«نبود فرماندهی واحد دریایی ایران» سرآمد تحلیل می دهد؛
آینده علوم دریایی و مهندسی دریا در خطر است!
گروه راهبردی – امید متین - زنگ خطر برای مسئولان عالی دریایی ایران، سال هاست که به صدا در آمده است. زنگ خطری که هشدار میدهد، آینده علوم دریایی و مهندسی دریا در خطر است. نسل های دریایی به هم متصل نیستند و نزدیک است که رشته باریک میان نسل کهنه کار با نسل نورسیده پاره شود.
اما در همهمه مسئولان متعدد دریایی ایران و عدم تمرکز در تصمیمسازی و تصمیم گیری کلان و نبود فرماندهی واحد، مدیریت دریایی ایران نظم و نسقی ندارد و ما دقیقا نمی دانیم که منظورمان از مسئولان دریایی کیست؟ چند نفرند؟ تصمیم گیرنده نهایی کیست و چه کسی است که باید بشنود؟
در ازدحام ساختارها و سازمانها و مسئولان دریایی که به مثابه یک جنگل متراکم و غیرقابل تشخیص، در کنار هم فشرده شدهاند، کسی نمیداند روی سخن چه کسی باید باشد؟
نبود یک سامانه جامع که بتواند «یک مجموعه هم تراز را راهبری راهبردی کند» باعث شده است که صدا به صدا نرسد و هر مسئولی به طور انتخابی بخشی از مسئولیت ها را بپذیرد و بخشی را نه. مثلا، مسئولیت کاهش کمی و کیفی دانشجویان حوزه دریایی را چه کسی قرار است گردن بگیرد؟ دانشگاه؟ به دانشگاه ربطی ندارد چون دانشگاه زمانی مسئول است که دانشجو را پذیرش کند. دانشگاه مسئول انتخاب رشته دانشجویان نیست.
وزارت علوم؟ وزارت علوم حاکم بر کلان آموزش عالی کشور است و انتخاب رشته دانشجویان امری کاملا شخصی و شاید خانوادگی باشد و مربوط به وزارت علوم نمیشود.
وزارت آموزش و پرورش؟ این وزارت خانه مسئول ورود کلاس اولیها و خروج کلاس دوازدهمی هاست و بعد از آن، دخالتی ندارد و مقوله دانشجویی و به خصوص حوزه دریایی، ربطی به او پیدا نمی کند؟
سازمان شیلات؟ چه ربطی دارد؟ شیلات با ماهی و میگو سر و کار دارد نه با دانش و دانشجو! کما این که اصل و اساس خودش بر باد است و در شرف انحلال و نابودی است.
سازمان بنادر و دریانوردی؟ وقتی که دانشجو فارغ التحصیل شد و به سازمان وارد شد، مسئولیت او را می پذیریم! اما قبل از آن، ربطی ندارد که کدام دانشجو کدام رشته تحصیلی را انتخاب میکند!
به خود دانشجو ربط دارد؟ نه! بستگی دارد که رشته ما را کدام کامپیوتر زحمت کشیده و محاسبه کند. ما هم خودمان چندان اختیاری در این باره نداریم!
شناخت کافی نداریم!
به موسسه ای که کارش کمک به دانشجویان نورس برای انتخاب رشته است می رویم. جایی که مشاورانش به سمت و سوی دریا، تمایل و علاقه دارند و تلاش میکنند دانشجویان تازه کار را برای انتخاب رشتههای دریایی مشتاق کنند. با تنی چند از نورسیدهها گفت و گو میکنیم. متوجه میشویم که حداقل 95 درصد آنها، از رشتههای دریایی – به ویژه مهندسی دریا- تقریبا هیچ شناخت و اطلاعات خاصی ندارند!
شگفت زده میشوم که بدون شناخت چرا میخواهند رشته مهندسی دریا را انتخاب کنند؟ با شوخ و شنگی نودانشجوها، جوابهای جالبی میشنویم. جوابهایی است که باید قسم بخورم که عین واقعی است نه شعر و افسانه!
یک جواب جالب این بود: من انتخاب نمیکنم! قرار است رایانه انتخاب کند!
یعنی خود دانشجو هم مطمئن نیست که برای سرنوشت خود تصمیم میگیرد، بلکه آن را به شانس و اقبال و قمار واگذار کرده است. این که دانشجویی دقیقا بخواهد به سمت علاقهمندی و رشته خاص و مورد پسندش برود، به ندرت یافت میشود. این ها معمولا کسانی هستند که رتبه بالا آورده اند و تقریبا خیالشان از بابت انتخاب رشته مورد علاقه راحت است. این ها هم که معلوم است: یا پزشکی هستند یا دندان پزشکی! و یا مهندسی های خاص و معروف مثل برق و مکانیک و عمران. چیزی که این وسط مانند دم خروس بیرون میزند و اما کسی نمیداند که چیست، چیزی شبیه مهندسی دریاست. مهندسی دریا؟! این دیگر چیست؟
بنابراین اغلب و طیف گستردهای از دانشجویان، چشم به دکمههای رایانه هستند تا قوت رتبه خودشان. چارهای هم ندارند. حجم بالای متقاضی رشتههای معروف و کمبود فضای آموزشی و محدودیت سطح نیاز کشور، و نیز نیاز کشور به رشتههای دیگر همه باعث شده که برخی از دانشجویان صرفا به فکر رفتن به دانشگاه باشند و این که چه رشته ای گیرشان میآید خیلی مهم نیست. این است که به شانس و اقبال و رایانه میسپرند و در نهایت هر چه آمد خوش آمد.
