« سرآمد» تحلیل میکند؛
مکانیسم ماشه داخلی علیه شیلات ایران
گروه شیلات-امید اسماعیلی - آنچه بر اقتصاد ایران و سفره مردم سخت میگیرد، مکانیسم ماشههای داخلی است که البته در همهمه تبلیغات مکانیسم ماشه بیگانگان گم شده است. واقعیت تلخ این است که «سوءمدیریت مفرط داخلی» سالهاست که بدتر از مکانیسم ماشه بیگانگان اثر منفی گذاشته و میگذارد. با این تاکید که مکانیسم ماشه بیگانگان دیگر اثر قبلی خود را از دست داده است.
به گزارش اقتصاد سرآمد، در مکانیسم ماشه سالهای 2010 تا 2015 ، ایران مورد تحریم کامل تمام جامعه بینالملل بود، در حالیکه این بار، مخالفان فعالشدن مکانیسم ماشه نشان دادند که این ماشه آن ماشه نیست و نمیتواند باشد. علاوهبر آن، قصه تلخ غزه، مسیر سیاسی بسیاری از کشورها را عوض کرده و نیز از نعمات جنگ 12روزه این است که بخشی از کشورها ضمن فاصله گرفتن از غرب اسرائیل، به مرز بیطرفی و حتی همکاری با ایران گرایش پیدا کردهاند.
به هر ترتیب، مکانیسم ماشه کنونی، دیگر آن تیزی و برندگی سالهای قبل را ندارد. ضمن مخالفت برخی کشورها و نزدیکی برخی دیگر کشورها به ایران، تجربه چندینساله در مقابله با مکانیسم ماشه بیگانگان، انبوهی از تجربه به فعالان دلسوز اقتصادی ایران تقدیم داشته که با استفاده از آنها و فرصتهای موجود، اثر و گزندگی ماشه جدید را خواهد گرفت، کمااینکه در مقایسه ماشه قبلی و کنونی، مشاهده میکنیم که تاثیرپذیری بازار ایران، به حداقل رسیده است.
مکانیسم ماشه داخلی
مکانیسم داخلی، همچنان برنده و گزنده دارد بهکار خود ادامه میدهد. قصه طنز معروفی که رونالدو را ول کن، غضنفر را بگیر، همچنان در داخل کشور وجود دارد. ضربهای که ما از مکانیسم ماشه داخلی میخوریم، به مراتب سهمگینتر از مکانیسم کندشده بیگانگان است. لازم است مسئولان عالی، فکری برای رفع ضرر و زیان مکانیسم ماشه داخلی کنند و با استناد به اصلی مانند اصل44 قانون اساسی، بخش دولتی را به نفع بخش خصوصی از میان بردارند. خصولتیها را کاملا حذف کنند و به اقتصاد ایران پویایی معنادار بدهند.
مکانیسم ماشه داخلی علیه شیلات ایران
یکی از این مکانیسمهای ماشهای، چندهفتهای است که علیه شیلات ایران فعال شده است. مصوبه شورایعالی اداری که قانون مجلس شورای اسلامی را نقض کرده و حکم به انحلال ساختار تخصصی شیلات ایران داده است. آیا اثر این ماشه بدتر است یا ماشه بیگانگان؟ ماشه بیگانگان، موانعی برای اقتصاد ایران ایجاد میکند ولی مکانیسم ماشه داخلی، اقتصاد ایران را از بیخ و بن برمیاندازد.
در حالیکه شیلات به عنوان یک صنعت بزرگ و گسترده و موثر در تامین غذایی مردم ایران، باید تقویت شود و از هر حیث پر و بال داده شود، یکباره از کار میافتد و سالها تجربه و دانش و سرمایه گذاری را در هالهای از ابهام و در مسیر انهدام قرار میدهد. آیا این مکانیسم ماشه، ریشه اقتصاد شیلاتی ایران را میخشکاند یا مکانیسم ماشه بیگانگان؟
از دوست بپرسید!
فرمود: هرکس به طریقی دل ما میشکند/ دوست جدا و بیگانه جدا میشکند/ بیگانه اگر میشکند حرفی نیست/ از دوست بپرسید که او چرا میشکند؟ این توصیف وضعیت عجیب و ناسازگار سامانه دولتی ماست که به خودزنی عادت دیرینه دارد. به بهانههای سطحی و غیرکارشناسی، تصمیمهایی میگیرد و مصوبههایی منتشر میکند که شکنندهتر از هر مکانیسم ماشهای عمل میکند.
