کریدورهای حملونقل و تجارت از طریق ایران و پاکستان وابسته هستند. اگر هر دوکشور ناامن شوند، چین با انزوای منطقهای در غرب مرزهای خود و فروپاشی محور لجستیکی غربی خود مواجه خواهد شد.
اسرائیل و محدودیت گسترش ژئوپلیتیکی چین
در واقع از منظر راهبردی، اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران و احتمالاً پاکستان با اهداف دیرینه ایالات متحده برای محدودکردن گسترش ژئوپلیتیکی چین همسو است که این طرح با حذف شرکای کلیدی منطقهای پکن در حرکت به سمت غرب امکانپذیر خواهد بود. با تهدید کریدورهای زمینی و جایگزینهای دریایی مانند تنگه مالاکا و عمدتاً تحت نفوذ ایالات متحده، استقلال راهبردی چین در هر دو حوزه لجستیک و تأمین انرژی به شدت به خطر خواهد افتاد. چنین تحولاتی در راستای کریدور پیشنهادی هند-خاورمیانه-اروپا است که اسرائیل را بهعنوان یک قطب راهبردی کلیدی در طول مسیر قرار میدهد. همچنین چین با خطر از دست دادن اعتبار دیپلماتیک خود مواجه است که با میانجیگری موفقیتآمیز در عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و ایران به دست آورده بود.
نتیجهگیری
درگیری اخیر رژیم صهیونیستی و ایران نهتنها در خدمت منافع ملی اسرائیل است، بلکه با آسیب رساندن به ساختارهای منطقهای مورد حمایت چین، اهداف ژئوپلیتیکی ایالات متحده را نیز پیش میبرد. گسترش احتمالی خصومت اسرائیل با پاکستان میتواند استراتژی قارهای پکن را در هم بشکند و اتصال آن را از طریق آسیای مرکزی تضعیف کند. در مجموع، بیثبات کردن ایران و پاکستان، دومورد از مهمترین کریدورهای سرمایهگذاریشده در طرح کمربند و جاده-چین را از نظر ساختاری در غرب سین کیانگ آسیبپذیر میکند و خطوط تأمین انرژی آن را در معرض کنترل دشمن قرار میدهد.