printlogo


دیپلماسی فرهنگی بوم‌مبنا؛  افقی تازه برای توسعه پایدار  خلیج فارس


حمید الماسی‌نیا- فرهنگ و گردشگری با بهره‌گیری از دیپلماسی فرهنگی بر پایه بوم‌مبنا می‌تواند به ‌عنوان راهبردی نوین، جایگزین مناسبی برای رویکردهای صرفاً سیاسی و امنیتی در خلیج فارس باشد؛ رویکردی که با اتکا بر میراث مشترک، آیین‌های بومی و ظرفیت‌های فرهنگی، زمینه‌ساز تقویت همبستگی ملت‌ها، کاهش تنش‌های سیاسی و ارتقای قدرت نرم ایران در منطقه خواهد شد.
خلیج فارس نه‌تنها پهنه‌ای ژئوپلیتیکی و اقتصادی است، بلکه کانونی از فرهنگ‌های کهن و میراث‌های مشترک است که می‌تواند به‌ عنوان پیونددهنده ملت‌های منطقه عمل کند و آنچه امروز بیش از هر زمان ضرورت دارد، نگاه تازه‌ای به دیپلماسی فرهنگی بر پایه بوم‌مبناست؛ نگاهی که فراتر از نشست‌های رسمی و پیمان‌های سیاسی، ریشه در زندگی روزمره مردم، آیین‌ها و میراث معنوی مشترک دارد.
کشورهای حوزه خلیج فارس با وجود اختلافات سیاسی، در لایه‌های عمیق فرهنگی و اجتماعی پیوندهای مشترکی دارند؛ به عنوان مثال لنج‌سازی سنتی و دریانوردی بومی، موسیقی ساحلی، آیین‌های صیادی، خوراک‌های دریایی و هنرهای دستی را می‌توان نام برد و این عناصر نه‌تنها نشان‌دهنده هویت اصیل مردمان منطقه‌اند، بلکه می‌توانند زبان مشترک صلح و تعامل باشند.
دیپلماسی فرهنگی بوم‌مبنا به معنای آن است که هر کشور، به‌ویژه ایران با تاریخ و سابقه تمدنی خود، به جای تکیه صرف بر ابزارهای سیاسی و اقتصادی، از ظرفیت‌های فرهنگی برخاسته از زیست‌بوم خود بهره گیرد و این نوع دیپلماسی می‌تواند در قالب جشنواره‌های مشترک موسیقی و آیین‌های دریایی، تبادل نمایشگاه‌های صنایع‌دستی یا حتی ثبت میراث ناملموس مشترک در یونسکو نمود پیدا کند.
گردشگری فرهنگی و بوم‌گردی دریامحور نیز فرصتی بی‌بدیل برای تبدیل فرهنگ به موتور توسعه پایدار است و جزایر ایرانی همچون قشم و کیش می‌توانند با همکاری جزایر مشابه در عمان، بحرین و قطر، به پل‌های فرهنگی منطقه‌ای بدل شوند و در این مسیر، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نیز باید با ایجاد کرسی‌های خلیج فارس، دانش بومی و میراث مشترک را مستند و بازآفرینی کنند.
اهمیت نقش دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در این روند نیز مورد تاکید است که راه‌اندازی کرسی‌های مطالعات خلیج فارس با محوریت فرهنگ بومی، تولید مستندات علمی درباره میراث مشترک و آموزش نسل جوان به‌ویژه در حوزه تاریخ و آیین‌های منطقه، از جمله ابزارهای مؤثر برای تعمیق این دیپلماسی فرهنگی قلمداد می‌شود و چنین اقداماتی می‌تواند علاوه‌بر ارتقای سطح آگاهی عمومی، به ترویج گفتمان فرهنگی مشترک و ایجاد زمینه‌ای پایدار برای گفت‌وگوهای میان‌فرهنگی منجر شود.
دستاوردهای این رویکرد، گسترده خواهد بود؛ از تقویت همبستگی اجتماعی و فرهنگی میان ملت‌ها گرفته تا فراهم‌شدن بسترهای تازه برای توسعه پایدار مبتنی بر اقتصاد دریا و گردشگری فرهنگی. در چنین شرایطی، ایران با تکیه بر تاریخ و تمدن غنی خود می‌تواند نقشی کلیدی در پیشبرد این نوع دیپلماسی ایفا کرده و قدرت نرم خود را در منطقه‌ای که همواره تحت تأثیر رقابت‌های سخت‌افزاری بوده، افزایش دهد.
زمان آن رسیده نگاه صرفاً امنیتی به خلیج فارس جای خود را به رویکردی فرهنگی و انسان‌محور دهد. استفاده از دیپلماسی فرهنگی بوم‌مبنا، نه‌تنها صحنه تعاملات منطقه‌ای را متوازن‌تر خواهد کرد، بلکه چشم‌اندازی روشن از صلح، همکاری و شکوفایی فرهنگی را در این پهنه استراتژیک رقم خواهد زد.