printlogo


افزایش اهمیت کریدوری افغانستان برای منطقه

گروه اقتصاد- رضا رضایی- اولین کنفرانس افغانستان که به جذب سرمایه‌گذاری در بخش انرژی این کشور اختصاص یافته بود، لحظه‌ای نمادین را برای کشوری رقم زد، زیرا عمدتاً از دریچه‌ جنگ و بی‌ثباتی به این کشور نگریسته می‌شد. این مجمع که با حمایت «د افغانستان برشنا شرکت» برگزار شد، نمایندگانی از ۲۲کشور را گردهم آورد که نشان‌دهنده شناخت فزاینده از پتانسیل اقتصادی بکر افغانستان است.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، آنطور که رسانه‌ها گزارش داده‌اند، در طول این رویداد، شرکت‌کنندگان تفاهم‌نامه‌هایی برای تولید بیش از ۹۱۰۰مگاوات برق و قراردادهایی برای تولید ۲۸۴مگاوات برق دیگر امضا کردند؛ توافق‌نامه‌هایی که هم تولید برق و هم توسعه زیرساخت‌های حیاتی انرژی را در بر می‌گیرد. این تعهدات چیزی بیش از پروژه‌های فنی هستند، زیرا آن‌ها حساب ویژه روی آینده افغانستان به عنوان یک مرکز انرژی منطقه‌ای باز می‌کنند.

جاه‌طلبی ازبک‌ها در کابل
براساس گزارش کاسپین نیوز؛ یکی از مهم‌ترین بازیگران این کنفرانس، ازبکستان بود که مشارکت آن هم از نظر مقیاس و هم از نظر جاه‌طلبی مهم است. تاشکند از سرمایه‌گذاری ۲۵۰میلیون دلاری برای ساخت خطوط انتقال، نوسازی و گسترش پست‌های برق و سایر طرح‌های زیرساختی خبر داد. پس از تکمیل این پروژه‌ها، ۸۰۰ تا ۱۰۰۰مگاوات برق از ازبکستان به افغانستان منتقل و شبکه ملی شکننده برق را تقویت خواهد کرد. 
جدول زمانی تکمیل این پروژه‌ها که برای مارس‌۲۰۲۷ تعیین شده، نشان‌دهنده چشم‌انداز میان‌مدت برای همکاری است. نکته قابل‌توجه اینکه ازبکستان همچنین آمادگی خود را برای گسترش مشارکت‌های خود فراتر از انرژی به کشاورزی، صنعت و مراقبت‌های بهداشتی اعلام کرده که نشان‌دهنده یک استراتژی گسترده‌تر برای تعامل منطقه‌ای است، اما با وجود این حرکت امیدوارکننده، مسیر افغانستان به سوی احیای اقتصادی همچنان با موانع ساختاری عمیقی محدود است.
عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیر، در حاشیه این اجلاس آشکارا از جامعه بین‌المللی خواست تا محدودیت‌های مالی و بانکی اعمال‌شده بر افغانستان را لغو کند. او استدلال کرد که این محدودیت‌ها نه‌تنها به کابل، بلکه به ثبات و رفاه منطقه نیز آسیب می‌رساند. پیام او واضح بود؛ بدون دسترسی به سیستم‌های مالی جهانی، پتانسیل عظیم افغانستان برای سرمایه‌گذاری‌های کوچک، متوسط و بزرگ، صرف‌نظر از تعداد کنفرانس‌ها، عمدتاً در حد تئوری باقی خواهد ماند.

پاشنه آشیل افغانستان
موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی افغانستان دلایل قانع‌کننده‌ای برای توجه جهانیان فراهم می‌آورد. این کشور در چهارراه کریدورهای حمل‌ونقل شمال-جنوب و شرق-غرب قرار دارد. همچنین قلمرو آن سرشار از ذخایر اثبات‌شده نفت، گاز، آهن، فلزات غیرآهنی و سایر منابع حیاتی است. این عوامل، افغانستان را به شریکی طبیعی برای کشورهایی تبدیل می‌کند که به دنبال تنوع‌بخشی به مسیرهای انرژی و لجستیک به‌ویژه اعضای سازمان همکاری شانگهای هستند.
یک شرط ناگفته نیز وجود دارد که زیربنای بخش زیادی از منافع بین‌المللی بوده و آن شمول سیاسی است. کارشناسان بر این باورند که تنها یک دولت فراگیر که نماینده همه گروه‌های قومی و مذهبی باشد، می‌تواند ثبات لازم برای تعامل اقتصادی پایدار را ایجاد کند. به موازات این چالش سیاسی، نیاز فوری به رسیدگی به تروریسم و تولید موادمخدر وجود دارد؛ دو موضوعی که مدت‌هاست انسجام داخلی و اعتبار خارجی افغانستان را تضعیف کرده‌اند.

