تأثیرات متقابل جنگ بر تجارت یا تجارت بر جنگ
علی جوانمردی- برخلاف آنچه معمولاً تصور میشود، یکی از مشهورترین مروجان مزایای تجارت، آدام اسمیت، نگران است که تجارت و ثروتی که بازرگانی بین المللی ایجاد میکند، ممکن است جنگهای بینالمللی را کاهش ندهد، بلکه حتی در واقع افزایش دهد. دلیل این امر این است که با رشد تجارت، هزینههای نسبی کاهش مییابد، در حالی که قدرت منافع تجاری افزایش مییابد. درک سهم خواهی، بحث جاری و همچنان باز در مورد تأثیرات تجارت بر جنگ است.
ظهور تجارت بینالمللی امیدهایی را برای جهانی صلحآمیزتر به ارمغان میآورد. اما همچنین تهدیدهایی را برای جهانی متخاصمتر بهمراه دارد. هنوز مشخص نیست که آیا چنین امیدهایی یا چنین تهدیدهایی موجه هستند یا خیر. هنوز حتی در میان محققان مدرن نیز در مورد پاسخ به این سؤال که: آیا تجارت جنگها را افزایش میدهد یا کاهش میدهد؟ اجماعی وجود ندارد. مطالعات تجربی به نتایج قطعی نرسیدهاند. اگرچه اکثر مطالعات تجربی از این ادعا که تجارت صلح را ترویج میدهد، حمایت میکنند، اما مطالعات و روشهای تحقیق آنها بدون بحث نیست.
گاهی حتی نشان میدهند که هیچ رابطهای بین وابستگی متقابل اقتصادی و صلح وجود ندارد.همچنین تفسیرهای متفاوتی از رابطه بین تجارت و جنگ ارائه می گردد از جمله تجارت اغلب یا به عنوان ادامه جنگ با ابزارهای دیگر دیده میشود و یا به عنوان وسیلهای برای صلح. تجارت دوگانه سه بعد دارد، دو بعد داخلی و یک بعد بینالمللی. تجارت تأثیرات متمدنانهای بر شهروندان یک ملت دارد و همزیستی مسالمتآمیز بین آنها را تسهیل میکند و حاکمیت قانون را تضمین میکند. تجارت مانعی بر رهبری استبدادی و خودسرانه است و منجر به صلح بین ملتها میشود، زیرا سود حاصل از تجارت یک هدف مشترک در صلح است. اکثر اقتصاددانانی که طرفدار تجارت آزاد هستند
از بُعد بینالمللی از تجارت آزاد بهره میبرند و اثرات صلحآمیز تجارت را به عنوان یکی از استدلالهای خود مطرح میکنند، همانطور که در اکثر کتابهای درسی اقتصاد بینالملل میتوان این بُعد بینالمللی را با تمرکز بالا خواند. آدام اسمیت، یکی از تأثیرگذارترین متفکران عصر روشنگری و پدر علم اقتصاد، اغلب با صلح تجاری، به عنوان حامی جوامع تجاری مرتبط دانسته میشود. اسمیت به عنوان چهرهی شاخص «صلحطلبی » و با این فرض که «جهانی شدن، صلح را هدیه میدهد» امیدوار بود و انتظار داشت که تجارت به جایگزین جهانی جنگ تبدیل شود.در جوامع مختلف تجاری، در حالت ایدهآل انتظار میرود که با درک مردم از اینکه تجارت هر دو کشور را در وضعیت بهتری قرار میدهد، افزایش صلح حاصل شود. اما آنچه اسمیت مشاهده میکند این است که در عمل، به نظر میرسد که برعکس است: «به ملتها آموخته شده است که منافعشان در گرو فقیر کردن همهی همسایگانشان است. هر ملتی وادار شده است که با نگاهی حسادتآمیز به رفاه همهی ملتهایی که با آنها تجارت میکند، بنگرد و سود آنها را ضرر خود بداند. تجارت، که طبیعتاً باید بین ملتها، پیوندی از اتحاد و دوستی باشد، به حاصلخیزترین منبع اختلاف و دشمنی تبدیل شده است» .لذا از آنجایی که تجارت باید صلح را به ارمغان بیاورد، اما لزوماً به دلیل مجموعهای از انگیزههای نادرست مرتبط با تغییر در ساختار هزینهی جنگ و منافع این کار را نمیکند. اختلالات تجاری تأثیر مخرب بر روال تجارت جهانی است و جنگها الگوهای تجارت بینالمللی را مختل میکنند و به دلیل چالشهای لجستیکی، تحریمها و ... باعث کاهش واردات و صادرات میشوند و هر گونه کسرس و کمبود در روند تجارت مستقیماً به معیشت مردم مرتبط است.
فعال اقتصادی