«سرآمد» بررسی میکند؛
دلیل حمایت کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام از اسرائیل چیست؟
وجود تهدیدهای بالقوه برای کشورهای حامی رژیم صهیونیستی
گروه بینالملل- رضا رضایی- کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام باوجود اندازه کوچک و منابع اقتصادی محدود، گاها وزن دیپلماتیک بسیار فراتر از مقیاس واقعی خود، بهویژه در نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد بهدست میآورند. برای نمونه، موضع ثابت طرفداری از اسرائیل است که توسط چندین کشور جزیرهای اقیانوس آرام مانند نائورو، میکرونزی، پالائو، پاپوآ گینهنو و دیگران، در سالهای اخیر اتخاذ شده است.
به گزارش اقتصاد سرآمد، طی سالهای گذشته این حمایت نهتنها در الگوهای رأیگیری آنها در سازمان ملل، بلکه از طریق اقدامات دیپلماتیک مستقیم مانند افتتاح سفارت در بیتالمقدس یا تأیید سیاستهای اسرائیل نیز ابراز شده است. اکنون این امر سؤالات کلیدی را مطرح میکند؛ چرا کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام که از نظر جغرافیایی فاصله دارند، با اسرائیل همسو هستند؟ میزان نفوذ آنها چقدر است؟ و پیامدهای حمایت آنها از تلآویو چیست؟
برای دههها، تعدادی از کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام تمایل آشکاری به جانبداری از اسرائیل در مجامع بینالمللی و روابط دوجانبه نشان دادهاند. قابلتوجهترین شاخصها عبارتند از:
تقویت روابط دیپلماتیک
نائورو، پالائو و میکرونزی از اوایل دهه۱۹۹۰ روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار کردند. برخی از آنها حتی پس از آنکه ایالات متحده در سال۲۰۱۷ بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت، اعلام کردند که سفارتخانههای خود را در این شهر افتتاح میکنند. با وجود منابع مالی و انسانی محدود، چنین اقدامات نمادینی برای اسرائیل اهمیت زیادی دارد. نائورو در اوت۲۰۱۹ رسماً بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت.
پاپوآ گینهنو اولین کشور جزیرهای اقیانوس آرام بود که در سپتامبر۲۰۲۳ سفارت خود را در این شهر افتتاح کرد. در ۱۷سپتامبر۲۰۲۵، فیجی در جریان سفر نخستوزیر سیتیونی رابوکا، افتتاح سفارت خود در بیتالمقدس را اعلام کرد و پس از ایالات متحده، گواتمالا، هندوراس، کوزوو، پاپوآ گینهنو و پاراگوئه، هفتمین کشور در سراسر جهان شد که این کار را انجام میدهد.
همکاری و کمکهای دوجانبه
در این رابطه، ملاحظات اقتصادی نقش محوری دارند. اسرائیل از طریق برنامه کمکی خود، ماشاو، به کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام که با چالشهای اقتصادی و زیستمحیطی روبهرو هستند، کمکهای توسعهای و فنی ارائه میدهد. این حمایت بخشهای حیاتی مانند بهداشت، کشاورزی، مدیریت آب(آبیاری و نمکزدایی) و انرژیهای تجدیدپذیر را در بر میگیرد. این حوزهها برای کشورهای بسیار آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی حیاتی هستند. اگرچه در مقایسه با کمکهای قدرتهایی مانند ایالات متحده، چین یا استرالیا ناچیز است، اما کمکهای اسرائیل اهمیت نمادین دارد و یک رابطه «مبادلهای» را تقویت میکند: در ازای حمایت توسعهای، اسرائیل حمایت سیاسی را بهدست میآورد.
حمایت در سازمان ملل متحد
شاید بارزترین نشانه حمایت در الگوهای رأیگیری سازمان ملل باشد. کشورهایی مانند میکرونزی، نائورو، پالائو و جزایر مارشال اغلب با قطعنامههای انتقادی علیه اسرائیل، از جمله قطعنامههای مربوط به مسئله فلسطین و تجاوزات اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، مخالفت میکنند. در سپتامبر۲۰۲۴ که مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع به پایان اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل رأی داد، ۱۴کشور از جمله فیجی، میکرونزی، نائورو، پالائو، پاپوآ گینهنو، تونگا و تووالو به آن رأی منفی دادند. در ۱۲سپتامبر۲۰۲۵، مجمع عمومی «بیانیه نیویورک» را در حمایت از راهحل دوکشوری با ۱۴۲رأی موافق، ۱۰رأی مخالف و ۱۲رأی ممتنع تصویب کرد. در میان ۱۰کشور مخالف، میکرونزی، نائورو، پالائو، تونگا و پاپوآ گینهنو قرار داشتند. فیجی و ساموآ رأی ممتنع دادند.