اهمیت کریدوری افغانستان
حتی در شرایط نامطمئن امروزی، کشورهای همسایه بیکار ننشسته‌اند. برای مثال، ازبکستان در حال حاضر درگیر پروژه‌های معدنی قابل‌توجهی برای طلا و مس است و نزدیک به ۴۰توافقنامه بین‌دولتی بین کابل و تاشکند امضا شده است. در همین حال، قزاقستان قصد خود را برای افزایش تجارت دوجانبه با افغانستان به ۳میلیارد دلار در سال، با تمرکز بر صادرات کشاورزی، کودهای معدنی و سایر کالاهای ضروری اعلام کرده است.
پروژه بلندپروازانه راه‌آهن تورغندی-هرات، در کنار راه‌آهن ترانس-افغانستان که از نظر استراتژیک حیاتی و هدف آن اتصال آسیای‌مرکزی و جنوبی بوده، اکنون دوباره در دستور کار قرار گرفته است. این کریدور نه‌تنها توجه کشورهای هم‌مرز، بلکه توجه اتحادیه اروپا، بلاروس، روسیه و دیگران را نیز به خود جلب کرده است و پتانسیل افغانستان را به عنوان محور اصلی اتصال منطقه‌ای برجسته می‌کند. قدرت‌های جهانی نیز به تدریج متوجه این موضوع می‌شوند. در جریان مذاکرات چین و افغانستان در ماه اوت، پکن تمایل خود را برای ادغام افغانستان در طرح کمربند و جاده ابراز کرد؛ اقدامی که می‌تواند همکاری در زمینه اکتشاف منابع و توسعه زیرساخت‌ها را به‌طور قابل‌توجهی گسترش دهد.
به موازات آن، وزارت معادن و نفت افغانستان از مشارکت خود در مجمع نفت، گاز و پتروشیمی تاتارستان‌۲۰۲۵ برای دعوت از سرمایه‌گذاری روسیه، به‌ویژه در بخش نفت و گاز، استفاده کرد. مقامات افغان تضمین‌هایی در مورد امنیت، شفافیت و فرصت‌های بلندمدت ارائه و تأکید کردند که ذخایر عظیم این کشور می‌تواند هم نیازهای داخلی و هم بازارهای بین‌المللی را تأمین کند. اگر از فناوری‌های مدرن برای استخراج، فرآوری و حمل‌ونقل استفاده شود، افغانستان می‌تواند به یک کریدور انرژی حیاتی متصل‌کننده آسیای‌جنوبی و مرکزی تبدیل شود.

چشم‌انداز مبهم
این چشم‌انداز با یک هشدار جدی نیز همراه است؛ افغانستان با وجود تمام ثروت طبیعی و موقعیت استراتژیک خود، نمی‌تواند صرفاً برای پیشبرد توسعه خود به منافع خارجی متکی باشد. دولت افغانستان باید گام‌های داخلی قاطعی، به‌ویژه در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی، برای ایجاد اعتماد و ثبات برای جذب سرمایه‌گذاران بردارد. بدون این پایه و اساس، حتی امیدوارکننده‌ترین توافقات نیز به جای واقعیت‌های متحول‌کننده، در معرض خطر تبدیل‌شدن به ژست‌های نمادین قرار می‌گیرند.
افغانستان بر سر یک دوراهی قرار دارد. کنفرانس کابل نشان داد که جهان مایل است- هرچند با احتیاط- با کشوری که اغلب با درگیری تعریف شده، تعامل کند. اینکه آیا این تعامل به یک مشارکت واقعی تبدیل شود، نه‌تنها به حمایت خارجی، بلکه به توانایی خود افغانستان در ایجاد یک چارچوب حکومتی که الهام‌بخش اعتماد در داخل و خارج از کشور باشد، بستگی دارد. در این میان، خطرات بسیار است و موفقیت در آن می‌تواند افغانستان را به عنوان یک مرکز منطقه‌ای حیاتی برای انرژی و تجارت قرار دهد، در حالی‌که شکست، خطر تقویت همان انزوایی را دارد که این کنفرانس مهم در پی غلبه بر آن بود