« سرآمد» بررسی میکند؛
«خطآهن ایران» پل اتصال آسیای مرکزی به آبهای آزاد
کاهش اثر تحریمها با توسعه همکاریهای ریلی با کشورهای منطقه
گروه حملونقل- دیپلماسی حملونقلی ایران با محوریت توسعه و افزایش اتصالات ریلی با کشورهای آسیایمیانه شتاب گرفته است. روز گذشته بود که جبارعلی ذاکری، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران از هدفگذاری برای جابهجایی ۲میلیون تن بار ریلی با ازبکستان در سال۲۰۲۶ خبر داد. برنامه اعلامشده از سوی این مقام مسئول در وزارت راه و شهرسازی پس از دیدار با رئیس راهآهن ازبکستان در رسانهها اعلام شد. به باور کارشناسان؛ تلاشهای ایران برای احیای دیپلماسی ریلی با کشورهای آسیایمیانه، نهتنها نمادی از تقویت روابط سیاسی و تجاری با این کشورهاست، بلکه بخشی از استراتژی بزرگتر ایران برای اتصال کشورهای خشکیبست منطقه به بنادر جنوبی و ایجاد امکان دسترسی به آبهای بینالمللی برای آنها بهشمار میرود.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، طبق آخرین گزارشهای رسمی اعلامشده از سوی شرکت راهآهن، طی یکسال اخیر در دولت چهاردهم، با اقدامات خوبی که در راستای توسعه شبکه ریلی و جذب سرمایهگذار انجام شده، ۸۰هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در بخشهای ناوگان، زیرساختها و توسعه زیربناها جذب شده است. همچنین از ابتدای امسال، ۶۳۶دستگاه ناوگان جدید شامل واگنهای مسافری، واگنهای باری و ۲۹دستگاه لکوموتیو جدید یا بازسازیشده وارد شبکه بهرهبرداری شده است.
همچنین بر این اساس، تعداد لکوموتیوهای آمادهبهکار از ۴۸۹دستگاه در مرداد پارسال به ۵۵۴دستگاه در مرداد امسال رسیده که رشد قابلتوجه ۱۳درصدی را نشان میدهد. از طرف دیگر، با ۶کشور واقع در مسیر چین تا ترکیه برای فعالسازی مسیر جنوبی کریدور «یک کمربند- یک راه»، تعرفههای مشترکی تعریف شده و بر این اساس، ۳۰قطار عبوری هماهنگ شده و تا پایان امسال این عدد به ۳۰۰قطار خواهد رسید.
ایران در سالهای اخیر بر دیپلماسی ریلی تمرکز کرده و توافقهای متعددی با کشورهای آسیایمیانه امضا کرده است. برجستهترین آنها، پروتکل سهجانبه توسعه همکاریهای ریلی بین ایران، ترکمنستان و ازبکستان است که در خرداد۱۴۰۴ امضا شد. این پروتکل، امکان حمل ۲میلیون تن آهن اسفنجی صادراتی ایران به ازبکستان را با سرعت و هزینه کمتر فراهم کرده و تردد واگنهای ایرانی در شبکه ریلی ازبکستان را تسهیل میکند.
سیمای دیپلماسی ریلی با آسیای میانه
پیش از این نیز تفاهمنامههای ریلی با قزاقستان و ترکمنستان که پیشتر در سال۱۴۰۰ امضا شده، بر اتصال خطوط ریلی این کشورها به مرزهای شرقی ایران(مانند سرخس و اینچهبرون) تأکید دارد. هدف اصلی، ایجاد کریدورهای ترانزیتی است که کالاهای آسیای میانه را از طریق شبکه ریلی ایران به بنادر چابهار، بندرعباس و امامخمینی(ره) برساند. برای نمونه، برنامهریزی برای ورود ۳۰۰قطار باری از چین به ایران تا پایان سالجاری، و بازگشت آنها از مسیرهای جنوبی، بخشی از این استراتژی است. همچنین توافق اخیر با پاکستان برای تعرفههای حمل یکسان و زمانبندی مطلوب قطارها و احیای کریدور اسلام آباد–تهران–استانبول و همچنین کریدور ایران-ترکمنستان-قزاقستان-اروپا را تقویت میکند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان؛ حوزه این توافقها که ۷کریدور بینالمللی منطقه اکو از مسیر ریلی ایران عبور میکنند، نهتنها حجم تبادلات را افزایش میدهند، بلکه زیرساختهایی مانند سردخانهها و پسکرانههای بنادر را توسعه میدهند. در سال۱۴۰۰، حجم تجارت ایران و ازبکستان به ۷۷۶هزار تن رسید که نسبت به سال قبل ۱۰۳درصد رشد داشت؛ حالا با این هدفگذاری، انتظار میرود این رقم دوبرابر شود.