رشتههای دریایی همیشه انتهای گزینهها را پر میکنند. دلیلش را که پرسیدیم جواب پرتکراری شنیدیم: ما شناخت کافی نداریم. به عبارت بهتر: دانشجویان هیچ شناختی از رشته های دریایی نداشتند و انتخاب رشتههای دریایی از سر ناچاری و ناگزیری است.
حال تصور کنید که کسی با این روش دانشجوی رشته ای بشود که نه شناختی از آن دارد و نه علاقه ای! آینده چگونه می تواند در ذهن ما ترسیم شود؟
معدل دوازده!
جالب و البته ناامیدکننده است که برخی مراکز آموزشی در حوزه دریا، با تبلیغات گسترده، از دارندگان معدل 12 برای ثبت نام دعوت میکنند! معدل 12؟ مگر دوران معدل 12هنوز باقی مانده است؟ قسم نمی خورم اما می توانم سند بدهم که مدرسه محله ما، - به نام فاطمیه- هیچ دانشآموزی را زیر معدل 19 ثبت نام نمیکند. امسال که زمان ثبت نام برای فرزندم مراجعه کردم، عده ای را دیدم که ثبت نام نشده بودند؛ زیرا معدل فرزند آن ها زیر 19بود! حتا از آموزش و پرورش منطقه هم نامه آورده بودند، اما باز هم سردوانده شدند تا این که ظرفیت کامل شد و گفتند: دیگر جا نداریم!
یعنی سطح معدل فرزندان ما بسیار بالا رفته است و معدل 12 متعلق است به دوران های پیشین. اگر نگویم مربوط می شود به عهد دایناسورها، مربوط میشود به زمان های دور. حالا چطور میتوان باور کرد که برخی آموزشکده های بزرگ و معروف برای حوزه دریا، از معدل های 12 دعوت به پذیرش می کنند؟ آینده دریایی را چگونه در ذهن خود ترسیم کنیم؟
جزوه های 30 ساله!
این افسانه تلخ و قصه وهم آلود، فقط به دنیای دانشجویان بر نمی گردد. با استادی نام آشنا سخن گفتم و گفت: در بعضی از دانشکده های دریایی، استادانی هستند که جزوه های چندین و چند سال پیش را همچنان تدریس می کنند! با این وصف، رد تلخ قصه ما به برخی استادان دانشکده های مطرح و معروف هم می رسد و اگر چنین باشد، واقعا کام ما باید تلخ تر شود. درخت گردو این است، درخت خربزه الله اکبر.
همه چیز به نظر بر می گردد به «نبود فرماندهی واحد دریایی ایران» . نبود یک مرکز، یک سازمان، یک وزارت خانه یا یک رکن حاکمیتی محکم و قوی که تمامی اجزای دریا را بررسی و برای بهبود آن برنامه ریزی کند. توسعه دریایی که فقط ساخت اسکله و تعمیر کشتی که نیست. زیر بنا انگار رها شده است. ارتباط بین دانش و تجربه قطع شده است. ارتباط بین دانشجو و استاد رو به محاق است. تولید دانش بومی با این اوضاع رو به نقصان می گذارد.
به هر روی، بخش دانشجوی دریایی از مواردی است که کسی باید به آن توجه کند. ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد نمیدانیم که آن بخش یا کس کیست و کجاست. اما میدانیم کسی باید توجه کند. این کس را مجلس یا دولت باید تشخیص دهد. آن چه ما می دانیم این است که با این روند، امید قوی به بهبود محکم و عمیق توسعه دریایی نیست.
سلام دریا!
افسانه نمی گویم. شعر نمی سرایم، هر چند که حال دل را سرودی از روانشاد مشیری می شود بازگو کرد:
سلام دريا، سلام دريا، فشانده گيسو گشوده سيما
هميشه روشن، هميشه پويا هميشه مادر، هميشه زيبا
سلام مادر، كه ميتراود، نسيم هستي، ز تار و پودت
هميشه بخششهميشه جوششهميشه والاهميشه دريا
سلام دريا، سلام مادر، چه ميسرايي؟ چه مينوازي؟
بلور شعرت، هميشه تابان، زبان سازت، هميشه شيوا
چه تازه داري؟ بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته
كه از سرودم رميده شادي، كه در گلويم شكسته آوا
چه پرسي ازمن چرا خموشيهجوم غم رانميخروشي
جدار شب را نميخراشي، چرا بدي را شدي پذيرا
شكسته بازوگسسته نيرو، جدار شب را چگونه ريزم؟
سپاه غم را چگونه رانم، به پاي بسته، به دست تنها؟
خروش گفتي چه چاره سازدصداي يك تندرين بيابان؟
خراش گفتي؟كه ره گشودهبه زورناخنزسنگ خارا؟
بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته، دلم گرفته
درين سياهي، از آن افقها، شبي زند سر، سپيده آيا؟