انگیزههای همکاری با اسرائیل
چندین عامل درهمتنیده توضیح میدهند که چرا برخی کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام در کنار اسرائیل هستند:
۱- همسویی با واشنگتن: میکرونزی، جزایر مارشال و پالائو دارای پیمانهای همکاری آزاد با ایالات متحده هستند که صدها میلیون دلار کمک و تضمین امنیتی، از جمله دفاع بالقوه ایالات متحده در صورت تهدیدهای خارجی را برای آنها فراهم میکند. از آنجایی که واشنگتن نزدیکترین متحد اسرائیل است، این کشورها اغلب سیاست خارجی خود را با سیاست خارجی ایالات متحده، از جمله حمایت از اسرائیل، همسو میکنند. علاوهبر این، در بحبوحه تشدید رقابت ایالات متحده و چین در اقیانوس آرام، اسرائیل به عنوان یک شریک امنیتی و فناوری ارزشمند محسوب میشود.
۲- نفوذ مذهبی: در این امر مذهب نقش مهمی بهویژه در جوامع مسیحی انجیلی قوی مانند میکرونزی و پالائو ایفا میکند و به إسرائیل از دریچه الهیات نگریسته میشود. بنابراین رهبران، حمایت خود را هم به عنوان یک تعهد معنوی و هم یک انتخاب راهبردی ابراز میکنند.
۳- حضور ژئوپلیتیکی: کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام که کوچک و اغلب در حاشیه بینالمللی هستند، با اتخاذ مواضع جسورانه مانند حمایت از اسرائیل یا افتتاح سفارت در بیتالمقدس، به دنبال تقویت حضور دیپلماتیک خود هستند. این راهبرد «خروج از سایهها» به آنها اجازه میدهد تا نفوذ نمادین خود را با امتیازات سیاسی یا اقتصادی مبادله و همچنین خود را در داخل به عنوان کشورهای تاثیرگذار در امور جهانی معرفی کنند.
تهدیدهای بالقوه
حمایت از اسرائیل بدون پیامد نیست. در حالیکه این کشورها سرمایه و کمک نمادین بهدست میآورند، این موضع احتمالا آنها را در معرض خطراتی مانند موارد زیر قرار دهد:
۱- انزوا در کشورهای جنوب جهان: اکثر کشورهای جنوب جهان، بهویژه در جهان عرب و اسلام، از فلسطین حمایت میکنند. کشورهای طرفدار اسرائیل در اقیانوس آرام در معرض خطر انزوا یا بدنامشدن در چنین بلوکهایی قرار دارند.
۲- تضعیف اعتبار: کشورهای حوزه اقیانوس آرام اغلب از «عدالت اقلیمی» حمایت میکنند و خواستار اقدام جهانی علیه تغییرات اقلیمی هستند. با جانبداری از اسرائیل، احتمالا به نظر برسد آنها استانداردهای دوگانهای دارند و این امر، نیروی اخلاقی حمایت از تغییرات اقلیمی آنها را تضعیف میکند.
۳- خطرات امنیتی: اگرچه از نظر جغرافیایی دور هستند، اما اتحاد با اردوگاه آمریکا-اسرائیل علیه ایران و متحدانش، این کشورها میتوانند با تهدیدات امنیتی غیرمستقیم، از جمله خطرات مربوط به منافع خارجی خود، مواجه شوند.
۴- محدودیتهای نفوذ: باوجود هیاهوی رسانهای و دیپلماتیک، تأثیر راهبرد کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام بر درگیری اسرائیل و فلسطین همچنان محدود است. با جمعیتی تنها چندمیلیون نفر و قدرت اقتصادی یا نظامی ناچیز، آنها نمیتوانند واقعیتهای میدانی را تغییر دهند. تأثیر آنها در درجه اول نمادین و رویهای است. بهطور نمادین، اسرائیل از حمایت آنها برای ادعای مشروعیت بینالمللی گستردهتر و مقابله با احساس انزوای جهانی استفاده میکند. از نظر رویهای، در رأیگیریهای سازمان ملل که با اکثریت آرا انجام میشود، هر رأی مخالف، ظاهرا اجماع علیه اسرائیل را تضعیف میکند و پیروزیهای دیپلماتیک جزئی، اما مهمی را برای آن به ارمغان میآورد.
نتیجهگیری: موضع طرفداری از اسرائیل برخی کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام، در چارچوب دیپلماسی نمادین که به دنبال جلب توجه، کمک و اهرم سیاسی نامتناسب با اندازه آنهاست، به بهترین شکل قابلدرک است. اگرچه این حمایت، واقعیتهای ژئوپلیتیکی مناقشه اسرائیل و فلسطین را تغییر نمیدهد، اما ابزارهای روایت ارزشمندی را در اختیار اسرائیل قرار میدهد. در مقابل، اگر رویکرد این کشورها با همبستگی گستردهتر بینالمللی با فلسطین در تضاد باشد، با هزینههای از دست دادن اعتبار و انزوای سیاسی احتمالی مواجه میشوند.