به جای ثبات در صنعت مهم و استراتژیک شیلات، یکباره نگاهی تخریبی به سمت آن میرود آن هم از سوی دوست! از سوی دولتی که قرار توسعه و خدمت دارد و این غیرقابل باور و شوکهکننده بوده و هست. به جای احترام به قوانین بالادستی، یکباره یک بخش کوچک دولتی، قانون مجلس کشور را نقض میکند! بدون آنکه آب از آب تکان بخورد.
این نوع اقدامات، چیزی جز بیثباتی قانون و دهانکجی به رکن قانونگذاری یک کشور نیست؛ حال به نظر شما، مکانیسم ماشه بیگانگان میتواند چنین خنجری از پشت بزند و اینچنین هم قانون را بیحرمت کند و هم یک صنعت بزرگ را در هالای از ابهام و در مسیر تخریب قرار دهد؟ ماشه بین سالهای 2010 تا 2015 کدامیک از صنایع ما را چنین در معرض نابودی قرار داد؟
مکانیسم ماشه اقتصاد دولتی
بارها گفتیم و تاکید میکنیم که زخم اصلی را «اقتصاد دولتی» بر پیکره ایران و سفره مردم ایران میزند. اقتصاد دولتی به همراه تصمیمهای غیرعاقلانه دولتیهاست که مانند اختاپوسی وحشی، دست و پای اقتصاد ایران را بسته است. شعاع حرکت اقتصاد با قدرت بخش خصوصی را تنگ کرده است. بخش دولتی ثابت شده که ناکارا است. تصمیم دولتی مشخص شده که عامل تخریب و پسرفت اقتصاد است. این مسئلهای ثابتشده است؛ نه در ایران بلکه در تمامی کشورهای جهان.
اکنون چرا به مکانیسم ماشه بیگانگان حساس هستیم و به مکانیسم ماشه دولتیها بیتفاوت؟ یک اقتصاد نحیف و ضعیف دولتی، قادر به اداره کردن خود نیست تا برسد به اداره کردن یک کشور و مقابله با تحریم اقتصادی و فشارهای مالی. عبرت پیش روی ماست، اما چرا عبرت نمیگیریم؟ چرا اقتصاد ایران را از چنگال دولتیها خارج نمیکنیم؟ متاسفانه مشکل این است که برای حذف اقتصاد دولتی، همین دولتیها باید تصمیم بگیرند. معلوم است که تصمیمی نخواهند گرفت زیرا حیاطخلوت اقتصادی را دوست دارند. مکانیسم ماشه را نمیتوانند و نمیخواهند علیه خود فعال کنند. آنها تیغ به روی ملت کشیدهاند و خود در پناه سپرهای دولتی و شرکتهای خصولتی پناه گرفتهاند.
قانون شیلات، آبروی مجلس است
سازمان شیلات با قانون مصوب مجلس شورای اسلامی شکل گرفت و فعالیتش را شروع کرد. فقط مجلس میتواند قانون خود را حذف یا اصلاح کند. اگر مصوبه شورایعالی اداری حکم قاطع باشد، چه اعتباری برای مجلس شورای اسلامی باقی میماند. مکانیسم ماشه دولت در قالب شورایعالی اداری استخدامی، علیه شیلات و مجلس و سفره غذایی ملت فعال شده است. اقدامی واقعا مخرب و نگرانکننده. در حالیکه باید مجلس تصمیم بگیرد که آیا سازمان شیلات را همچنان مستقل و تخصصی نگاه دارد یا آن را اصلاح کند، دیگری به جای مجلس تصمیم گرفته است. این هم اعتبار مجلس را میبرد و هم صنعت شیلات را تحت تاثیر منفی قرار میدهد و هم سفره مردم را خالیتر از گذشته خواهد کرد.
آیا در فرصت اندک باقیمانده، مجلسیها از اعتبار خود دفاع خواهند کرد یا دولتیها مکانیسم ماشه خود را بدتر خواهند فشرد؟ این یک صحنه روشن از توان و قدرت مجلس در دفاع از حیثیت خود است. باید کمی دیگر صبر کنیم و ببینیم قانون مجلس پیروز میشود یا مصوبه شورایعالی اداری. در صورت شکست مجلسیها در دفاع از قانون خود، باید منتظر کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات مجلس باشیم، زیرا مجلسی که قانون میگذارد و دیگری آن را باطل میکند، چندان ارزش قانونی و قانونگذاری ندارد که وقت صرف آن کنیم. قانون شیلات اکنون، نماد اعتبار و آبروی مجلس است. آیا شیلات میرود و با خود آبروی مجلس را هم میبرد یا محکم میایستد و از نهاد قانونگذاری کشور دفاع میکند؟