اهمیت استراتژیک ایران در کریدورها
ایران با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد خود در تقاطع کریدورهای شرق-غرب و شمال-جنوب، به عنوان «دروازه تجارت جهانی» عمل میکند. کشورهای آسیایمیانه مانند ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان که فاقد دسترسی مستقیم به آبهای آزاد هستند، برای صادرات کالاهای معدنی، کشاورزی و صنعتی خود به بنادر خلیج فارس و دریای عمان وابستهاند. اتصال ریلی به بنادر استراتژیک ایران، مانند چابهار(که به هند نیز متصل است)، این کشورها را از مسیرهای طولانیتر مانند روسیه یا ترکیه مستقل میسازد و هزینه ترانزیت را تا ۳۰درصد کاهش میدهد.
از منظر ژئوپلیتیکی، ایران پل ارتباطی دو قاره اروپا و آسیاست و نقش کلیدی در کریدور شمال-جنوب ایفا میکند. برای مثال، اتصال بلاروس به بنادر جنوبی ایران از طریق قزاقستان و ترکمنستان، تجارت این کشور را با پاکستان و هند تسهیل میکند. کارشناس ریل، با تأکید بر اتصال بنادر چابهار و بندرعباس به مرزهای شمالی، میگوید: «این شبکه، موقعیت بیرقیب ایران را در ترانزیت منطقهای تضمین و امنیت دریایی و تجارت منطقهای را تقویت میکند.» در نهایت، این جایگاه، ایران را به هاب لجستیکی تبدیل میکند و وابستگی رقبا به مسیرهای غربی را کمرنگ میسازد.
چشمانداز رونق اقتصادی برای ایران و منطقه
در صورت اجرا، این توافقها تحولآفرین خواهند بود. برای ایران، افزایش ترانزیت به ۷میلیون تن با ترکمنستان(طبق توافق اخیر) درآمدهای ارزی را از ۱۰۰میلیون دلار به بیش از ۵۰۰میلیون دلار در سال میرساند. این امر، اشتغال مستقیم ۵۰هزار نفر در بخش ریلی و صنایع وابسته ایجاد میکند و وابستگی به نفت را کاهش میدهد. در سطح منطقه، کشورهای آسیایمیانه از هزینه کمتر(تا ۴۰درصد صرفهجویی) و سرعت بالاتر(کاهش زمان حمل از ۴۵ به ۱۵روز) بهره میبرند که تجارت منطقهای را تا ۲۰درصد رشد میدهد. علاوهبر این، سرمایهگذاری ۳۰میلیون دلاری در اتصال بندر شهیدرجایی به اروپا و آسیایمیانه، زنجیره تأمین را تقویت میکند. تحلیلگران پیشبینی میکنند که این کریدورها، GDP ایران را ۱-۲درصد افزایش دهند و منطقه را به هاب صادراتی تبدیل کنند. بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند که تحریمهای غربی، صنعت ریلی ایران را تحت فشار قرار داده و تأمین واگن و مالی را دشوار کرده است. بااینحال، توافقهای منطقهای، تحریمها را بیاثر میسازد. همکاری با روسیه و چین که تحت تأثیر تحریمها نیست، حجم ترانزیت را حفظ کرده و مسیرهای جایگزین ایجاد میکند. برای نمونه، صادرات آهن اسفنجی به ازبکستان از طریق ریلی، دور زدن کانالهای بانکی غربی را ممکن میسازد. در بلندمدت، این ابتکارها جذب سرمایه خارجی از هند و پاکستان را تسهیل میکنند و اقتصاد ایران را مقاومتر میسازند. تجربه نشان میدهد که تکیه بر همسایگان، تأثیر تحریمها را تا ۳۰درصد کاهش میدهد و تجارت غیرنفتی را به ۵۰میلیارد دلار میرساند. با تمامی این احوالات، باید پذیرفت که هدفگذاری ۲میلیون تنی با ازبکستان، بیش از یک آمار، نماد احیای نقش ایران به عنوان محور تجارت اوراسیاست. اجرای سریع این توافقها، نهتنها اقتصاد منطقه را شکوفا میکند، بلکه تحریمها را به حاشیه میراند و ایران را به قدرتی لجستیکی تبدیل میکند. آینده تجارت، بر ریلهای ایران میچرخد. از طرف دیگر، به اعتقاد کارشناسان؛ کریدورهای مختلف در ایران قابلیت ایجاد مسیرهای جایگزین را دارا هستند. در چنین شرایطی همکاری با چین و روسیه، تجارت غیرنفتی ایران را به ۵۰میلیارد دلار میرساند و وابستگی به غرب را کمرنگ میسازد. میتوان گفت که اتصال ریلی بنادر ایران به کشورهای منطقه، نهتنها یک پروژه زیرساختی، بلکه کلیدی برای امنیت، تجارت و استقلال اقتصادی اوراسیاست. با اجرای کامل، ایران به عنوان شاهراه تجارت جهانی، نقش محوری خود را باز مییابد و منطقه را به سوی رونقی پایدار هدایت میکند.